دانلود تحقیق بررسی تربیت کودکان و نوجوانان به وسیله آموزش و پرورش

تحقیق بررسی تربیت کودکان و نوجوانان به وسیله آموزش و پرورش

تحقیق بررسی تربیت کودکان و نوجوانان به وسیله آموزش و پرورش در 47 صفحه ورد قابل ویرایش

دانلود تحقیق بررسی تربیت کودکان و نوجوانان به وسیله آموزش و پرورش

تحقیق بررسی تربیت کودکان و نوجوانان به وسیله آموزش و پرورش
پروژه بررسی تربیت کودکان و نوجوانان به وسیله آموزش و پرورش
مقاله بررسی تربیت کودکان و نوجوانان به وسیله آموزش و پرورش
دانلود تحقیق بررسی تربیت کودکان و نوجوانان به وسیله آموزش و پرورش
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 31 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 47

تحقیق بررسی تربیت کودکان و نوجوانان به وسیله آموزش و پرورش در 47 صفحه ورد قابل ویرایش 

مقدمه

«... یکی از نهادهای مهم اجتماعی، نهادآموزش و پرورش است که مسئولیت مهمی را در تربیت کودکان، نوجوانان، جوانان بر عهده دارد.

امروزه آموزش و پرورش بیشتر به شکل رسمی و شهری و سازمان یافته در سطحی گسترده جریان داشته و ارتباطی تنگاتنگ با رشد اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی، توسعه علمی، صنعتی و اقتصادی دارد. نگاه گسترده به نقش آموزش و پرورش به عنوان عاملی موثر در فعلیت بخشیدن به امکانات بالقوه و ذاتی افراد، انتقال اندوخته تجارب گذشتگان،ارائه ارزشهای مطلوب، افزایش معلومات و ایجاد مهارتهای لازم در اجزاء برای زندگی و بالاخره تسهیل سیر حرکت وجودی آدمی به سوی کمال و قرب الی‌الله، اهمیت امروزه این نهاد اجتماعی را بیش از پیش نشان می‌دهد.

و کل نظام آموزش و پرورش، در حقیقت نظامی است تربیتی که امروزه روی فرد انسانی پیاده می‌شود و این انسان با صفات و ویژگیهای متعدد و متنوعی که دارد، موجودی بسیار پیچیده و استثنایی است که تربیت و هدایت وی بدون شناخت دقیق این صفات به درستی و آسانی مقدور نخواهد بود.

شناخت، تنها از راه مطالعه چند کتاب با چند مورد خاص پیدا نمی‌شود، بلکه به ممارست و عمل نیاز دارد. و تربیت (آموزش و پرورش) با کوشش برای تغییر رفتار فرد، هنگامی و در صورتی موفقیت‌آمیز خواهد بود که مربی، اعم از مادر و پدر و معلم موضوع تربیت را درک کند و او را انسانی بارآورد که لازمه یک جامعه ایده‌آل باشد.

انسان شدن یا به خصایص انسانیت دست یافتن و آراسته شدن جز از راه «تربیت سالم» امکان ندارد. تربیتی که به کلیت رفتار انسان توجه دارد و بهره‌مندی از زندگی سالم را هدف عمده خود تلقی می‌کند. تربیتی که امروز انسان را فدای آینده نمی‌کند بدون این که از آینده او ارزش حیاتی آن غافل باشد.

البته نباید از نظر دور داشت که نهاد آموزش و پرورش از نظر تربیتی پس از خانواده قرار دارد. همچنان که از دیدگاههای متفاوت و مستند علوم زیستی- تربیتی از جمله روانشناسی، تربیت اولیه کودک و خودآدمی در محیط خانواده پایه‌ریزی می‌شود که بعد از آن طبعاً وارد خانه دوم یعنی مدرسه شده و بعد به اجتماعی بزرگتر از هر دو اجتماع قبلی به نام جامعه قدم می‌گذارد.

پس خانواده به عنوان نخستین گروه راهنمایی - تربیتی، با دوام‌ترین عاملی است که در رشد شخصیت تاثیر می‌گذارد. تاثیر خانواده بخصوص در شیئی اولیه کودک نقش‌پذیری بیشتری دارد و از اهمیت بیشتری برخوردار است. کودک در محیط خانوادگی خود و به وسیله آن با زندگی جمعی و فرهنگی جامعه خود آشنا می‌شود.

به طور کلی، فرهنگ و ماهیت زندگی خانواده، روابط والدین با یکدیگر و با فرزندان، سن و روابط فرزندان با یکدیگر موقعیت اقتصادی و اجتماعی خانواده، افکار و عقاید و آداب و رسوم متداول در خانواده، در رشد و تکامل روانی و شخصیت فرد موثرند. در این اثنا و در همان هنگام که احتمالاً فکر می‌کنیم خانواده‌ها مطمئن‌ترین مکان برای تربیت سالم هستند؛ از همین مکان امن و مطمئن فرزندانی بیرون می‌آیند که هر چند وارد مدرسه می‌شوند و تحت تربیتی اصولی‌تر قرار می‌گیرند ولی اندرون تاریکی از بار غم و اندوه و مشکلات با خود به محیط مدرسه می‌آورند که اگر خوب جهت داده نشوند احتمالاً خسارت جبران ناپذیری را به پیکره خود، مدرسه و در نهایت یک نظام تربیتی تدوین شده وارد سازند. مشکلاتی که حاصل دیده‌ها و شنیده‌های خود دانش‌آموز از اعمال و رفتار والدین خود می‌باشد و او تا مرحله ورود به فضای دیگری غیر از خانه آنها را لمس کرده و تحت تاثیر نقاط منحنی آن مسائل قرار گرفته است.

به طول کلی، طبقه‌بندی مشکلات نوجوانان- از بدو ورود به دوره راهنمایی تحصیلی تا اواسط دوره آموزش متوسطه- بر حسب اهمیت و فراوانی عبارتند از:

روابط خانوادگی، مشکلات مادی، مشکلات مدرسه‌ای، معلمان، روابط با جنس موافق و مخالف، چگونگی گذراندن اوقات فراغت، مشکلات سازشی و غیره که عواملی از جمله: ترس، نگرانی، کم رویی، خشم، حسادت، احساس حقارت، اضطراب، ناکامی، تعارض و ... را سبب شده که پیامدهای حاصل از این مشکلات و عوامل به عنوان بخش عمده‌ای از معضلات، مدارس‌ ما را درگیر مسائل پیچیده رفتاری و تربیتی می‌کند ...

در حالی که یک نظام تربیتی سالم معتقد است که انسان وقتی می‌تواند از سعادت واقعی هر دو جهان برخوردار شود که دست و دل و مغز او هماهنگ تربیت یابند و او از بدن سالم، عاطفه سالم و فکر سالم بهره‌مند گردد.

مولانا می‌فرماید:

هر کسی از ظن خود شد یارمن
سر من از ناله من دور نیست

 

وز درون من نجست اسرار من
لیک چشم و گوش را آن نور نیست

علاوه بر شناخت هر یک از دانش‌آموزان، آگاهی به عواملی که رفتار آنان را نیز برانگیخته است ضروری می‌نماید. و لزوم دستیابی به این آگاهی، پرداختن به درون و اسرار ناگفته خود دانش‌آموز است که وظیفه‌ای است بس خطیر و حساس که توجه مربیان ومسئولین تربیتی مدرسه را می‌طلبد.

زیرا با نفوذترین و محبوبترین فردی که می‌تواند در این مرحله حساس (تربیت) به فراگیر کمک کند، معلم است، به همین جهت دانش‌آموزان، معلم را به عنوان یک الگو می‌پذیرند و از رفتار و گفتار و اخلاق خوب و بد او سرمشق می‌گیرند و خود را با وی همسان می‌سازند. دانش‌آموزان همه اعمال و رفتار معلمان و مدیر و حتی خدمتگزار مدرسه را زیر نظر دارند و از طرز برخورد معلمان با مدیر مدرسه، معلمان با یکدیگر، معلمان با دانش‌آموزان، درس می‌گیرند و از اخلاق و رفتار معلم، از طرز اداره کلاس، رعایت عدل و انصاف در نمره دادن، از وقت شناسی و رعایت نظم، از دلسوزی و مهربانی از خوشرویی و فروتنی، از دینداری و التزام به ضوابط شرعی، از اخلاق خوش و با ادبی، از خیرخواهی و نوع دوستی معلم نکته‌ها می‌آموزند. همچنین از اخلاق و رفتار و کردار بد معلمان متاثر می‌شوند و خود را با آنان همسان می‌سازند.

کوتاه سخن این که شغل معلمی حساسترین و پر مسئولیت ترین شغلهاست.

«لان یهدی الله بک رجلاً و اجراً خیر لک من الدنیا و مافیها» (1)

بدین ترتیب روشن می‌شود که اصلاح جامعه باید بعد از اصلاح خانواده و بعد از آن اصطلاح مدرسه، بوسیله پرورش و به کار گرفتن معلمان خوب و شایسته انجام بگیرد. که مراکز تربیت معلم و دانشکده‌های تربیت مدرس و دبیر در این رابطه مسئوولیت بزرگی را بر عهده دارند.

انتظار می‌رود ارباب فضل و ادب، مربیان محترم پرورشی، گروههای مشاوره و راهنمایی، بالاخص مدیران مجرب آموزشگاهها در این ارتباط اهتمامی بسزا نموده و متوجه باشند که هر فرد دانش‌آموز که از زیر دست معلمان خارج می‌شود، مستقیماً یافته‌های خود را در اجتماعی به مرحله اجرا خواهند گذارد که معلمان نیز در آن زندگی می‌کنیم. امید که این مقدمه کوتاه قطره‌ای باشد از دریای بیکران و پر تلاطم تعلیم و تربیت اصولی و جهت‌دار.

نبود اتاقهای مشاوره و مشاور

وجود ناسازگاریهای عاطفی و روانی در خانواده، در مدرسه و محیط کار، رو به رو شدن با مشکلات متعدد اقتصادی، خانوادگی، تحصیلی، شغلی، جنسی، انتخاب رشته تحصیلی، انتخاب شغل ، نگرانیها و ناراحتیهای فکری و روانی، تضاد و تعارض با والدین، با معلمان، عدم انطباق استعدادها و رغبتهای فرد با رشته تحصیلی یا کار و شغل خود، مسائل ناشی از ارزشها و آداب و رسوم و سنن اجتماعی و دهها مشکل دیگر که شرح برخی از آنها در مباحث قبلی آمد؛ و کلیه مسائل و مشکلاتی که در خانه و مدرسه مشاهده و لمس می‌شوند؛ به عنوان عواملی هستند که وجود یک اتاق مشاوره و در کنار آن مشاورانی مجرب را در هر واحد آموزشی، (مخصوصاً مدارس فعلی ما در سراسر ایران) می‌طلبد.

ما امروزه مشاوران را در اکثر مدارس و اماکن آموزشی می‌بینیم ولی چیزی که بودن آن مورد لزوم است و صد افسوس در بیشتر مناطق آموزشی و پرورش وجود ندارد، اتاقهای مشاوره است که کمتر مدرسه و آموزشگاهی است که دارای اتاقی مخصوص، مجهز، استاندارد، و شایسته امر مشاوره باشد.

متاسفانه عملکرد معدود مشاورانی هم که حضور دارند هم به لحاظ نبودن اتاقهای مشاوره مجهز و هم از جهت احساس مسوولیت و پایبند بودن به اساسنامه و انگیزه کار مشاوره‌ای خویش، چندان موفقیت‌آمیز و چشم‌گیر نیست. چه بسا مربیان پرورشی که بدون تخصص در کار مشاوره و یا دبیران مدعی این فن، وجود دارند که به طریقی به کار گماشته شده‌اند و تنها حضور در مدارس و زبانزد شدن به طریقی به کار گماشته شده‌اند و تنها حضور در مدارس و زبانزد شدن به این که مشاوران فلان منطقه هستند، کار و رسمشان شده است و به این که مشاور و مشاوره چه باید باشد کار ندارند. و یا حتی دوستان و همکارانی که فارغ التحصیل با مدارک کاردانی یا کارشناسی مشاوره هستند، صرفاً هنگامی مشاور هستند که مثلاً شاگردی بعد از چهل و پنجاه بار تنبیه و سرکوفت شدن، چون اصلاح نشده است، به آقای مشاور ارجاع داده می‌شود و او به عنوان مشاور احتمالاً گفتیم به علت نبودن اتاق مربوطه، یا در میان جمع معلمین و اولیا و یا بدتر از آن، در محیط مدرسه آن هم در محل دید عموم دانش‌آموزان به کار به اصطلاح مشاوره خود می‌پردازد. در حالی که در مراحل یک مشاوره خوب و مثبت ما می‌دانیم که مشاوره باید بین مراجع با مشاور در محلی کاملاً آرام و ساکت و دور از افراد دیگر انجام پذیرد.

و ما به وفور دیده و شنیده‌ایم که در بیشتر آموزشگاهها فرد ارجاع داده شده به مشاوره یا هسته‌های مشاوره متشکله در ادارات آموزش و پرورش (حالا چه از سوی اولیای خانواده و یا مربیان مدرسه) همان فردی است که بارها مورد سرزنش و موعظه قرار گرفته؛ بارها تنبیه از هر نوعی- مخصوصاً تنبیه بدنی- شده؛ بارها مورد خشم و خشونت والدین ودبیران قرار گرفته؛ سرانجام به عنوان حربه آخر به شخص مشاور و یا هسته‌های مشاوره معرفی شده است.

دانلود تحقیق بررسی تربیت کودکان و نوجوانان به وسیله آموزش و پرورش

دانلود تحقیق بررسی تربیت کودکان و نوجوانان به وسیله آموزش و پرورش

بررسی تربیت کودکان و نوجوانان به وسیله آموزش و پرورش

تحقیق بررسی تربیت کودکان و نوجوانان به وسیله آموزش و پرورش در 47 صفحه ورد قابل ویرایش

دانلود بررسی تربیت کودکان و نوجوانان به وسیله آموزش و پرورش

تحقیق بررسی تربیت کودکان و نوجوانان به وسیله آموزش و پرورش 
پروژه بررسی تربیت کودکان و نوجوانان به وسیله آموزش و پرورش 
مقاله بررسی تربیت کودکان و نوجوانان به وسیله آموزش و پرورش 
دانلود تحقیق بررسی تربیت کودکان و نوجوانان به وسیله آموزش و پرورش
پروژه
پژوهش
مقاله
جزوه
تحقیق
دانلود پروژه
دانلود پژوهش
دانلود مقاله
دانلود جزوه
دانلود تحق
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 31 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 47

بررسی تربیت کودکان و نوجوانان به وسیله آموزش و پرورش


مقدمه

«... یکی از نهادهای مهم اجتماعی، نهادآموزش و پرورش است که مسئولیت مهمی را در تربیت کودکان، نوجوانان، جوانان بر عهده دارد.

امروزه آموزش و پرورش بیشتر به شکل رسمی و شهری و سازمان یافته در سطحی گسترده جریان داشته و ارتباطی تنگاتنگ با رشد اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی، توسعه علمی، صنعتی و اقتصادی دارد. نگاه گسترده به نقش آموزش و پرورش به عنوان عاملی موثر در فعلیت بخشیدن به امکانات بالقوه و ذاتی افراد، انتقال اندوخته تجارب گذشتگان،ارائه ارزشهای مطلوب، افزایش معلومات و ایجاد مهارتهای لازم در اجزاء برای زندگی و بالاخره تسهیل سیر حرکت وجودی آدمی به سوی کمال و قرب الی‌الله، اهمیت امروزه این نهاد اجتماعی را بیش از پیش نشان می‌دهد.

و کل نظام آموزش و پرورش، در حقیقت نظامی است تربیتی که امروزه روی فرد انسانی پیاده می‌شود و این انسان با صفات و ویژگیهای متعدد و متنوعی که دارد، موجودی بسیار پیچیده و استثنایی است که تربیت و هدایت وی بدون شناخت دقیق این صفات به درستی و آسانی مقدور نخواهد بود.

شناخت، تنها از راه مطالعه چند کتاب با چند مورد خاص پیدا نمی‌شود، بلکه به ممارست و عمل نیاز دارد. و تربیت (آموزش و پرورش) با کوشش برای تغییر رفتار فرد، هنگامی و در صورتی موفقیت‌آمیز خواهد بود که مربی، اعم از مادر و پدر و معلم موضوع تربیت را درک کند و او را انسانی بارآورد که لازمه یک جامعه ایده‌آل باشد.

انسان شدن یا به خصایص انسانیت دست یافتن و آراسته شدن جز از راه «تربیت سالم» امکان ندارد. تربیتی که به کلیت رفتار انسان توجه دارد و بهره‌مندی از زندگی سالم را هدف عمده خود تلقی می‌کند. تربیتی که امروز انسان را فدای آینده نمی‌کند بدون این که از آینده او ارزش حیاتی آن غافل باشد.

البته نباید از نظر دور داشت که نهاد آموزش و پرورش از نظر تربیتی پس از خانواده قرار دارد. همچنان که از دیدگاههای متفاوت و مستند علوم زیستی- تربیتی از جمله روانشناسی، تربیت اولیه کودک و خودآدمی در محیط خانواده پایه‌ریزی می‌شود که بعد از آن طبعاً وارد خانه دوم یعنی مدرسه شده و بعد به اجتماعی بزرگتر از هر دو اجتماع قبلی به نام جامعه قدم می‌گذارد.

پس خانواده به عنوان نخستین گروه راهنمایی - تربیتی، با دوام‌ترین عاملی است که در رشد شخصیت تاثیر می‌گذارد. تاثیر خانواده بخصوص در شیئی اولیه کودک نقش‌پذیری بیشتری دارد و از اهمیت بیشتری برخوردار است. کودک در محیط خانوادگی خود و به وسیله آن با زندگی جمعی و فرهنگی جامعه خود آشنا می‌شود.

به طور کلی، فرهنگ و ماهیت زندگی خانواده، روابط والدین با یکدیگر و با فرزندان، سن و روابط فرزندان با یکدیگر موقعیت اقتصادی و اجتماعی خانواده، افکار و عقاید و آداب و رسوم متداول در خانواده، در رشد و تکامل روانی و شخصیت فرد موثرند. در این اثنا و در همان هنگام که احتمالاً فکر می‌کنیم خانواده‌ها مطمئن‌ترین مکان برای تربیت سالم هستند؛ از همین مکان امن و مطمئن فرزندانی بیرون می‌آیند که هر چند وارد مدرسه می‌شوند و تحت تربیتی اصولی‌تر قرار می‌گیرند ولی اندرون تاریکی از بار غم و اندوه و مشکلات با خود به محیط مدرسه می‌آورند که اگر خوب جهت داده نشوند احتمالاً خسارت جبران ناپذیری را به پیکره خود، مدرسه و در نهایت یک نظام تربیتی تدوین شده وارد سازند. مشکلاتی که حاصل دیده‌ها و شنیده‌های خود دانش‌آموز از اعمال و رفتار والدین خود می‌باشد و او تا مرحله ورود به فضای دیگری غیر از خانه آنها را لمس کرده و تحت تاثیر نقاط منحنی آن مسائل قرار گرفته است.

به طول کلی، طبقه‌بندی مشکلات نوجوانان- از بدو ورود به دوره راهنمایی تحصیلی تا اواسط دوره آموزش متوسطه- بر حسب اهمیت و فراوانی عبارتند از:

روابط خانوادگی، مشکلات مادی، مشکلات مدرسه‌ای، معلمان، روابط با جنس موافق و مخالف، چگونگی گذراندن اوقات فراغت، مشکلات سازشی و غیره که عواملی از جمله: ترس، نگرانی، کم رویی، خشم، حسادت، احساس حقارت، اضطراب، ناکامی، تعارض و ... را سبب شده که پیامدهای حاصل از این مشکلات و عوامل به عنوان بخش عمده‌ای از معضلات، مدارس‌ ما را درگیر مسائل پیچیده رفتاری و تربیتی می‌کند ...

در حالی که یک نظام تربیتی سالم معتقد است که انسان وقتی می‌تواند از سعادت واقعی هر دو جهان برخوردار شود که دست و دل و مغز او هماهنگ تربیت یابند و او از بدن سالم، عاطفه سالم و فکر سالم بهره‌مند گردد.

مولانا می‌فرماید:

هر کسی از ظن خود شد یارمن
سر من از ناله من دور نیست


وز درون من نجست اسرار من
لیک چشم و گوش را آن نور نیست

علاوه بر شناخت هر یک از دانش‌آموزان، آگاهی به عواملی که رفتار آنان را نیز برانگیخته است ضروری می‌نماید. و لزوم دستیابی به این آگاهی، پرداختن به درون و اسرار ناگفته خود دانش‌آموز است که وظیفه‌ای است بس خطیر و حساس که توجه مربیان ومسئولین تربیتی مدرسه را می‌طلبد.

زیرا با نفوذترین و محبوبترین فردی که می‌تواند در این مرحله حساس (تربیت) به فراگیر کمک کند، معلم است، به همین جهت دانش‌آموزان، معلم را به عنوان یک الگو می‌پذیرند و از رفتار و گفتار و اخلاق خوب و بد او سرمشق می‌گیرند و خود را با وی همسان می‌سازند. دانش‌آموزان همه اعمال و رفتار معلمان و مدیر و حتی خدمتگزار مدرسه را زیر نظر دارند و از طرز برخورد معلمان با مدیر مدرسه، معلمان با یکدیگر، معلمان با دانش‌آموزان، درس می‌گیرند و از اخلاق و رفتار معلم، از طرز اداره کلاس، رعایت عدل و انصاف در نمره دادن، از وقت شناسی و رعایت نظم، از دلسوزی و مهربانی از خوشرویی و فروتنی، از دینداری و التزام به ضوابط شرعی، از اخلاق خوش و با ادبی، از خیرخواهی و نوع دوستی معلم نکته‌ها می‌آموزند. همچنین از اخلاق و رفتار و کردار بد معلمان متاثر می‌شوند و خود را با آنان همسان می‌سازند.

کوتاه سخن این که شغل معلمی حساسترین و پر مسئولیت ترین شغلهاست.

«لان یهدی الله بک رجلاً و اجراً خیر لک من الدنیا و مافیها» (1)

بدین ترتیب روشن می‌شود که اصلاح جامعه باید بعد از اصلاح خانواده و بعد از آن اصطلاح مدرسه، بوسیله پرورش و به کار گرفتن معلمان خوب و شایسته انجام بگیرد. که مراکز تربیت معلم و دانشکده‌های تربیت مدرس و دبیر در این رابطه مسئوولیت بزرگی را بر عهده دارند.

انتظار می‌رود ارباب فضل و ادب، مربیان محترم پرورشی، گروههای مشاوره و راهنمایی، بالاخص مدیران مجرب آموزشگاهها در این ارتباط اهتمامی بسزا نموده و متوجه باشند که هر فرد دانش‌آموز که از زیر دست معلمان خارج می‌شود، مستقیماً یافته‌های خود را در اجتماعی به مرحله اجرا خواهند گذارد که معلمان نیز در آن زندگی می‌کنیم. امید که این مقدمه کوتاه قطره‌ای باشد از دریای بیکران و پر تلاطم تعلیم و تربیت اصولی و جهت‌دار.

برخواهند انگیخت.

در کتاب «بچه‌ها را چگونه تربیت کنیم؟» مولف پیرامون مکافات و مجازات مواردی را آورده است از آن جمله:

«1- تشویق و تهدید تا یک درجه در بعضی مواقع لازم و موثر است. ولی افراط هر دو مضر است. در صورت امکان تشویق را بر تهدید مقدم باید داشت.

2- بچه‌ها حس منیت و غرور مردانگی دارند و با تحریک و تغذیه این حس‌ها بیشتر به تکمیل اخلاق و تقویت هوش و فعالیت ایشان موفق توان شد. اما نباید گذاشت این حس به درجه حسر و تحقیر دیگران برسد.

3- بچه را باید طوری عادت داد که تکلیف خود را از روی میل و احتیاج درونی ادا نماید نه از راه امید و ترس.

4- بیم و ترس ضررهای بسیاری دارد و یکی از آنها اینست که اعصاب بچه همیشه در انقباض مانده، پرو بال نمی‌گشاید. از آن روز قوای دماغی او علیل بلکه مفلوج می‌ماند.

5- مجازات بدنی از قبیل زدن و سرپانگاه داشتن و حبس کردن و از غذا ممنوع داشتن و امثال اینها به کلی باید رفع بشود. با این قبیل مجازاتها به خیال اصلاح نفس بچه مرتکب کاری می‌شود که ضررش بیشتر از تقصیرات بچه است» (11)

پس تنبیه بدنی غالباً سازنده نیست؛ بلکه به عنوان یک عامل بازدارنده در تربیت محسوب می‌شود. کودک ممکن از ترس کتک‌کاری به حسب ظاهر دست از کار خلاف بر دارد و در حضور اولیا و مربیان آن کار انجام ندهد، اما عادت بد او غالباً از بین نمی‌رود.

تنبیهات بدنی گاهی ضررهای غیرقابل جبرانی را هم به همراه دارد که می‌توان به اهم آنها در سه مورد اشاره نمود:

1- کودک عادت می‌کند که در برابر زور بدون چون و چرا تسلیم گردد و با این منطق خو بگیرد، که زور و قلدری پیروز است. هر وقت عصبانی لگدی بزن و باکی نداشته باش.

2- تنبیهات بدنی احیاناً ممکن است در کودک عقده‌ای نسبت به اولیا و مربیان ایجاد کند و حالت طغیان و سرکش را در او برانگیزد.

3- کودک را ترسو بار می‌آورد. بوسیله کتک، شخصیت کودک در هم شکسته می‌شود و تعادل روحی او بر هم می‌خورد و احتمالاً به بیماریهای روانی مبتلا می‌گردد.

و مضافاً این که تنبیه بدنی بیشتر سبب افسردگی می‌شود. و آن موقعی است که تنبیه شونده به دلیلی نتواند در مقابل تنبیه کننده رفتار پرخاشگرانه متقابل نشان دهد. در چنین شرایطی فرد به نوعی تهاجم تلافی جویانه به درون متوسل می‌شود که توام با خودخوری و احساس خودکم‌بینی است.

شاید به بسیاری از اولیا و مربیان برخوریم که حالا روی آگاهی به ضرر و زیان تنبیه بدنی و یا ناآگاهانه، از تنبیه بدنی دوری جسته و برای تربیت کودکان، از تنبیهات غیر بدنی استفاده می‌کنند. این قبیل تنبیهات نیز چون بر اساس منطق و اصول رسمی راهنمایی و مشاوره نیست و با فطرت پاک انسانی سازگاری ندارد، لذا ضررشان کمتر از تنبیهات بدنی نخواهد بود.

«آنچه زخم زبان کند بر مرد                                 زخم شمشیر جان تسان نکند»

امیر مومنان، حضرت علی- علیه السلام- می‌فرمایند:

«بسا سخنی که از حمله شدیدتر است.» (12)

نتیجه‌گیری

بر اساس تحقیقات روانشناسان اجتماعی، اطفالی که در دوره کودکی محبت نبینند در بزرگی خشن، ناهموار و عقده‌ای بار می‌آیند. منشاء بسیاری از شرارتها و جنایتهای کودکان و نوجوانان و حتی بزرگسالان کمبود محبت است. بسیاری از خودکشیها و ناکامیها حتی برای بزرگسالان به مناسبت احساس عدم محبت توسط فرد یا افراد معین است. منشاء بسیاری از فرارهای کودکان از خانواده با همه عواقب نابهنجارش بدان علت است که خود را در خانواده تنها می‌بیند. کسی با آنها در تماس عاطفی نیست؛ به آنها مهر نمی‌ورزد یا به آنها ابراز علاقه نمی‌کند و یا خواسته‌هایشان را مورد توجه قرار نمی‌دهد.

در مدرسه نیز باید دانش‌آموزان به معلمان و معلمان به دانش‌آموزان علاقه داشته باشند و هر دو به یکدیگر تاثیر بگذارند. این رابطه نه می‌تواند رابطه عشق باشد و نه می‌تواند رابطه تسلط باشد. زیرا عاشق، شخصیت خود را در معشوق گم می‌کند و فرد مسلط، شخصیت دیگر را منکوب شخصیت خود می‌سازد. این رابطه مستلزم اشتراک و تصرف متساوی معلم و دانش‌آموز است.

پس می‌توان از مطالب گفته شده نتیجه گرفت که رفتار معلم و دانش‌آموز باید طوری باشد که نه تنها معلم دانش‌آموز را تعلیم می‌دهد، بلکه دانش‌آموز نیز معلم را دگرگون کند. پس بر اثر زوال اصل تسلط معلم بر دانش‌آموز، رابطه رفاقت‌آمیز زمینه آموزش و پرورش شده و مدرسه که سابقاً محلی برای تعلیم بوده، به صورت موسسه‌ای تربیتی در می‌آید.

معلم باید شاگردان خود را درک کند و آنها را درست بشناسد. این نکته در تنظیم مدارس و وضع برنامه و رفتار شاگردان و روشهای تعلیم و تربیت و در هر جهتی از جهات مربوطه به مدرسه، اثر فراوانی دارد.

معلمانی که شاگردان خود را درک می‌کنند، آنها خواهند دانست که رفتار شاگرد تحت تاثیر گروهی از عوامل مختلف است. می‌فهمند که هر شاگردی در شخصیت خود، منحصر و جدای از دیگران است. و در تعلیم و تربیت آنها امتیازات فردیشان را در نظر می‌گیرد.

معلم باید همواره در حال پیشرفت و رشد فکری خود باشد و تحولات لازم در معارف و معلومات او صورت گیرد. به این معنی که لحظه به لحظه، در حال تکمیل و تجدید معارف خود باشد و با پیشرفتهای روانشناسی و تعلیم و تربیت و تحول زمان و اوضاع اجتماعی، همگامی نماید.

دانلود بررسی تربیت کودکان و نوجوانان به وسیله آموزش و پرورش

دانلود پایان نامه کارشناسی رشته علوم تربیتی با عنوان نقش رسانه های جمعی در تربیت کودکان و نوجوانان

پایان نامه کارشناسی رشته علوم تربیتی با عنوان نقش رسانه های جمعی در تربیت کودکان و نوجوانان

بسیاری از دانش پژوهان ، متفکران و مصلحان اجتماعی عصر حاضر را با نام های متفاوتی چون « عصر تکنیک » ، « عصر ارتباطات » ، « دهکده جهانی » و رهبری از راه دور نامیده اند البته رهبری از راه دور نه تنها در مورد ماهواره ها و فضاپیماها صادق است ، بلکه هدایت از مسافت دور به وسیله رسانه های گروهی در مورد انسان نیز صدق می کند

دانلود پایان نامه کارشناسی رشته علوم تربیتی با عنوان نقش رسانه های جمعی در تربیت کودکان و نوجوانان

بزهکاری
دانلود پایان نامه کارشناسی رشته علوم تربیتی با عنوان نقش رسانه های جمعی در تربیت کودکان و نوجوانان
بررسی تاثیر اخبار تلویزیون بر بزهکاری کودکان و نوجوانان
بررسی تاثیر مطبوعات بر بزهکاری کودکان و نوجوانان 
نقش ارتباطات در توانمند سازی افراد برای شاد زیستن
انجام پایان نامه کارشناسی رشته علوم تربیتی
خرید پایان نامه کارشناسی رشته علوم تر
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 49 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 51

پایان نامه کارشناسی رشته علوم تربیتی با عنوان نقش رسانه های جمعی در تربیت کودکان و نوجوانان

 
مقدمه
بسیاری از دانش پژوهان ، متفکران و مصلحان اجتماعی عصر حاضر را با نام های متفاوتی چون « عصر تکنیک » ، « عصر ارتباطات » ، « دهکده جهانی » و رهبری از راه دور نامیده اند . البته رهبری از راه دور نه تنها در مورد ماهواره ها و فضاپیماها صادق است ، بلکه هدایت از مسافت دور به وسیله رسانه های گروهی در مورد انسان نیز صدق می کند .تا قرن بیستم ، رهبری و ارشاد انسان رویارو و براساس ارتباط بود ، در صورتی که در عصر حاضر ارتباطات یک طرفه و از راه دور صورت می گیرد . به طوری که بین شنونده و گوینده ، یا بهتر بگوییم بین موثر و متاثر به طور نسبی فاصله زیادی وجود دارد . برخی معتقدند که رسانه های گروهی دارای چنان قدرتی هستند که می توانند نسلی تازه در تاریخ بشر پدید آورند ، نسلی که با نسل های پیشین بسیار متفاوت است . لازرسفلد و مرتن (  Lazer seld & Merton ) در تشریح این عقاید متفکران می نویسند : « وسایل ارتباط جمعی جدید ابزاری بس نیرومندند که می توان از آن در راه خیر و شر با تاثیری شگرف سود برد و چنانچه کنترل مطلوب وجود  نداشته باشد ، امکان استفاده از این وسایل در راه شر بیشتر از خیر آن است .
 
تقریبا" در اکثر کشورها ، به ویژه کشورهای در حال رشد ، تعداد نسل جوان بیشتر و دلبستگی آنان بر رسانه های جمعی فزونتر است . تحقیقات انجام شده در شهر تهران ، حاکی از آن است که بیشتر تماشا کنندگان تلویزیون ، کودکان زیر 15 سال و بعد از آنان بانوان خانه دار و سپس جوانان بیشتر از 15 سال هستند . امروزه بررسی اثرات این وسایل از پیچیده ترین مباحث انحرافات اجتماعی است . به همین دلیل ، جامعه شناسان در صحت نتایج و پژوهش هایی از این قبیل ، تردید نشان می دهند . البته علیرغم تاثیر انکار ناپذیر رسانه های جمعی در آموزش فرهنگ سازی ، القاء عقیده و غیره باید اذعان داشت که در زمینه اثر این وسایل در رفتار انسان ، تحقیقاتی بعمل آمده است که البته تحقیقاتی که بتواند اثرات تلویزیون سینما و مطبوعات را درتربیت درست   و انحرافات اخلاقی و بزهکاری جوانان در کشور ثابت کند بسیار کم است .در این تحقیق تاثیرات رسانه های تصویری چون تلویزیون ، سینما ، ویدئو ، ماهواره و مطبوعات در بزهکاری کودکان و نوجوانان مورد بررسی قرار می گیرد .  
 
 
کلمات کلیدی:

بزهکاری

نقش ارتباطالت

تربیت کودکان و نوجوانان

نقش رسانه های جمعی

 
 
فهرست مطالب

نقش رسانه های جمعی در تربیت کودکان و نوجوانان

مقدمه
 

فصل اول :بزهکاری

تاریخچه بزهکاری
1      دیدگاه زیست شناختی
2      دیدگاه روان شناختی
کودکان بزهکار
 

فصل دوم:بررسی تاثیر تلویزیون بر بزهکاری کودکان و نوجوانان 12 

کودک چگونه از تلویزیون استفاده می کند ؟ 13 
تلویزیون و روابط اجتماعی 15 
تاثیرات تلویزیون 16 

آیا تلویزیون خشونت را یاد می دهد و موجب بزهکاری می شود ؟ 20 

 

فصل سوم:بررسی تاثیر اخبار تلویزیون بر بزهکاری کودکان و نوجوانان 27 

اخبار تلویزیون 27 
یافته های دیگر این مطالعه نشان می دهد که : 30 
 

فصل چهارم:بررسی تاثیر مطبوعات بر بزهکاری کودکان و نوجوانان 32 

مطبوعات 32 

و اما نقش ارتباطات در توانمند سازی افراد برای شاد زیستن 36 

مهارت های کودکان 41 
مهارت‌های زناشویی 41 
روابط سازمانی 42 
منابع و مآخذ 51 
 
 
 

 

دانلود پایان نامه کارشناسی رشته علوم تربیتی با عنوان نقش رسانه های جمعی در تربیت کودکان و نوجوانان