مبانی نظری هوش هیجانی
مبانی نظری هوش هیجانی |
![]() |
دسته بندی | مبانی و پیشینه نظری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 50 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 30 |
در 30 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
هوش هیجانی[1]
تعریف هوش هیجانی
تاکنون محققان تعریفهای متنوع و مختلفی از هوش هیجانی ارائه کردهاند که به برخی از آنها به طور اختصار اشاره میشود:هوش عاطفی، هوش احساسی یا هوش هیجانی (که ضریب آن با EQ نشان داده می شود) شامل شناخت و کنترل عواطف و هیجانهای خود است. به عبارت دیگر، شخصی که EQ بالایی دارد سه مؤلفه هیجانها را به طور موفقیت آمیزی با یکدیگر تلفیق میکند (مؤلفه شناختی، مؤلفه فیزیولوژیکی و مؤلفه رفتاری) ( گلمن[2]، ترجمه پارسا،1393).
- هوش هیجانی توانایی کنترل هیجانهای خود و دیگران، تشخیص و تمایز بین هیجانهای مختلف و نامگذاری مناسب آنها، و همچنین استفاده از اطلاعات هیجانی در جهت هدایت اندیشه و رفتار است (گیتونی[3]،ترجمه به کیش،1389).
- هوش هیجانی شکل دیگری از باهوش بودن است. هوش هیجانی آگاهی از احساس و استفاده از آن برای اتخاذ تصمیمهای مناسب در زندگی و همچنین توانایی تحمل کردن ضربههای روحی و مهار آشفتگیهای روحی است( برادبری، ترجمه گنجی،1390).
- توانایی درک درست محیط پیرامون، خودانگیزی، شناخت و کنترل احساسات خویش؛ بهطوری که این فرایند بتواند جریان تفکر و ارتباطات را تسهیل کند ؛
- هوش هیجانی به منزلة زیر مجموعهای از هوش اجتماعی تعریف شده است؛ یعنی کنار آمدن با مردم، مهار هیجانها در روابط با انسانها و توانایی ترغیب یا راهنمایی دیگران؛
- توانایی درک و فهم عواطف، به منظور ارزیابی افکار، خلقوخو و تنظیم آنها به گونهای که موجب تعالی و رشد شناختی ـ عاطفی گردد؛
- توجه به هیجانها و کاربرد مناسب آنها در روابط انسانی، درک احوال خود و دیگران، خویشتنداری و تسلط بر خواستههای آنی، همدلی با دیگران و استفاده مثبت از هیجانها و شناخت آنها؛
- قابلیت پرادزش صحیح اطلاعات هیجانی و کارآمدی در دریافت، جذب، فهمیدن و سر و سامان دادن به هیجانات؛
2-16- تاریخچة هوش هیجان
ارسطو میگوید:"عصبانی شدن آسان است – همه می توانند عصبانی شوند، اما عصبانی شدن در برابر شخصِ مناسب، به میزان مناسب، در زمان مناسب، به دلیل مناسب و به روش مناسب – آسان نیست!"
[1] - emotional Intelligence
[2]-Goleman
[3] - Gytvny
...
2-17- هوش هیجانی از دیدگاه سالووی
پیتر سالووی، روانشناس دانشگاه یل[1]، راه های افزودن هوش به هیجانها را به صورتی دقیق مطرح کرده است. سلووی توصیف مبنایی خود را از هوش هیجانی، بر اساس نظریات گاردنر درباره استعدادهای فردی قرار می دهد و این توانایی ها را به پنج حیطه اصلی گسترش می دهد:
2-17-1- شناخت عواطف شخصی:
خود آگاهی[2] تشخیص هر احساس به همان صورتی که بروز می کند، سنگ بنای هوش هیجانی است. توانایی نظارت بر احساسات در هر لحظهبرای به دست آوردن بینش روان شناختی و ادراک خویشتن نقشی تعیینکننده دارد.ناتوانی در تشخیص احساسات راستین، ما را به سر در گمی دچار می کند. افرادی که نسبت به احساسات خود اطمینان بیشتری دارند،بهتر می توانند زندگی خویش را هدایت کنند. این افراد درباره احساسات واقعی خود در زمینه اتخاذ تصمیمات شخصی از انتخاب همسر آینده گرفته تا شغلی که بر می گزینند، احساس اطمینان بیشتری دارند.
2-17-2- به کار بردن درست هیجان ها:
قدرت تنظیم احساسات خود[3]، توانایی ای هست که بر حس خودآگاهی متکی می باشد. از جمله ظرفیت شخص برای تسکین دادن خود، دور کردن اضطرابها، افسردگی ها یا بی حوصلگی های متداول؛ افرادی که به لحاظ این توانایی ضعیفند، دایماً با احساس نو امیدی و افسردگی دست به گریبانند، در حالی که افرادی که در آن مهارت زیادی دارند با سرعت بسیار بیشتری می توانند ناملایمات زندگی را پشت سر بگذارند.
2-17-3- براگیختن خود[4]:
برای عطف توجه، برانگیختن شخصی، تسلط بر نفس خود و خلاق بودن لازم است، سکان رهبری هیجان ها را در دست بگیرید تا بتوانید به هدف خود دست بیابید. خویشتن دارای عاطفه – به تأخیر انداختن کامرواسازی و فرو نشاندن تکانش ها – زیر بنای تحقق هر پیشرفتی است. توانایی دستیابی به مرحله «غرقه شدن» در کار، انجام هر نوع فعالیت چشمگیر را میسر می گرداند. افراد دارای این مهارت، در هر کاری که به عهده می گیرند بسیار مولّد و اثر بخش خواهند بود.
[1] - Yale University
[2] - self - awareness
[3] - power to regulate their emotions
[4] - to stimulate their
...