دانلود مقاله بررسی تاریخ ایران از صفویان تا قاجار

بررسی تاریخ ایران از صفویان تا قاجار

مقاله بررسی تاریخ ایران از صفویان تا قاجار در 43 صفحه ورد قابل ویرایش

دانلود بررسی تاریخ ایران از صفویان تا قاجار

تحقیق بررسی تاریخ ایران از صفویان تا قاجار 
پروژه بررسی تاریخ ایران از صفویان تا قاجار 
مقاله بررسی تاریخ ایران از صفویان تا قاجار 
دانلود تحقیق بررسی تاریخ ایران از صفویان تا قاجار
پروژه
پژوهش
مقاله
جزوه
تحقیق
دانلود پروژه
دانلود پژوهش
دانلود مقاله
دانلود جزوه
دانلود تحقیق
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 31 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 43

بررسی تاریخ ایران از صفویان تا قاجار

 

مقدمه:

بعد از نادر شاه روابط خارجی ایران از توسعه‌ای که در زمان  او پیدا کرده بود کاسته شد و محدود به مسائل مربوط به سرحدات عثمانی و نمایندگیهای تجارتی دول اروپایی در خلیج فارس گردید.

در مدت 22 سال حکمرانی کریم خان زند (1757-1779) مردم از یک دورة ‌صلح و آرامش برخوردار شدند و توانستند خرابیهایی که در اثر جنگهای داخلی به وجود آمده بود تا حدودی ترمیم کنند. و در این دوران دوباره پای اروپائیها به ایران باز شد زیرا قبل از آن بر اثر حمله افغانها و اغتشاشات داخلی نمایندگی‌های تجاری اروپایی در ایران تعطیل شده بود.

به طور کلی در مناسبات سیاسی خارجی کریم خان زند به دو دسته از کشورها بر می‌خوریم:

1- کشورهای همسایه مانند عثمانی و روسیه و تا حدودی هندوستان

2- کشورهای اروپایی

دستة اول کشورهایی هستند که ارتباط آنها با دولت مرکزی ایران به دلیل سوابقشان از زمان صفویه بیشتر جنبة سیاسی داشت تا تجاری و بازرگانی و در دسته دوم کشورهای هلند، انگلیس و فرانسه قرار دارند که انگیزة اصلی ارتباط آنها با ایران کسب سود و منفعت از طریق ایجاد دفاتر بازرگانی در بنادر خلیج فارس بود، چه آنها ایران را کشوری سودآور می‌دانستند.

این کشورها با توجه به این که می‌خواستند در روابط خود با ایران با امپراطوری وسیع و گسترده عثمانی رقابت نمایند و به نوعی موازنة قوا دست یابند تا برای گسترش روابط خود با ایران عملاً باعث تضعیف و یا محدودیت قدرت رو به گسترش عثمانی را موجب شوند.

سیاست خارجی کریم خان زند در ارتباط با دسته اول گاهی به مصالحه و گاهی به جنگ و درگیری بجز هندوستان انجامید. در رابطه با کشورهای اروپایی وکیل ابتدا سعی کرد با توجه به ضعف مفرط نیروی دریایی خود کمک و پشتیبانی آنها را در سرکوبی میر مهنا که سواحل و بنادر جنوبی ایران و راههای آبی خلیج فارس را ناامن کرده بود به دست بیاورد تا جایی که حتی در رابطه با مزاحمتهای اعراب بین کعب به رهبری شیخ سلیمان تعهد کرد خسارت وارده به کشتیهای انگلیسی کمپانی هند شرقی را جبران کند ولی وقتی دورویی و ضعف پشتیبانی آنها را از طرحهای خود مشاهده کرد، دست به اقدامات دیگری زد که به آن پرداخته می‌شود.

در عهد کریم خان هر چند روابط تجاری ایرانی بیشتر با انگلستان بود اما چون با هوشمندی خاصی می‌دید چگونه انگلستان بر تار و پود اقتصادی هندوستان مسلط شده است سعی کرد هرگز خود را اسیر سیاستهای اقتصادی و بازرگانی انگلیس نسازد.

روابط ایران و عثمانی

در عصر زند مناسبات ایران و عثمانی بیشتر جنبة‌ سیاسی داشت اگر چه ارتباط بازرگانی را نیز نمی‌توان نادیده گرفت. مرزهای طولانی مشترک بین دو کشور، اختلافات سیاسی بر سر اشغال برخی مناطق مرزی که اغلب متقابلاً صورت می‌گرفت- و گاه جانبداری از برخی اعراب مرزنشین از جانب یکی از دو کشور، وجود اماکن مقدسه شیعیان در خاک عثمانی و علاقة شیعیان ایران به زیارت ایران اماکن و بالاخره راه تجاری ایران به بازار تجارت جهانی از طریق عثمانی به طور کلی موضوع اصلی ارتباط دولت ایران و دولت عثمانی را تشکیل می‌داد. زمانی به دلیل برخی از این موارد و گاه به علت تشدید یکی از آنها روابط ایران و عثمانی شکل دیگر به خود می‌‌گرفت.

البته راه زمینی و تاریخی تجارت ایران به مرکز مهم بازار وقت یعنی حلب از خاک عثمانی می‌گذشت و این راه نسبت به سایر راه‌ها کوتاه‌تر بود. با این همه تجار ایرانی هفته ها و ماه‌ها در کشور عثمانی به سر می‌بردند تا بتوانند کالاهای خود را در مراکز تجاری وقت در نواحی غرب عثمانی عرضه کنند، البته غیر از مخارج راه و هزینه حمل و نقل، گاه می‌بایستی عوارض سنگینی نیز بپردازند همچنین زوار ایرانی نیز گاه از پرداخت عوارض معاف نبودند. افزون بر‌آن ایرانیان مسافر مورد آزار عثمانیان قرار می‌گرفتند که گاه تلفاتی نیز به همراه داشت همچنین عوامل دیگری نیز بر مناسبات ایران و عثمانی تأثیر می‌گذارد.

در زمان کریم خان اعراب بنی کعب که در ساحل راست اروند رود ساکن بودند و از تعدیات والی بغداد به ستوه آمده بودند به سرداری شیخ سلیمان از اروند رود گذشته و در ناحیه فلاحیه خوزستان ساکن شدند. هنگامیکه کریم خان مشغول انتظام امور غرب ایران بود شیخ سلیمان چند زورق فراهم آورد و مدخل اروند رود را در خلیج فارس بر روی مسافران و کشتیهای تجاری بست و به ویژه برای ابزار مخالفت با والی بغداد و حاکم بصره کشتیهای عثمانی را در دهنه رود توقیف کرد.

 

 

روابط ایران و انگلیس:

مناسبات ایران با قدرتهای اروپایی نیز در این دورة گذرا دستخوش تحول شد. کریم خان کلاً طرفدار تجارت بود و در سرآغاز امتیاز نامه ای که به کمپانی هند شرقی انگلیس در 1763 م/ 1142ش اعطا شده در توصیف این نظر نوشته شده است که « مشتاقانه گفته است که پادشاهی باید شکوفا گردد و با افزایش تجارت و دادو ستد و نیز اجرای عدل وداد، عظمت گذشته را باز یابد.»

از همین رو در اوایل زمامداری کریم خان زند وقتی انگلیسیها دریافتند که وی مایل به تجدید روابط بازرگانی با آنان می‌باشد در این راه پیشقدم شدند و در سال 1763 ( 1177 ه‌‌.ق) ویلیام آندر و پرایس نمایندة بازرگانی انگلیس در خلیج فارس نماینده ای به نام تامس دارن فرد را در رأس هیئتی به شیراز فرستاد، این هیأت پیش از دیدار کریم خان با شیخ حاکم بوشهر قرادادی به شرح ذیل امضاء کردند:

ماده اول شرکت انگلیس می‌تواند از هر نقطه بوشهر یا هر بندر دیگری که در خلیج فارس انتخاب نماید مقدار زمینی را که برای ساختمان یک نمایندگی تجارتی لازم باشد تصرف کند. آنها می‌توانند هر قدر که مایلند توپ در این مراکز کار بگذارند، ولی توپها نباید از شش بوند بیشتر باشد. بعلاوه آنها می‌توانند که در هر نقطه ای از کشور ایران که مایل باشند نمایندگی بازرگانی تأسیس نمایند.

دوم: بر مال التجاره هایی که در بوشهر یا جاهای دیگر صادر یا وارد می‌شود نباید گمرکی بسته شود. سوم: هیچ ملت اروپایی دیگر اجازه وارد کردن امتعه  پشمی را ندارد. چهارم: قروض بازرگانان انگلیسی و دیگران بایستی پرداخت شود . پنجم: انگلیسیها حق خرید و فروش کالاهای خود را دارند. ششم: هیچ گونه حقوق بازرگانی پنهانی و مخفیانه نبایستی پرداخت شود. هفتم: اجناس آب افتاده نبایستی به ایران وارد شود. هشتم: آزادی مذهبی به انگلیسها اعطا می‌شود. نهم: سربازان یا ملاحان فراری باید تسلیم شوند. دهم: دلالها، مستخدمین و دیگران که در نمایندگی کار می‌کنند که از پرداخت مالیات  یا عوارض گمرکی معافند. یازدهم: انگلیسها در هر کجا که هستند بایستی زمینی برای قبرستان آنها اختصاص داده شود. و اگر آنها زمینی را برای باغ بخواهند اگر آن زمین از اراضی خالصه و متعلق به شاه باشد مجانأ به آنها داده می‌شود و اگرمتعلق به افراد باشد بداهتاً بایستی بهای آن پرداخت گردد. دوازدهم: خانه ای که قبلاً در شیراز به شرکت  انگلیسی تعلق داشت. آن را با باغ و آب و متعلقات آن به ایشان واگذار گردید. از آنجایی که کریم خان مایل بود تجارت بریتانیا، دوباره رونق یابد به همین دلیل این قرارداد در محرم سال 1177 امضاء گردید.

دارن فرد پس از مذاکراتی با کریم خان موفق شد در دوم ژوئیه 1763 فرمانی به امضاء برساند که به موجب آن حق آزادی تجارت به اتباع انگلیس اعطا شده و اجازه یا بند در بوشهر نمایندگی تجارتی دایر و در بنادر خلیج فارس به تجارت پردازند و کالاهای آن نیز از حقوق گمرکی معاف باشند، اما انگلیسها مجاز نبودند پولی را که از فروش کالاهای خود در ایران بدست می‌آورند از کشور خارج کنند، بلکه به جای آن مکلف بودند اجناس ایرانی صادر نمایند و از همین رو معلوم می‌شود کریم خان با وجود بی سوادی این اصل مهم اقتصادی را در نظر داشته که از خروج ارز از کشور جلوگیری کند.

اما به هر حال پس از صدور این قرارداد، باید توجه داشت که انگلیسی ها دنبال منافع تجاری در ایران نبودند و حجم وارداتشان در سال از یک کشتی تجاوز نمی‌کرد، بلکه آنها در پی استقرار نفوذ سیاسی خومد دز خلیج فارس بودند.

به هر حال پس از این قرارداد، شرکت هند شرقی نمایندگی خود را از بندر عباس به بوشهر منتقل کرد و این بندر مرکز فعالیت انگلیسها در خلیج گردید. حجم بازرگانی انگلیسها به ایران در ابتدا بسیار کم بود و فقط سالی یک کشتی از بمبئی به ایران می‌آمد و تا مدتها شرکت هند شرقی در تجارت با ایران ضرر می‌داد اما به واسطة اهمیتی که انگلیسی ها به برقراری نفوذ و سیادت خود در خلیج فارس قائل بودند به کار خود اداممه دادند.

در سال 1181 هـ . ق که انگلیسی ها به قصد توسعة دامنة فعالیت های خود هیأتی را برای مذاکره به شیراز فرستادند کریم خان با آنها به سردی رفتار کرد، کریم خان وقتی که شنید ایلچی از جانب دولت خلود آیت انگلیس آمده است، مدتی او را به حضور نخواند. وزیران علت بی اعتنایی او را پرسیدند، پاسخ پرکنایه  و گیج کننده ای داد: اگر با پادشاه مهمی‌دارد، ما پادشاه ایران نیستیم، ما وکیل دولت ایرانیم، پادشاه ایران شاه اسماعیل است و در قلعة آباده می‌باشد ایلچی را به خدمت او ببرید و کارش را انجام بدهید و اگر با ما کار دارد ما با او کار نداریم. و چون وزیران او اصرار کردند،‌پرسید: آنچه از ایشان احساس نموده اید، مطلب و حاجت ایشان دوستی و آمد وشد گذارند و از نفایس فرنگ و هندوستان ارمغانها و هدیه ها به حضورش آوردند و بالیوس، نمایندة محلی ایشان در ایران جای گیرد و بنای معامله گذارد و امتعه و اقمشه و ظروف و اوانی و آلات و اسباب از فرنگ و هند به ایران آوردند و مهم سازی اهل فرنگ و هند و ایران شود و امور رواج یابد، کریم خان گفت: ما ریشخند فرنگی به ریش خود نمی‌پذیریم و اهل ایران را به هیچوجه من الوجوه احتیاجی به امتعه و اقمشه فرنگی نیست زیرا که پنبه و پشم و کرک و ابریشم و کتان در ایران زیاد از حد و اندازه می‌باشد، اهل ایران هرچه می‌خواهد خود می بافد و اگر چنانچه شکر لاهوری نباشد شکر مازندران و عسل و شیرة انگور و شیرة خرما اهل ایران را کافی است، آنگاه آغامحمد خان قاجار آزاد خان افغان، شهباز خان دنبلی و امیر گونه خان افشار و اسماعیل قشقایی را فرا خواند و با حضور آنان، نظر آغا محمد خان را در باب انگلیسی ها پرسید. او پاسخ خود را در قالب مثالی بیان کرد وگفت: بعضی زندان و الواط و اوباش برای فریفتن اطفال خویش برور و آنان را با قوچ جنگی و خروس جنگی و کبوترهای رنگارنگ دست آموز و گلوله سنگ تراشیده می‌فریبند و به دام می‌کشند و اگر این اطفال به حد بلوغ رسیده باشند ایشان را به سیاه چشمان گل رخسار شیرین سخن فریب می‌دهند و در حالت مستی از ایشان به کام دل خود می‌رسند...

 


دانلود بررسی تاریخ ایران از صفویان تا قاجار

دانلود مقاله نقد و بررسی تاریخ ایران از سقوط دولت ساسانی تا خلافت عباسی

نقد و بررسی تاریخ ایران از سقوط دولت ساسانی تا خلافت عباسی

مقاله نقد و بررسی تاریخ ایران از سقوط دولت ساسانی تا خلافت عباسی در 28 صفحه ورد قابل ویرایش

دانلود نقد و بررسی تاریخ ایران از سقوط دولت ساسانی تا خلافت عباسی

تحقیق نقد و بررسی تاریخ ایران از سقوط دولت ساسانی تا خلافت عباسی
پروژه نقد و بررسی تاریخ ایران از سقوط دولت ساسانی تا خلافت عباسی
مقاله نقد و بررسی تاریخ ایران از سقوط دولت ساسانی تا خلافت عباسی
دانلود تحقیق نقد و بررسی تاریخ ایران از سقوط دولت ساسانی تا خلافت عباسی
پروژه
پژوهش
مقاله
جزوه
تحقیق
دانلود پروژه
دانلود پژوهش
دانلود مقاله
دا
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 23 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 28

نقد و بررسی تاریخ ایران از سقوط دولت ساسانی تا خلافت عباسی

 

مهاجرت اعراب به ایران:

مهاجرت اعراب به ایران از راه خشکی و از سمت عراق بوده است. و از روزگاران بس کهن مردم فقیر آن سرزمین  که سامی نژاد هستند پی در پی در جستجوی چراگاه و زمینه های بارور به سوی شمال  کوچ می کردند از سه هزار سال پیش از میلاد مسیح آبادیهای شمالی این سرزمین که کشورهای عراق، سوریه، فلسطین، لبنان کنونی که هلال خصیت نامیده می شد، یعنی سرزمین هلالی بار آور، مورد توجه عربها بادیه قرار گرفت، و برنشان این کوچهای پیاپی دراز تاریخ ساکنان این سرزمین  توانستند با کوچهای پی در پی، دولتهای سامی نژاد قدیم چون اگر، بابل و دولتهای آرامی و کنعاتی  فنیقی و بحرانی را در هلال پیدار سازند، اکنون از این رو تیرهای سامی نژاد مزبور ناگریز در جستجوی چرا گاه و آب با حواشی خود از آنجا به سرزمینهای آباد شمالی کوچ نمایند. بنابراین عراق و سوریه و فلسطین که شبه جزیره عربستان در مسان آنها واقع و دریا یا کوهستان یابند میانه آنها نبود از روزگار دیرین کوچگاه عربها بوده است. 

از جمله قبایلی که در اواخر سلسله اشکانی و اوایل روزگار ساسانیان به ایران آمدند یکی طوایف بنوالعلم بوده که به داخل ایران مهاجرت کرد، این قبیله در پیش از اسلام در ایالت خوزستانی در هویزه و مناذرکبری در شمال غربی اهواز مسکن داشتند و از بومیان آنجا به شمار می رفتند و در هنگام حمله اعراب به ایران به یاری هم فراوان خود برخاستند با مهمانداران ایرانی خویش جنگیدند و چون عربها بر خوزستان دست یافتند. به بصره که شهری جدید الاحداث بود کوچیدند  در زمان ساسانیان در ایان پادشاهی  اردشیر اول (41- 266) قابل ازد در کرمان تحت فرمانروایی ایران سکونت اختیار کرده بودند البته در بحرین نیز قبایل بنی تمیم و عبد القیس زیر نفوذ ایران بودند، در حیره نیز تنوفیان بر بخش بزرگی از عربستان حکومت داشتند و عموماً خراجگذار دولت ایران به شمار می رفتند و در واقع رغیب ایران بودند، بنابراین از روزگار دیرین ایران به درجات مختلف با اعراب  نزدیکی  و مناسبات دوستانه داشته است.  ولی با این حال، ایرانیان حتی المقدور از مهاجرت اعراب به ایران جلوگیری می کردند و در این زمان عشایر بسیاری از اعراب صحرانورد دو روی به مهاجرت آورده و به مرزهای ایران نزدیک شده بودند و اگر جلوگیری ساسانیان از ایشان توسط دولت دست نشانده حمیره نبود در اندک زمانی سراسر عراق و خوزستان و پارسی را عشایر عرب فرا می گرفتند، چون این عشایر فقیر در مرزهای ایران خطر بزرگی برای کشور به شمار می رفتند، شخص یاران ساسانی همواره مراتب جلوگیری از ایسان بودند. حتی پادشاهان عرب حیره که تحت حمایت ایران بودند وظیفه مهم ایشان نگاهداری مرزها و دوراندن آن عشایر عرب از خاک ایران بود، چنانکه همین وظیفه را عنانیان پادشاهان دست نشانده روم در مرزهای سوریه انجام می دادند.

ولی با این حال اعراب از ضعف دولت ها استفاده کرده به ایران هجوم می آوردند و دست به قتل و غارت می زدند چنانچه شاهپور دوم ( ذوالاکتاف) اعراب بنوتغلب و بنوبکر را که باعث خراجی ایران شده بودند گوشمالی داد و همچنین در زمان خسرو اول (انوشیروان) دسته ای از قبیله لیزایاد از فرات گذشته در عراق و جزیره به تاخت و تاز و چپاول پرداختند و جنگی با ایرانیان کرد، مردمی انبوه را بکشند این جنگ در تاریخ عرب به نام دیر الجماجم معروف است زیرا آن واقعه در نزدیکی دیری رخ داد که تازیان از کمر کشتگان پشته ای ساختند، خسرو انوشیروان سپاهیان را به دفع ایشان فرستاد و ایشان را هلاک کرد. 

حملات عرب پس از اسلام:

قرنها به این سان گذشت و اعراب پیوسته به انبوهی شمار و سختی معیتشان می افزود و ناگزیر بودند موانع ایران ورودی و مصر را از پیش برداشته و برای رسیدن به زندگی بهتر راه مهاجرت را بر روی خود باز کنند. در این هنگام پیغمبر اسلام (ص) لوای دعوت بر افراشت و اعراب را به پذیرش این اسلام دعوت نمود.

 

فتوحات اعراب در زمان عمر:

خلاقت عمر همراه با پیروزیهایی بود که سپاه اسلام در سوریه با فتح دمشق بدست آوردند، اکنون باید در عراق نیز اقداماتی اولاً برای تثبیت وضعیت آن به نفع مسلمانان و ثانیاً برای توسعة فتوحات صورت می گرفت. در این زمان، شهر حمیره از دست ایرانیها خارج شده بود و طبعاً ایرانیان منتظر فرصتی بودند تا خطر جدید را دفع کنند. لشکر اعراب در دست مثنی بن حارثه بود اما خلافت مدینه همانند زمان ابوبکر بر آن بود تا از حجاز، آن هم از قبایل شناخته شده آن فرماندهی را به عراق اعزام کند .

فتوحات اعراب در زمان عمر:

خلافت عمر همراه با پیروزیهایی بود که سپاه اسلام در سوریه با فتح دمشق بدست آوردند، اکنون باید در عراق نیز اقداماتی اولاً برای تثبیت وضعیت آن به نفع مسلمانان و ثانیاً برای توسعة فتوحات صورت می گرفت. در این زمان، شهر حمیره از دست ایرانیها خارج شده بود و طبعاً ایرانیان منتظر فرصتی بودند تا خطر جدید را دفع کنند. لشکر اعراب در دست مثنی بن حارثه بود اما خلافت مدینه همانند زمان ابوبکر بر آن بود تا از حجاز، آن هم از قبایل شناخته شده آن فرماندهی را به عراق اعزام کند . سپس به این منظور ابوعبید بن مسعود را با هزار مرد جنگی بسیج کرد و به عراق فرستاد، مثنی بن حارثه و عمر و بن حزم و سلیطبن قیس نیز همراه او بودند این سپاه برفت و در ثعلبیه فرود آمد. سلیط بن قیس ابو عبید را گفت: مبادا خود را بدین ورطه گرفتار سازی که من شمار سپاه عجمان را بسیار می بینم بهتر است که به ناحیه بادیه رویم و از عمر بخواهیم که برای ما مدد فرستد، چون مدد رسید آنگاه بیش می رویم و جنگ را آغاز می کنیم، ابوعبی گفت: ای سلیط ترسیده ای به خدا سوگند.مثنی گفت: نترسیده، او رأی صواب خود را با تو در میان نهاد. من نیز می گویم زنهار پیش مروی که خود و یارانت را در وسط سرزمینشان گرفتار خواهی ساخت و آنان پنجه های خود را در پیکر تو فرو خواهند برد. ابوعبید به سخن هیچ یک گوش فرا نداد و فرمان داد پل ببندند و در عین ناخشنودی آن دو سپاه از پل بگذرانید. آن دو نیز از پل بگذشته ابو عبید سپاه خود را منظم کرد و خود در قلب جای گرفت، ایرانیان حمله آوردند و بر مسلمانان تیر باران کردند جمع کثیری آنان را مجروح ساختند آنگاه اعراب چون تن واحدی محله آوردند و سپاه ایران واپس نشست. ایرانیان بار دیگر حمله کردند و در این حمله ابوعبید نخستین کس بود که کشته شد و از مسلمانان خلق کشته شدند، باقی به سوی پل هجوم آوردند و از آن گذشتند مثنی به حمایت از ایشان به جنگ در ایستاد تا همگان از پل بگذشتند و آخرین کس مثنی بود آنگاه پل را ببریدند، این جنگ به نبرد جسر معروف است .

بلازی می نویسد: چون پارسیان ؟؟‌اجتماع تازیان را شنیدند ، مروان شاه ابروبند (ذوالحاجب) را به مقابلة ایشان فرستادند. انوشیروان این سپهسالار را بهمن لقب داده بود و بدان تبرک می جست، او را از آن باب ابروبند گفتند که وی ابروان را که از غایت پیری بر چشمانش فرو می ریخت می بست و نیز گفته اند که نام وی رستم بوده است، ابوعبید پل را اصلاح کرد زیرا نااستوار بود و بخشی از آن بریده شده بود آنگاه وی و نیز دیگر مسلمانان از مروحه آمدند و بر آن پل گذشتند و به سپاه ابروبند رسیدند، ابروبند چهارهزار مرد سلاح پوشیده و یک بیل داشت جنگی سخت در گرفت، زخم های فراوان بر پیکرها نشست و مسلمانان ناتوان گشتند، و شکست خوردند. جنگ پل روز دوشنبه در آخر ماه رمضان سال سیزدهم هجری رخ داد .

بنابراین علی رغم دلیری که مسلمانان از خود نشان دادند، به لیل حضور فیلهای قوی هیکل که در سپاه ایران بود، اسبانشان از صحنه گریختند و در نتیجه خودرویی به هزیمت نهادند. بنا به اختلاف نقلها، پل رومی رودخانه به دست خود اعراب یا دشمنانشان ؟؟ شده راه بازگشت نیز بسته شده بود. این امر سبب تلفات بیشتر شد. با این حال پل موقتی زده شد و اعراب با از دست دادن چهار هزار نفر از نیروهای خود این جنگ را که به نام «یوم الجسر» یا روز پل خوانده شد به ایرانیان باختند .

 

دانلود نقد و بررسی تاریخ ایران از سقوط دولت ساسانی تا خلافت عباسی

دانلود مقاله بررسی ایران در روزگار نو

بررسی ایران در روزگار نو

مقاله بررسی ایران در روزگار نو در 14 صفحه ورد قابل ویرایش

دانلود بررسی ایران در روزگار نو

تحقیق بررسی ایران در روزگار نو
پروژه بررسی ایران در روزگار نو
مقاله بررسی ایران در روزگار نو
دانلود تحقیق بررسی ایران در روزگار نو
پروژه
پژوهش
مقاله
جزوه
تحقیق
دانلود پروژه
دانلود پژوهش
دانلود مقاله
دانلود جزوه
دانلود تحقیق
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 31 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 14

بررسی ایران در روزگار نو


مقدمه‌ای بر تحقیق تاریخ ایران در روزگار نو

تاریخ ایران تاریخی بس کهن است که با گذاشتن قرنها از آن و سپری کردن فراز و نشیب‌های بی‌شمار دارای قدمت و سابقه‌ای بس با ارزش است و جزء بزرگترین تمدنها در میان تمدنهای جهان باستان به شمار می‌آید.

تاریخ ایران علاوه بر نشیب‌های زیاد و فراوان دارای فرازهای بی‌شماری هم بوده است بطور مثال زمانیکه غرب در قرون وسطی دوران فترت خود را طی می کرد شرق (ایران) دارای فرهنگ و تمدن و ثروت و تفکر و… بوده است و این رونق تمدن و فرهنگ ایرانی که هنوز هم مورد بحث همگان و جهانیان است به همین دوران باز‌می‌گردد اما زمانیکه غرب پا پیش گذاشت و روبه رشد و ترقی نهاد ایران در اثر اشتباهات و غفلت گروهی از سردمداران و فرمانروایان حکومتهای متفاوت از غرب عقب ماند و از همان زمان پس روی کرد.

اگر بخواهیم علت‌های عقب‌ماندگی ایران را ریشه‌ یابی و وقایع تاریخی را تحلیل و بررسی کنیم با توجه بر آنچه در نتیجه تحقیق و بررسی سالیان متمادی اساتید بزرگ تاریخ و بزرگان این علم بدست آمده و از آثار پیشینان به جا مانده حاکی از علتهای متفاوتی است از جمله ‌آنها و مهمترینشان نوع حکومت ایران است که حکومتی استبدادی و دیکتاتوری بوده و فقط یک فرد بر جامعه سلطنت و حکومت می‌کرده در حالیکه در غرب جمهوری برقرار بود و حکومت دموکراسی بود و فرد به حکومت نمی‌رسید مگر با آراء مردم و حکومت مردم بر مردم در جامعه حاکم جاری بود.

در حالیکه نه فقط در ایران آن روزگار بلکه در ایران اواخر قرن بیستم و اوایل بیست ویکم هم فرد نه تنها رای نمی‌داد بلکه به عنوان بک انسان هم مورد توجه نبود.

این فقط یکی از علل بود ولی با ورق زدن تاریخ ایران چه تاریخ معاصر و چه تاریخ باستان به پیشینة این ایران عظیم پی خواهیم برد ولی افسوس که قدر و ارزش و تجربه‌ای که باید از این تاریخ گرفت حاکمان مطلقه و جبار شناخته نشد و بها داده نشده.

در این تحقیق چند صفحه‌ای به نزدیکترین وقایع از لحاظ زمانی به تاریخ کشورمان می‌پردازیم که هنوز هم آثار آن در جامعه وجود دارد.

با نگاهی اجمالی به تاریخ ادبیات کودکانه ایران به برخی وقایع تاریخ ایران از سال 1305 که مهم‌ترین وقایع آن روی کار آمدن وضاخان و ورود آمریکایی‌ها و اعمال نفوذ‌شان در سیاست ایران، ملی شدن صنعت نفت در ایران می‌پردازیم.

با پایان گرفتن نخستین جنگ جهانی، روزگار ایران رو به آشفتگی و نابه‌سامانی گذاشت. در سرزمین‌های دور از مراکز، گرایش‌های جدایی خواهانه از دولت پدید آمده بود.

این وضع منجر به ایجاد هرج ومرج و نابه‌سامانی در وضع اقتصادی و نا‌امنی شده بود.

در روسیه به تازگی انقلاب بلشویکی رخ داده بود و پی‌آمدهای آن ایران هم دچار کرده بود. دگرگونی در ساختار سیاسی ترکیه، عثمانی و تکه پاره‌شدن سرزمین‌های عربی اوضاع سیاسی خاورمیانه را بیش از پیش تیره می‌کرد.

به گفته ابراهیم مکی: اصلاح از راه عادی ممکن نبود فکر کودتا در سرهای اصلاح طلب دورمی‌زد و افکار آنها متوجه نیرویی بود تا از غیب فرا برسد و به این اوضاع آشفته و نابه‌سامان و ناامن جانی و مالی سامانی بدهد در همین زمان بودکه شخصیتهای بزرگی همچون آیت‌الله، مدرس، سیدضیاء سرداراسعد و نصرت‌الدوله به فکر کودتا افتادند.

در همین زمان رضاخان میر‌پنج افسر قزاق به یاری سید ضیاء الدین طباطبایی مدیر روزنامه رعد که هر دو از عمال دولت انگلیس بودند برای سامان دادن به اوضاع پایتخت از قزوین حرکت کردند و سوم اسفند 1299 ش به تهران رسیدند.

احمدشاه قاجار این کودتا را به رسمیت شناخت، رضاخان را سردار سپه معرفی کرد، پنجم اسفند هم با نخست وزیر سید ضیاء الدین طباطبایی موافقت کرد.

کودتاچیان در پی اوضاع نابسامان به مردم نوید برقراری آرامش و امنیت دادند.

و نخست وزیر وقت برای به دست آوردن حمایت مردم با هماهنگی انگلیسی ها قرارداد 1919 م را لغو کرد.

رضاخان درسال 1300 وزیر جنگ شد و قدرت خود را گسترش داد و تمام آن را مشغول سرکوب شورش ها بود.

پس از انتخاب شدن رضاخان به سردار سپهی، احمدشاه به اروپا رفت و رضاخان مرد نخست سیاست شد، در اردیبهشت 1305 تاجگذاری کرد و تا 1320 هم پادشاه ایران ماند.

قبول رضاشاه از سوی مردم و به قدرت رسیدن وی نشاندهنده این بود که مردم خواهان حکومتی نیرومند و قوی هستند و با روی کار آمدن وی خواسته های اصلاح گرایانه وی بویژه قانونگرایانه روشنفکران به فراموشی سپرده شد و فقط امنیت کشور مورد توجه بود.

به روشنی و صراحت می توان گفت که نظام حکومتی این زمان، نظامی استبدادی است و همه تصمیم گیری ها به شخص شاه بستگی دارد و تمام پی آمدهای مثبت و منفی این دوره را باید در سایة شخصیت او مورد بررسی قرار داد.

پس برای تغییر یک نظام استبدادی سقوط آن کافی نبود و اقداماتی که از جمله انقلاب، فتنه، آشوب برای براندازی این حکومت انجام می شود فقط هرج و مرج و ناآرامی را به دنبال دارد. به طوریکه همان مردم (انقلابیون) استبداد را بر هرج و مرج ترجیح می دهند.

روی کار آمدن رضاخان مصادف با اهمیت نفت و نقش اساسی آن در تحولات سیاسی ایران و کشورهای عربی شد.

نتیجه گیری

آنچه از مطالب آمده در این چند صفحه می توانیم دریابیم این است که تاریخ ایران سعی در پیشرفت و توسعه خود انجام نداده شاید از نظر بزرگان و سردمداران حکومت این چنین نباشد و آنها اینطور بپندارند که تمام تلاششان سعی در ساختن ایرانی آباد از لحاظ اقتصادی اجتماعی و فرهنگی و … بوده اما نتیجة عملکردشان در طول قرنها پاسخی مغایر را به دست ما می دهد. البته با توجه به آنچه در کتاب تاریخ ادبیات ایران اثر آقای محمدی و خانم قائینی  آنچه به نظر من می رسد و همیشه و همیشه توانسته علت عقب ماندگی ایران را و زمینه آن را فراهم آورد تکرار اشتباهات گذشتگان بوده است و نادیده گرفتن تجربیات پیشینیان

«آزموده را آزمودن خطاست»

ولی ایرانیان به این امر توجهی نکردند از جمله آنها :

1- اجازة اعمال نفوذ دادن به غربیان- غربیانی که همیشه از هر نظر توانسته بودند در ایران به منافع خود چه از لحاظ سیاسی و چه اقتصادی دست یابند.

2- توجه نکردن به عقاید- پیشنهادات و نظرات و روشنفکران کشورمان از جمله دکتر محمدمصدق که بزرگترین شخصیت دوران خود شناخته شد و در اثر این بی توجهی با مسئلة فرار مغزها رو به رو می شویم.

3- اشتباه بودن پایة حکومتی ایران که همانا استبداد بود و نارضایتی مردم از همه طبقات را به همراه داشت و حکومت رضاخان از هیچ گونه حمایت مردمی برخوردار نبود.

4- نفوذ گروههای مختلف غربی قبل انگلیس و شوروی و ایجاد تفرقه در بین مردم و تقسیم شدن افراد جامعه به گروههای موافق و مخالف حکومت و کودتاهایی که در پی این دوگانگی ها بوجود آمد و آشوبهای مختلف اساس جامعه را سست و لرزان کرد ولی در نهایت نتیجة آن در تاریخ معاصر رضایت بخش بود که پیروزی مردم را بر شاه مستبد ایران به همراه آورد.



فهرست مطالب

عنوان                                                                                                              صفحه

مقدمه..................................................................................................................... 1

ایران در روزگار نو.............................................................................................. 3

نتیجه گیری ........................................................................................................... 9

تصاویر ................................................................................................................. 10

منبع........................................................................................................................ 14



دانلود بررسی ایران در روزگار نو