پرسشنامه سبک های حل مساله (PSS) کسیدی و لانگ-1996

پرسشنامه سبک های حل مساله (PSS) کسیدی و لانگ-1996

پرسشنامه سبک های حل مساله (PSS) کسیدی و لانگ1996

دانلود پرسشنامه سبک های حل مساله (PSS) کسیدی و لانگ-1996

پرسشنامه سبک های حل مساله (PSS) کسیدی و لانگ1996
پرسشنامه 
سبک های حل مساله
 (PSS) 
کسیدی و لانگ1996
دسته بندی پرسشنامه
فرمت فایل doc
حجم فایل 214 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 6

پرسشنامه سبک های حل مساله (PSS) کسیدی و لانگ-1996

مقیاس سبک های حل مساله را کسیدی و لانگ در سال 1996 طی دو مرحله ساختند و دارای 24 پرسش است که شش عامل را می سنجد و هرکدام از عوامل دربرگیرنده چهار ماده آزمون می باشند

این پرسشنامه به خوبی می تواند آسیب پذیری فرد را در برابر استرس نشان دهد و جمعیت سالم را از جمعیت بیمار جدا کند.پرسش های این مقیاس با گزینه های بلی ،خیر و نمی دانم پاسخ داده می شوند. آزمودنی در برابر هر پرسش که شیوه واکنش وی را در برابر مسایل و موقعیت های خاص بیان می کند.

مولفه های پرسشنامه

نمره گذاری  و تفسیر پرسشنامه

روایی و پایایی

منبع

دانلود پرسشنامه سبک های حل مساله (PSS) کسیدی و لانگ-1996

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق سبک های حل مساله (فصل دوم پایان نامه )

مبانی نظری و پیشینه تحقیق سبک های حل مساله (فصل دوم پایان نامه )

مبانی نظری و پیشینه تحقیق سبک های حل مساله (فصل دوم پایان نامه )

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق سبک های حل مساله (فصل دوم پایان نامه )

مبانی نظری و پیشینه تحقیق سبک های حل مساله (فصل دوم پایان نامه ) 
مبانی نظری و پیشینه تحقیق سبک های حل مساله
سبک های حل مساله 
تعریف مسله محل مسله
دسته بندی روانشناسی
فرمت فایل docx
حجم فایل 54 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 15

مبانی نظری و پیشینه تحقیق سبک های حل مساله ( فصل دوم پایان نامه ) در 15 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
  • توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
  • پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
  • منبع :                           دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

حل مسئله به فرایندی شناختی و رفتار ابتکاری فرد اطلاق می شود که فرد از طریق آن می خواهد راهبردهای مؤثر و سازش یافتة مقابله ای خود را در مقابل مشکلات روزمره تعیین، کشف یا ابداع کند (آقایوسفی و شریف، 1390). همچنین، حل مسئله، تفکر و رفتار فرد برای تضمین رسیدن به پیامدهای مطلوبی است که جست وجو می کند (ایساکسن و آرت، 2011).

بشر همواره برای حل مسائل خود از زمان های گذشته به صورت ناخواسته از فرآیند حل مسأله استفاده نموده است، اما تاریخ مدون و علمی حل مسأله به پیشرفت روانشناسی نوین گره خورده است زیرا اولین بار روانشناسان برای حل مسائل مرتبط با علوم روانشناسی از تکنیک حل مسأله استفاده نموده اند. مثلا گشتالت روانشناس آلمانی از این روش برای توسعه و پیشرفت مطالعات خود استفاده می نمود (مایر، 2009). امروزه روش های مختلفی برای استفاده از تکنیک های حل مسأله توسط روانشناسان پیشنهاد شده است. مسأله یابی به روش روانشناسان درون گرا مسأله یابی به روش رفتار گرایان مسأله یابی به شیوه تجربی و استفاده از مدل های رایانه ای از جمله روش های حل مسأله است. در آمریکا کاربرد حل مسأله به خصوص در قلمرو علوم طبیعی بسیار وسیع است. تلاش اندیشمندان این بخش از جهان منجر به ظهور تئوری های جهانی در این خصوص شده است. در این تئوری ها به جای این که به کاربرد حل مسأله در حوزه های مختلف (تجربی، روانشناسی، و ...) تأکید شود به کاربرد این دانش در تخصص های گوناگون تأکید شده است (چایس،2008).

مفهوم حل مسئله

امروزه به رغم ایجاد تغییرات عمیق فرهنگی و تغییر در شیوه زندگی و تجددگرایی، بسیاری از افراد از رویارویی با مسائل زندگی فاقد توانایی های لازم و اساسی هستند و همین امر آنان را در مواجهه با مشکلات و مسائل روزمره زندگی ناتوان و آسیب پذیر ساخته است. پژوهش های بی شماری نشان داده اند که بسیاری از مشکلات بهداشتی و اختلالات روانی، عاطفی، ریشه های روانی- اجتماعی دارند. حل مسئله یکی از مهمترین فرآیندهای تفکر است که به افراد کمک می کند تا مقابله موثری با مشکلات و چالش های زندگی داشته باشند و در سلامت روانی و اجتماعی افراد نقش مهمی بازی می کند. انسان ها برای مقابله سازگارانه با موقعیت های تنش زا و کشمکش های زندگی، نیاز به آموختن برخی مهارت ها دارند (کلینکه، 2010). هدف از ارائه این مهارت، کمک به افراد در جهت شناخت هرچه بهتر خود، برقراری روابط بین فردی مناسب و موثر، کنترل هیجانات، مدیریت داشتن بر شرایط تنش زا و حل کردن مسائل و مشکلات افراد است. در سایه تامین چنین هدفی، توانایی های روانی- اجتماعی افراد افزایش پیدا می کند. یک عامل مهم دیگر که به هنگام رویارویی با مسائل، توجه بدان ضروری است، آگاهی از فرآیند حل مسئله است. واقعیت این است که بسیاری از ما انسان ها نمی دانیم چگونه بایدبا مشکلات مقابله کنیم. به عبارت دیگر، راهکار مشخصی برای حل مسأله خود نداریم. روانشناسان معتقدند که حل مسئله، یک فرایند است و اگر فرد بخواهد برخورد درستی با مسئله خود داشته باشد بهتر است مراحلی را در این فرآیند طی کند (امامی نائینی، 1391).



 Mayer

 Introspection

 Behaviorism

 Experiment

 Computer Modeling

 Chase,R.L


فرآیند حل مسئله

فرآیند حل مسئله یک نگرش کلی به مسئله و مشکل است. این فرآیند چند مرحله ای موجب میشود که خود از تمایل به یافتن راه حلهای ناگهانی و سریع صرف نظر کرده و مراحل ساختار یافته و هدفمند را دنبال کند. این مرحله خودشامل چند گام است. در اولین گام از این مرحله، فرد باید درباره مشکل خود فکر کند و دریابد که مشکل او چیست؟ و پس از آن باید در مورد مشکل خود به خوبی فکر کند و دریابد که چه عواملی باعث ایجاد آن شده اند، مشکل از چه زمانی شروع شده و دلیل آن چه بوده. در این مرحله مشکل باید به صورت دقیق مشخص شود. بنابراین برای رسیدن به یک تعریف مناسب از مسئله: الف) صورت مسئله باید نوشته شود. اگر وقت داشته باشیم بهتر است تعریف مسئله را بنویسیم. در صورتی که تعریف نوشته شود، کمک میکند که واضح و دقیق فکر کنیم و تعهدات خود را قوت بخشیم ؛ راحت تر و مؤثرتر ارتباط برقرار کنیم و سوابقی برای مراجعات بعدی داشته باشیم. ب) روشن، ساده و دقیق باشد .توجه به این نکته ضروری است که تعریف مسئله باید تا آنجا که ممکن است دقیق باشد. لغات درهم و برهم و مبهم، خطر رسیدن به نتایج غیرمؤثر و نامنظم را افزایش می دهند (کلینکه، 2010).

مراحل فرآیند حل مسئله

مراحل حل مسئله عبارتند از:

1)تعریف و شناسایی مشکل

2)پیداکردن راه حل های مختلف

3)تصمیم گیری

4)بازنگری(امامی نائینی، 1391).

اینک به توضیح و تبیین هر یک از مراحل حل مسئله میپردازیم:

تعریف مشکل

اولین مرحله، تبیین دقیق مشکل و حل مسئله است؛ یعنی ابتدا باید مسئله تعریف شود. در این مرحله، فرد ابتدا باید از خود بپرسد که چه راهحل هایی برای این مشکل وجود دارد و سپس سعی کند همه راه حل هایی را که به ذهنش میرسد بیان کند. اگر فرد دقیقاً نداند چه مشکلی وجود دارد، امکان حل آن کاهش مییابد و ممکن است وقت زیادی را صرف حل یک مشکل اشتباه کند. توصیف اختصاصی مشکل این امکان را فراهم می آورد که با استراتژیهای مفید به حل مشکل پرداخته شود. چنانچه مشکلی مبهم یا پیچیده باشد، نمیتوان راه حلهای مؤثری برای آن پیدا کرد. هر چقدر شناخت فرد از خود بیشتر و عمیقتر باشد، بهتر میتوان دلایل و ریشه های مشکلات خود را پیدا کند

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق سبک های حل مساله (فصل دوم پایان نامه )

دانلود پایان نامه بررسی رابطه بین سبک های حل مساله بین دانشجویان افسرده و بهنجار

بررسی رابطه بین سبک های حل مساله بین دانشجویان افسرده و بهنجار

پایان نامه بررسی رابطه بین سبک های حل مساله بین دانشجویان افسرده و بهنجار در 149 صفحه ورد قابل ویرایش

دانلود بررسی رابطه بین سبک های حل مساله بین دانشجویان افسرده و بهنجار

پایان نامه بررسی رابطه بین سبک های حل مساله بین دانشجویان افسرده و بهنجار
مقاله بررسی رابطه بین سبک های حل مساله بین دانشجویان افسرده و بهنجار
پروژه بررسی رابطه بین سبک های حل مساله بین دانشجویان افسرده و بهنجار
تحقیق بررسی رابطه بین سبک های حل مساله بین دانشجویان افسرده و بهنجار
دانلود پایان نامه بررسی رابطه بین سبک های حل مساله بین دانشجویان
دسته بندی علوم پزشکی
فرمت فایل doc
حجم فایل 117 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 149

بررسی رابطه بین سبک های حل مساله بین دانشجویان افسرده و بهنجار

 

 

فصل اول : چارچوب کلی پژوهش

1-1                  مقدمه 

2-1      بیان مسأله پژوهش 

3-1     اهمیت نظری و عملی پژوهش÷ 

4-1      اهداف پژوهش 

5-1      سئوال ها و فرضیه های پژوهش 

6-1      متغیرهای پژوهش

7-1       تعریف متغیرها واصطلاحات  

 افسردگی

 بهنجار

سبک حل مساله


 

1-1مقدمه  

بسیاری از انسان ها قادر به حل مساله و برطرف کردن ، به حداقل رساندن و یا تحمل استرس نمی باشند و معمولاً از مقابله های ناکارآمد، ناسازگار و مضری استفاده می کنند که باعث بروز استرس های بیشتری می گردد که اثرات آنها وخیم تر و عظیم تر از استرس اولیه است.

افراد افسرده نسبت به آینده دید انعطاف پذیری ندارند. آنها احتمالاً بیشتر از افراد غیر افسرده آینده خود را منفی می بینند و به نظرشان احتمال دستیابی به تجارب خوشایند کمتر است به همین دلیل افراد افسرده به جای تلاش برای دستیابی به موفقیت های با ارزش در آینده تمام نیروی خود را صرف اجتناب از موقعیت های ناخوشایند موجود می کنند ( ورتهایم   ، 1983).

افراد افسرده احساس غمگینی می کنند چون مشکلات خود را پایدار   ، کلی   و درونی   تلقی می کنند ( هایمبرگ ، ورمیلیا، دوج   ، بیگر . و پارلو 1987؛ پترسون و سلیگمن ، 1987؛ رپس   ، پترسون ،‌رینمارد، ابرامسون   و سلیگمن   1982؛ سویینی   و همکاران 1986) :

پایداری : افراد افسرده رویدادهای منفی زندگی شان را همیشگی و پایدار تلقی می کنند، یعتی تغییر دادن آنها را بعید می دانند. افراد غیر افسرده تجارب منفی را به عنوان موانع موقتی که زیاد هم طول نمی کشد در نظر می گیرند.

مقدمه : در فصل دوم به ادبیات و پیشینه مطالعاتی در زمینه های نظری و عملی متغیرهای پژوهش و عوامل مداخله گر پرداخته می شود.

            رشد مطالعات دربارة نقش واسطه ای و ارزیابی و سبک شناختی در سال های اخیر موجب گسترش، توسعه دانش و کاربرد این نقش در عرصه سلامت روان گردیده است. یکی از برجسته ترین پژوهش ها در این زمینه نظریه سبک اسنادی سلیگمن و تیزدیل ( 1987) است ، که بعنوان نظریه درماندگی افسردگی توسط آلوی و همکاران ( 1988) مورد تجدید نظر قرار گرفت. این نظریه در ابتدا برای فهم ودرمان افسردگی مطرح شد؛ اما بخاطر کاربرد زیادآن در توضیح فرایند استرس توسعه و گسترش فراوان یافته است. یکی از جنبه های ارزیابی شناختی تاکید بر کاربرد بسیار وسیع الگوی سبک حل مسأله در مورد فرایند استرس و مقابله می باشد ، که در ادبیات روان شناسی پیشنهاد شده است ( نزو ، نزو و پری 1989، کسیدی و لانگ 1996) . شواهدی که از بررسی های همه جانبه سبک حل مساله به دست آمده ثابت گردید، که این ساخت یک مفهوم واحد نیست و متغیرهایی همچون سبک اسنادی ، واکنش های عاطفی ، درماندگی ، اعتماد بنفس ، منبع کنترل ، سبگ گرایش اجتناب ، ابداع و خلاقیت در آن دخیل می باشند.این عوامل که مشترکاً در سبک حل مساله و فرایند استرس مداخله می کنند بعنوان واکنش های مقابله ای  نامیده شده اند. برای نمونه دیکسون ، هینرو اندرسون ( 1991) رابطه ای بین سبک حل مساله با درماندگی و سطح استرس وارده پیدا نموده اند، که پیش بینی کننده خودکشی در دانشجویان دانشگاه است. نزو ( 1987) سبک حل مساله را بعنوان فرایندی شناختی – رفتاری معرفی می کند که توسط آن افراد راهبردهای موثری برای مقابله با مشکلات زندگی شناسایی و کشف می کنند. سبک حل مساله بعنوان متغیر مهم در ایجاد و ابقا اختلالات عاطفی در روان شناسی به تازگی مطرح شده است . بنا به مطالعات کسیدی و لانگ ( 1996) طبیعت سازه سبک حل مساله که با تاکید بر نظریه سبک اسنادی افسردگی ابداع گردیده چند عاملی است ، ومی تواند به طور گسترده ای در مورد فرایند استرس به کار رود.

لذا در فصل دوم , ادبیات و پیشینه متغیرهای پژوهش در دو بخش مورد مطالعه قرار می گیرد: بخش اول ، به نظریه های شناختی – رفتاری افسردگی ، ساختار سبک حل مساله ، ماهیت و فرایند استرس و مقابله پرداخته می شود و در بخش دوم ، ارتباط متغیرهای پژوهش با یکدیگر مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

 

الف ) موقعیت یابی مشکل   - تشخیص این که مشکل وجود دارد.

ب ) تعریف و فرمول بندی مسأله    - ارزیابی حیطه مشکل و تعیین اهداف واقع گرانه.

ج ) ایجاد راه حل های گوناگون   .

د ) تصمیم گیری   - انتخاب راه حلّی برای اجرا.

و) اجرا و ارزیابی راه حل انتخاب شده   . نظارت و ارزیابی موفقیت های حاصله از انجام راه حل برگزیده شده و تقویت خود برای موفقیت ها.

بر طبق این نظر حل مسأله مقدمتاً یک فرایند مقابله ای آگاهانه ، منطقی ، پر تلاش و هدفمند است که می تواند توانایی فرد را برای مقابله سودمند با انواع وسیعی از مومفقیت های استرس زا افزایش دهد ( دزوریلا و چانگ    , 1995).  الگوی سبک حل مسأله با تأکید بر نظریه سبک اسنادی افسردگی ابداع شده که می توان آن را به طور گسترده ای در مورد فرایند استرس نیز به کار برد. در تحقیقاتی که در ادبیات روان شناسی بر روی عنوان حل مسأله , استرس و اختلالات عاطفی بین سال های 1991 – 1985 صورت گرفته است پیش از 86 مطالعه متفاوت شناسایی گردید که در تحقیقات اولیه توجه بر مهارت های حل مسأله   با استفاده از یک چارچوب مشخص رفتاری تأکید بیشتری داشته است. هر چند در مطالعات اخیر تاکید از نگاه رفتاری به سوی فرایند شناختی با عنوان سبک های حل مسأله تغییر کرده است . با این حال در ادبیات روان شناسی بین مفاهیم مهارت های حل مسأله و سبک های حل مسأله توافق کاملی وجود ندارد. نزو ( 1989) از شواهدی که از بررسی های خود به دست آورده بود اظهار می دارد که سبک های حل مسأله یک مفهوم واحد نیست ( نزو و دزوریلا , 1989) [ 31] .

در تأئید این یافته مطالعات هپنرو و پترسون ( 1982) و هپنر ، کامپا و برونینگ ( 1987) نیز طبیعت چند بعدی ساخت حل مساله را شناسایی و تأئید کرده است . ( کسیدی و لانگ , 1996) [ 35] . همچنین از شواهدی که از تحقیقات به دست آمد، مشخص شد که سبک های حل مسأله و طیفی از سایر متغیرها از قبیل سبک اسنادی ، انگیزه پیشرفت ، منبع کنترل ، و واکنش های عاطفی در فرایند استرس مداخله دارند. مطالعات بیشتر نشان داد که بین این متغیرها تعامل وجود دارد. برای نمونه دیکسون , هپنر واندرسون ( 1991) رابطه بین سبک حل مسأله ، درماندگی و میزان استرس وارده را با میزان پیش بینی خودکشی دانشجویان دانشگاه در مطالعه خود به دست آوردند ( کسیدی و لانگ , 1996) [ 35] .

تعداد زیادی از مطالعات سودمندی مداخلات حل مسأله را در چندین حوزه تأیید می کنند. مثلاً دنهام   و آلمدیا  ( 1987) گزارش می کنند که ارتباطی عمیقی بین مداخلات مهارت های حل مسأله و سازگاری رفتاری در کودکان وجود دارد ( کسیدی و لانگ , 1996) . دوبو    و همکارانش ( 1991) در بررسی بر روی کودکان دریافتند، که تغییرات مثبت در مهارت های حل مسأله اجتماعی   با تغییرات مثبت در شاخص های سازگاری در طی زمان ارتباط دارد. تیسدیل و لارنس    ( 1986) در مرور ادبیات تحقیق نتیجه گرفتند که این رویکرد در مورد کودکان ناسازگار ، نوجوانانی  که اختلال هیجانی   دارند و بیماران روانپزشکی بزرگسال موفق بوده است و حاکی از این است که مهارتهای حل مساله به طور کلی پیش بینی کننده سازگاری موفقیت آمیز در زندگی هستند ( کسیدی و لانگ , 1996) .

بررسی های همه جانبه گرد آوری شده توسط کسیدی و لانگ ( 1996) برای دستیابی به توصیف کامل به جای مقایسه و هم چنین نقش یکپارچه کلیه متغیرها در یک ساخت ، طرح یک ساخت  ، طرح یک مقیاس چند عاملی را موجب شد. این مطالعه دو هدف رادر نظر گرفت . 1) جمع آوری ابعاد شناخته شده که عمدتاً در کارهای هپنروپترسون ( 1982) , هپنرات , ال ( 1987- 1985) , نزو (1989 و 1987) منعکس شده بود. 2 ) تدوین مقیاس برای ارزیابی متغیر فوق. نتیجه این کار تهیه پرسشنامه سبک حل مسأله گردید که در تحقیقات بعدی برای توضیح و روشن ساختن نقش سبک های شناختی در ارزیابی و پاسخ به استرس به کار رفته است. ( کسیدی و لانگ , 1996) [121].

لازاروس ( 1966) اهمیت مطالعه پاسخ به استرس و رشد یک چهارچوب تبادلی را در مطالعه نقش فرد در ارزیابی تهدید و مشکل همراه با استرسورها و مقابله فعال در مقابل آنها شناسایی کرد. بر طبق نظر لازاروس مقابله فرد، تلاش های شناختی و رفتاری جهت اداره تقاضاهای بیرونی یا درونی و تعارض های بین آنها است به نحوی که فرد میزان تقاضاها را بیشتر از منابع خود ارزیابی می کند. لذا تئوری مقابله، به فراتر از مفهوم خودکارآمدی وخودآگاهی   می رود و بر ارزیابی شناختی بعنوان جزو ذاتی فرایند مقابله تاکید می کند ( لازاروس , 1991: [122] به نقل از فرایدنبرگ ).

در ادبیات تحقیق یک تمایز مهم , تمایز بین مقابله مساله مدار  با انواع دیگر مقابله است ( فولکمن ، 1984 ، فولکمن و لازاروس ، 1985 ) [ 11]. افرادیکه از مقابله مساله مدار استفاده می کنند سبک های  ویژه ای را رشد می دهند که عبارت از رفتارهایی است که برای کاهش یا حذف مشکل مورد بحث طرح ریزی شده اند. بنابراین مقابله مساله مدار وسیله سودمندی برای کاهش عواطف منفی مانند افسردگی , اضطراب و خشم است ( فولکمن و لازاروس ، 1988) [11] . بر عکس افرادی که از مقابله هیجان مدار استفاده می کنند تحت تاثیر عواطفشان قرار می گیرند. این افراد در مجموعه ای از رفتارها درگیر می شوند که در ابتدا جهت کاهش یا حذف این واکنشهای هیجانی منفی طرح ریزی می شوند، به جای اینکه مستقیماٌ مشکلاتی که این هیجانات منفی را ایجاد کرده اند هدف قرار دهند. چنین تلاشهایی جهت کاهش حالتهای هیجانی غیر سودمند هستند و اغلب حتی منجر به عواطف منفی بیشتری می شوند ( بلانک استین   فلت   و  واتسون   ، 1992) .

ویندل   و ویندل ( 1994) نیز در بررسی سبک حل مسأله نوجوانان دریافتند که سبک مقابله هیجان مدار پیش بینی کننده خلق افسرده است . در نظر گرفتن چندین احتمال ممکن است به توضیح ارتباط قوی بین مقابله هیجان مدار و نشانه های افسردگی کمک کند : اول اینکه هم مقابله هیجان مدار و هم خلق افسرده با ویژگی هایی مانند نشخوارکردن   یا سرزنش خود   مشخص می شوند. هم چنین ممکن است ارتباطشان تا حدی انعکاس ارتباط دو جانبه آنها با نوروزگرایی کلی یا عاطفه منفی   باشد. ( کارور , شایر و وینتراب   , 1989 ؛ مک کیر   و کوستا   , 1986) [55]. احتمال دوم این است که نوجوانانی که از مقابله هیجان مدار استفاده می کنند ممکن است مستعد نشخوار در مورد استرسورها و عاطفه منفی همراه با این استرسورها باشند، که بدینوسیله وجود احساسات افسردگی را تشدید و طولانی می کند ( نولن _ هوکسما , 1991) [55].

 

 


دانلود بررسی رابطه بین سبک های حل مساله بین دانشجویان افسرده و بهنجار