دانلود تحقیق بررسی افسردگی و عوامل بروز آن

بررسی افسردگی و عوامل بروز آن

پایان نامه بررسی افسردگی و عوامل بروز آن در 203 صفحه ورد قابل ویرایش

دانلود بررسی افسردگی و عوامل بروز آن

پایان نامه بررسی افسردگی و عوامل بروز آن
مقاله بررسی افسردگی و عوامل بروز آن
پروژه بررسی افسردگی و عوامل بروز آن
تحقیق بررسی افسردگی و عوامل بروز آن
دانلود پایان نامه بررسی افسردگی و عوامل بروز آن
پروژه
پژوهش
مقاله
جزوه
تحقیق
دانلود پروژه
دانلود پژوهش
دانلود مقاله
دانلود جزوه
دانلود تحقیق
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 111 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 203

 بررسی افسردگی و عوامل بروز آن

 

فصل اول : چارچوب کلی پژوهش

1-1                  مقدمه 

2-1      بیان مسأله پژوهش 

3-1     اهمیت نظری و عملی پژوهش÷

4-1      اهداف پژوهش

5-1      سئوال ها و فرضیه های پژوهش

6-1      متغیرهای پژوهش

7-1       تعریف متغیرها واصطلاحات

 افسردگی

 بهنجار

سبک حل مساله


 

1-1مقدمه

بسیاری از انسان ها قادر به حل مساله و برطرف کردن ، به حداقل رساندن و یا تحمل استرس
نمی باشند و معمولاً از مقابله های ناکارآمد، ناسازگار و مضری استفاده می کنند که باعث بروز استرس های بیشتری می گردد که اثرات آنها وخیم تر و عظیم تر از استرس اولیه است.

افراد افسرده نسبت به آینده دید انعطاف پذیری ندارند. آنها احتمالاً بیشتر از افراد غیر افسرده آینده خود را منفی می بینند و به نظرشان احتمال دستیابی به تجارب خوشایند کمتر است به همین دلیل افراد افسرده به جای تلاش برای دستیابی به موفقیت های با ارزش در آینده تمام نیروی خود را صرف اجتناب از موقعیت های ناخوشایند موجود می کنند ( ورتهایم   ، 1983).

افراد افسرده احساس غمگینی می کنند چون مشکلات خود را پایدار   ، کلی   و درونی   تلقی می کنند ( هایمبرگ ، ورمیلیا، دوج   ، بیگر . و پارلو 1987؛ پترسون و سلیگمن ، 1987؛ رپس   ، پترسون ،‌رینمارد، ابرامسون   و سلیگمن   1982؛ سویینی   و همکاران 1986) :

پایداری : افراد افسرده رویدادهای منفی زندگی شان را همیشگی و پایدار تلقی می کنند، یعتی تغییر دادن آنها را بعید می دانند. افراد غیر افسرده تجارب منفی را به عنوان موانع موقتی که زیاد هم طول نمی کشد در نظر می گیرند.

کلی نگری : افراد افسرده غرق در مشکلات خود می شوند و آنها را به همه چیز تعمیم می دهند. افراد غیر افسرده می توانند مسایل را از خود دور کنند . آنها قادرند بین رویدادهای منفی و مثبت زندگی خود تعامل ایجاد کنند.

درونی بودن : افراد افسرده خودشان را مسئول مشکلات خود می دانند. غیر افسرده ها مسئولیـــت چیزهایــی را که می‌توانند تغییر دهند می پذیرند اما خود را مسئول کامل نبودن خود نمی دانند.

به نظر جروم فرانک ( 1973) یکی از بهترین کارهایی که روان درمانگرها می توانند برای مراجعان خود انجام دهند کمک به آنها برای غلبه بر یأس و نا امیدی شان است . در هر مقطع معینی از زمان 20-15 درصد بزرگسالان در سطح قابل توجهی ازنشانه های افسردگی رنج می برند و حدس زده می شو دکه حدود 75 درصد بیماران بستری در بیمارستان های روانی را موارد افسردگی تشکیل می دهند ( فنل۱ 1989).

در مورد اختلال افسردگی اساسی , مطالعات کلی در ممالک مختلف انجام شده است که میزان شیوع آن  را در زنان دو برابر مردان نشان می دهد. دلیل چنین اختلافی ممکن است استرسهای متفاوت , زایمان , درماندگی آموخته شده   واثرات هورمونی باشد ( کاپلان   و سادوک   , 1988).



3-1 اهمیت نظری و عملی پژوهش

به لحاظ ماهیت پیچیده و تغییر یابنده جامعه ما , مردم پیوسته خود را رویاروی با مشکلات متنوع می یابند . بسته به پیچیدگی موقعیت و پیامدهای این مشکلات مقابله ها ممکن است ، مهم و یا قابل توجه نباشد. انسان ها از نظر نحوه کنترل و تحمل مشکلات به رغم میزان دشواری آن با هم متفاوتند. بسیاری از مسائل را , که از نظر بالینی رفتار نابهنجار یا آشفتگی هیجانی خوانده می شود, می توان به مثابه رفتار غیر کارآمد همراه با پیامدهای منفی آن از جمله اضطراب , افسردگی و ایجاد مشکلات ثانوی دانست . در این راستا , رویکرد حل مسأله می تواند در حکم ابزار مهمی برای مواجهه با بسیاری از مشکلات موقعیتی و حل آن ها مورد استفاده قرار گیرد. حل مسأله بر یک فرایند رفتاری شناختی یا آشکار دلالت دارد که: 1) پاسخ های بالقوه موثر برای موقعیت مشکل را فراهم می کند و 2) احتمال انتخاب موثرترین پاسخ را از بیان پاسخ های متعدد, افزایش می دهد.

ربط سبک حل مساله با درمان بر این فرض استوار است که سبک حل مساله نوعی تفکر زیر بنایی است که فرد در خصوص مشکلات و موقعیت های استرس زا اتخاذ می کند و ناتوانی در شناخت و ارزیابی صحیح از مشکلات موجب ناکارآمدی تلاش فرد در حل مساله بطور موثر می گردد بنحویکه پیامدهای آن در ایجاد و ابقا اختلالات عاطفی در مطالعات روان شناختی بتازگی مطرح شده است بطوریکه بوربوک ( 1995) بر لزوم بکار گیری روش های شناختی رفتاری از جمله تصمیم درمانی جهت تداوم بهبودی و کنترل افسردگی تاکید می کند.

طبق نظریه شناختی افسردگی , هسته مرکزی افسردگی اختلال شناختی است و تغییرات عاطفی و جسمی و سایر خصوصیات افسردگی نتیجه اختلالات شناختی است ( کاپلان سادوک 2003).

مقدمه :            در فصل دوم به ادبیات و پیشینه مطالعاتی در زمینه های نظری و عملی متغیرهای پژوهش و عوامل مداخله گر پرداخته می شود.

            رشد مطالعات دربارة نقش واسطه ای و ارزیابی و سبک شناختی در سال های اخیر موجب گسترش، توسعه دانش و کاربرد این نقش در عرصه سلامت روان گردیده است. یکی از برجسته ترین پژوهش ها در این زمینه نظریه سبک اسنادی سلیگمن و تیزدیل ( 1987) است ، که بعنوان نظریه درماندگی افسردگی توسط آلوی و همکاران ( 1988) مورد تجدید نظر قرار گرفت. این نظریه در ابتدا برای فهم ودرمان افسردگی مطرح شد؛ اما بخاطر کاربرد زیادآن در توضیح فرایند استرس توسعه و گسترش فراوان یافته است. یکی از جنبه های ارزیابی شناختی تاکید بر کاربرد بسیار وسیع الگوی سبک حل مسأله در مورد فرایند استرس و مقابله می باشد ، که در ادبیات روان شناسی پیشنهاد شده است ( نزو ، نزو و پری 1989، کسیدی و لانگ 1996) . شواهدی که از بررسی های همه جانبه سبک حل مساله به دست آمده ثابت گردید، که این ساخت یک مفهوم واحد نیست و متغیرهایی همچون سبک اسنادی ، واکنش های عاطفی ، درماندگی ، اعتماد بنفس ، منبع کنترل ، سبگ گرایش اجتناب ، ابداع و خلاقیت در آن دخیل می باشند.این عوامل که مشترکاً در سبک حل مساله و فرایند استرس مداخله می کنند بعنوان واکنش های مقابله ای  نامیده شده اند. برای نمونه دیکسون ، هینرو اندرسون ( 1991) رابطه ای بین سبک حل مساله با درماندگی و سطح استرس وارده پیدا نموده اند، که پیش بینی کننده خودکشی در دانشجویان دانشگاه است. نزو ( 1987) سبک حل مساله را بعنوان فرایندی شناختی رفتاری معرفی می کند که توسط آن افراد راهبردهای موثری برای مقابله با مشکلات زندگی شناسایی و کشف می کنند. سبک حل مساله بعنوان متغیر مهم در ایجاد و ابقا اختلالات عاطفی در روان شناسی به تازگی مطرح شده است . بنا به مطالعات کسیدی و لانگ ( 1996) طبیعت سازه سبک حل مساله که با تاکید بر نظریه سبک اسنادی افسردگی ابداع گردیده چند عاملی است ، ومی تواند به طور گسترده ای در مورد فرایند استرس به کار رود.

لذا در فصل دوم , ادبیات و پیشینه متغیرهای پژوهش در دو بخش مورد مطالعه قرار می گیرد: بخش اول ، به نظریه های شناختی رفتاری افسردگی ، ساختار سبک حل مساله ، ماهیت و فرایند استرس و مقابله پرداخته می شود و در بخش دوم ، ارتباط متغیرهای پژوهش با یکدیگر مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

 

پیشینه مقابله :

طی سالها « مقابله » دامنه ای از مضامین و مفاهیمی را کسب نموده که اغلب همتا با مفاهیمی چون تفوق   , سازگاری   و دفاع   بوده است بنابراین پژوهشگرانی که در این حوزه ها کار کرده اند از تعاریف های متفاوتی استفاده کرده اند . هان ( 1977 ) اظهار کرد که مقابله تلاشی است که فرد جهت حفظ واقعیت انجام می دهد هر چند این توصیف بیان کننده رفتاری آشکار است که به فرد اجازه می دهد تا احساس کنترل و موفقیت را در خود حفظ کند با این حال این دیدگاه خالی از اشکال نبود( رایس , 1992) . به طور کلی , قبل از دهه 80 و رواج اصطلاح « مقابله » روان شناسان , زیست شناسان و زیست روان شناسان اصطلاح « تعادل یابی  » و « سازگاری » را برای انسان و سایر جانداران را که در مواقع اضطراری و به خطر افتادن زندگی و تحریک شدن نیازهای روانی / جسمانی تلاش می کردند که « سازوکارهای سازگار شدن    » را بیابند به کار برده اند. به عنوان مثال می توان به سازو کارهای دفاعی « من » در نظریه فروید اشاره کرد که غالباً ناخودآگاه هستند. در این نظریه , فرد در اثر کشمکش بین امیال درونی و مقررات بیرونی , دچار  اضطراب می شود و برای رهایی یا مقابله با این حالت درونی  ناخوشایند, ا ز سازو کارهای دفاعی مختلفی استفاده می کند که در اکثر موارد موجب سازگاری , رشد و موفقیت می شود. ( فرانکن , 1998).

البته اصطلاح « سازگاری » در این موارد, از لحاظ مفهومی , کلی تر از اصلاح « مقابله » در نظریه های سلیه ( 1974) و لازاروس ( 1980) و نیز قدیمی تر است زیرا , پژوهش در زمینه مقابله , فقط به دهه 80 بر می گردد . ابتدا موس   (1975) پیرلین و اسکولر  (1978) و بعداً فولکمن و لازاروس ( 1980) به تحقیق پرداختند. 

 

دانلود بررسی افسردگی و عوامل بروز آن

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.