مقاله گوناگونی در جهان جانداران
مقاله گوناگونی در جهان جانداران |
![]() |
دسته بندی | پژوهش |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 17 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 26 |
مقاله گوناگونی در جهان جانداران
فهرست:
گوناگونی در جهان جانداران
نظریة تکامل جانداران
نابسندگی شواهد و دلایل
نابسندگی شواهد و دلایل
گوناگونی در جهان جانداران
تکامل نظریهای علمی و مجموعهای از واقعیتهایی است که این نظریه در پی توضیح و تشریح آنهاست. جانداران پیوسته در حال تغییر و تحولاند و تکامل در پی درک چگونگی و اساس این تغییر و تحول است. نظریهی تکامل از راه انتخاب طبیعی،که داروین حدود 150 سال پیش آن را تشریح کرد، توضیحی برای این تغییر و تحول همیشگی است. البته، این نظریه طی سالهای اخیر پختهتر شده و اکنون یکی از استوارترین و موثرترین اندیشههای علمی محسوب میشود که تاکنون علم برای بشر به ارمغان آورده است . به بیان ریچارد داوکینز ( Richard Dawkins )، جانورشناس آمریکایی، " اگر جاندارانی از سیارههای دیگر میخواستند سطح توسعه هوشی ما را بسنجند، نخستین چیزی که میخواستند بدانند این بود که آیا ما تا به حال تکامل را کشف کرده ایم."
شواهد زیادی از تکامل پشتیبانی میکنند . امروزه برعکس زمان داروین، این شواهد به بقایای فسیلی محدود نمیشوند. زیستشناسی مولکولی شواهد محکمی بر تایید آن فراهم کرده است . با وجود این، برخی برداشتهای نادرست باعث شدهاند که برخی از افراد آن را نپذیرند و برخی سخنان غیر علمی را به عنوان شواهدی علمی علیه تکامل عرضه کنند . اغلب این افراد تلاش میکنند از " جنبه منفی معلومات بشر " برای اثبات ادعاهای خود بهره گیرند. به عبارت دیگر ، آنان توان اثبات ادعای خود را ندارند، بلکه همواره تلاش میکنند نقصهای احتمالی یک نظریه را دلیل ادعای خود مطرح کنند. اما با افزایش آگاهی ما از فرایندهایی که حیات را پیش میبرند، بسیاری از این نقصها که در واقع مجهولهای ما و نه نقصهای تکامل بودهاند، رفع شده اند.
...
چیزی بهنام شکل ساده حیات وجود ندارد
در روزگار داروین این عقیده رواج داشت که حیات از اَشکال سادهتر بهسوی اشکال پیچیدهتر حرکت میکند. علم امروزه ثابت کرده است که چیزی بهنام ? شکل ساده حیات ? وجود ندارد. حتی سادهترین سلول باکتری بهگونهای باورنکردنی پیچیده است. آنچه که سلولهای ساده نامیده میشود، شامل DNA و RNA و پروتئین میباشد که به یکدیگر وابسته و مرتبط هستند. در واقع، تمام سیستمهای بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی به یکدیگر وابسته میباشند. لذا این تصور تکاملگرایان که اندامها بهگونهای مستقل تحول مییابند، پذیرفتنی نیست.
اَشکال میانی وجود ندارد
نه فقط فسیلهای میانی یافت نشده، بلکه زیستشناسی مولکولی نیز با قطعیت ثابت کرده که در سطح بیوشیمی نیز شکل میانی وجود ندارد.
بهاین ترتیب، مثلاً پروتئینها هیچگاه از یک مرحله تا مرحله دیگر تحول
نمییابند، بلکه همیشه از نوع تا نوع دیگر تحول پیدا میکنند. پروتئینها
از اسید آمینه درست شدهاند. اگر آنها مانند مهرههای رنگی در یک گردنبند
تصور کنیم، طبق نظر تکاملگرایان، پروتئین وقتی به انواع پیشرفتهتر تبدیل
شود، باید مهرهای به این "گردنبند" پروتئین اضافه شود. بنابراین، باید
طبعاً انتظار داشت که در جانداران پیشرفتهتر، مهرههای بیشتری بر گردنبند
پروتئینی وجود داشته باشد. اما در عمل اینطور نیست. مثلاً بیایید انسان را
با دو نوع ماهی مقایسه کنیم (با توجه به اینکه ماهی در طرح تکاملی، پیش
از انسان بهوجود آمده است): ماهی بدون آرواره (که در سیر تکامل بسیار
قدیمیتر است) و ماهی آروارهدار که جدیدتر است. با کمال تعجب میبینیم
که پروتئین موجود در هموگلوبین انسان به پروتئین ماهی بدون آرواره بیشتر
شبیه است تا به ماهی آروارهدار، در حالیکه طبق نظر تکاملگرایان میبایست
عکس این باشد.