مبانی نظری و پیشینه پژوهش حمایت اجتماعی
مبانی نظری و پیشینه پژوهش حمایت اجتماعی |
دسته بندی | مبانی و پیشینه نظری |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 48 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 43 |
مبانی نظری و پیشینه پژوهش حمایت اجتماعی
در 43 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
تعاریف حمایت اجتماعی
حمایت اجتماعی عبارت است از ادراک فرد از اینکه مورد توجه و علاقه دیگران بوده، از دیدگاه آنان فرد ارزشمند است، چنانکه دچار مشکل و ناراحتی شود، سایر افراد مؤثر در زندگیاش(مثل دوستان و برادر و همکاران ) به او یاری خواهند رساند. بر طبق این تعریف حمایت اجتماعی مفهومی است که به دامنه ارتباطات متقابل بین فردی توجه دارد، و هر چه میزان مبادلات بین فردی بیشتر باشد، میزان حمایت اجتماعی که فرد دریافت میدارد، افزونتر خواهد بود. عکس این رابطه نیز صادق است بنابر تعریف، حمایت اجتماعی دوجنبه یا دوبعد اساسی دارد: الف: جنبه دهنی: بعد ذهنی حمایت اجتماعی به تصوری اطلاق میگردد که فرد از افراد موثر دارد که قادرند به طور بالقوه در مواقع درماندگی و ناچاری وی را مساعدت نمائید. این جنبه در میزان عملکرد فرد تأثیر فراوانی دارد و یافتههای تحقیقاتی حاکی ازآن است که هرچه ذهنیت فرد در برخورداری از حمایت دیگران ـ حمایت بالقوه ـ بیشتر باشد میزان پاسخهای موفقیتآمیزی که به فشارهای روانی وموقعیتهای بغرنج نشان میدهد، بیشتر است. بر عکس، اگر فرد احساسی کند که از حمایت اجتماعی کافی اطرافیان برخورد دار نیست، احتمالاً آمادگی کمتری برای مقابله با خطر از خود نشان میدهد و ممکن است که به جای رویارویی با مشکلاتش به رفتارهای اجتنابی یا فرار متوسل شود(بیگیفرد، 1378). ب:جنبه عینی: بعد عینی یا بالفعل حمایت اجتماعی به میزان واقعی مساعدتهای و همیاریهای ارائه شده به فرد بستگی دارد هرنوع تغییر یا بروز مصیبتی در زندگی فرد، از جمله منابع فشاری است که ممکن است موجب پریشانی و نگرانی فرد شود. حضور افراد موثر و مساعدت آنان تاحد قابل ملاحظهای از شدت فشار روانی میکاهد و فرد را قادر به انطباق دوباره خواهد ساخت به عنوان مثال، ازدواج از جمله وقایعی است که سبب ایجاد فشارهای روانی و محیطی بر فرد میگردد حضور افراد خانواده و دوستان در مجلس جشن عروسی به زوج حوان از سوی اطرافیان ارائه میشود، تا میزان زیادی از فشار روانی ناشی از تغییر زندگی و مسئولیتها میکاهد و آنها را قادر میسازد که با موقعیت و شرایط تازه انطباق لازم را به عمل میآورند (بیگیفرد، 1378).
اعتقاد بر این است که حمایت اجتماعی به سه طریق دربرخورد با رویدادهای فشار زا کمک میکند اولاً اعضای خانواده، دوستان، و سایر افراد میتوانند مستقیمآ حمایت ملموسی به شکل منابع مادی در اختیار شخص قرار دهند. ثانیاً اعضای شبکه اجتماعی فرد میتوانند با ارائه پیشنهادات وی را از حمایت اطلاعاتی خود برخوردار سازند و این اقدامات متنوع میتواند به حل مشکلاتی که موجب فشار شده است کمک کند. این پیشنهادات به فرد کمک خواهد کرد تا به مشکل از دیدگاه جدیدی نگاه کند، بدین ترتیب آن را حل کرده یا آسیبهای ناشی از آن را به حداقل میرساند. ثالثاً افراد شبکه اجتماعی میتوانند با اطمینان بخشی دوباره به فرد در خصوص اینکه مورد علاقه با ارزش و محترم است از وی حمایت عاطفی به عمل آورند و نهایتآ موجب افزایش عزت نفس و خود پنداره در او شوند(هاوس، 1988، به نقل از بیگیفرد، 1378).
یکی از مفاهیم روانشناختی که اخیراً توسط دانشمندان علوم تربیتی مطرح گردیده است، حمایت اجتماعی میباشد. این موضوع نیز یکی از نیازهای اساسی افراد بشر در طول تاریخ بوده است. انسانهای اولیه در اکثر دوران تاریخ خود احتمالاً در دستهها و گروههای کوچک زندگی میکردند و به دنبال یافتن غذا بودند و در مواقعی در معرض خطر حمله موجودات درنده قرار میگرفتند. به عقیده بالبی(1982، نقل از شریفی درآمدی،1381). در طول تاریخ بشری در صورت کمک اطرافیان، انسانها به بهترین وجه قادر به رویارویی با بحرانها و روبرو شدن با خطرات بودهاند. بدینگونه در طبیعت ما نیاز به دلبستگیهای نزدیک استقرار یافته است تا بتوانیم از حمایت خانواده و اطرافیان برخوردار گردیم. آنگونه که از تعاریف مختلف حمایت اجتماعی استنباط میشود، آن عبارت است از میزان ادراک فرد از این که مورد توجه و علاقه دیگران بوده، از دیدگاه آنان فردی ارزشمند است و چنانچه دچار مشکل شود به او یاری میرسانند. ...
...
2-2 پیشینهی پژوهش
2-2-1 پیشینهی خارجی
سالوی وهمکاران[1](2002) رابطه هوش هیجانی ومقابله با استرس را بررسی کرده وبه این نتایج رسیده اند که رابطه مثبت و معناداری بین درک هوش هیجانی وکارکرد بین فردی وکارکرد روان شناختی وجود دارد. همچنین کیاروچی وهمکاران[2](2000)عنوان کرده اند که هوش هیجانی رابطه بین استرس وانطباق روان شناختی را تعدیل می کند.(انطباق روان شناختی:ویژگی هایی است که با افسردگی،ناامیدی و عقاید خودکشی ارتباط دارند.
پژوهش با عنوان «هوش هیجانی رابطه بین استرس و سلامت روانی را تعدیل می کند» (سیاروچی و همکاران، 2002، به نقل از نوری، 1383) در دانشگاه ولونگونگ استرالیا بر تعداد 302 نفر از دانشجویان این دانشگاه در یک مطالعه مقطعی شامل ارزیابی استرس زندگی، هوش هیجانی خود گزارش دهی و هوش هیجانی عینی و سلامت روانی می شد، انجام شد. تحلیل رگرسیون مشخص کرد که استرس با این موارد در ارتباط است:
1- گزارش افسردگی بیشتر، ناامیدی و انکار خودکشی در افرادی که در مقایسه با سایرین از ادراک هیجانی بالاتری برخوردار بودند.
2- گزارش افکار خودکشی بیشتر در بین آنهایی که در اداره، تنظیم و ادراک هیجانات دیگران ضعیف بودند.
اسپنس[3] و دیگران (2003)، به منظور بررسی این که هوش هیجانی و خود یکپارچه سازی پیش بینی کنندهی مهمی در بهزیستی هیجانی است، پژوهش را در استرالیا انجام دادند. به این منظور آزمون هوش هیجانی و آزمون خود یکپارچه سازی بر روی 95 دانش آموز توسط میزان پاسخ هایشان برای تلاش شخصی انجام شد. وی چنین فرض کرد که تأثیر خود یکپارچه سازی هدف و صنعت هوش هیجانی در حس بهزیستی افراد موثر است. تحلیل همبستگی نشان داد افرادی که سطح بالایی از هوش هیجانی را گزارش کرده اند در مفهوم نظام های خود یکپارچه شده اهداف شخص بیشتر سازگار بودند و خرده مقیاس تنظیم خلق در هوش هیجانی و تنظیم هویت در خود یکپارچه سازی اهداف می تواند پیش بینی کننده بهزیستی هیجانی باشد، این نتایج نشان می دهد که تجارب هیجانی که تجارب هیجانی که توانایی تنظیم هیجانات را دارند به واسطه جایگزین کردن تلاشهایی که متناسب است با ارزشها و عقاید اصلی شخص، در بهزیستی هیجانی تأثیرگذار هستند.
[1] Salovey & et al
[2] Ciarrochi & et al
[3]. Spence, G
...