دانلود مقاله بررسی خشونت علیه زنان در ایران

مقاله بررسی خشونت علیه زنان در ایران

مقاله بررسی خشونت علیه زنان در ایران در 43 صفحه ورد قابل ویرایش

دانلود مقاله بررسی خشونت علیه زنان در ایران

تحقیق بررسی خشونت علیه زنان در ایران
پروژه بررسی خشونت علیه زنان در ایران
مقاله بررسی خشونت علیه زنان در ایران
دانلود تحقیق بررسی خشونت علیه زنان در ایران
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 1171 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 43

مقاله بررسی خشونت علیه زنان در ایران در 43 صفحه ورد قابل ویرایش 

ولتر

 
خشونت علیه زنان در ایران

دکتر صمدی راد- عضو هئیت علمی دانشگاه علامه طباطبایی

تنظیم: مهدیه تقوا دانشجوی کارشناسی مشاوره

 

 

 

اعمال خشونت علیه زنان و بدرفتاری با آن‌ها از رایج‌ترین جرایم اجتماع بوده، که مردسالاری را در جهان امروز و تقریباً در تمام ملیتها و گروههای اجتماعی متذکر می‌شود. در این بین خشونت و اهانت روانی ـ بیرونی بیشتر از خشونت خانگی ـ فیزیکی بر روحیه زنان و دختران تاثیر می‌گذارد، که گاهی اوقات باعث اقدام به خودکشی و یا انزوا طلبی و دوری از ورود به اجتماع در میان زنان مجرد، و انتقام از همسر و خستگی از زندگی زناشویی، در زنان متأهل می‌شود. گزارش‌ها در طی آبان ماه و آذر ماه سال 83 حاکی از این است که درصد بالایی دچار انزواطلبی، افسردگی شده و حدوداً 7/91 درصد دچار خستگی از زندگی و 4/78 درصد انتقام گیری از همسر را تجربه کرده‌اند.

با توجه به عواملی از جمله، ساختار سنتی ازدواج در سن معینی در جامعه ما، ماندن زن در خانه شوهر به

 

 

هر قیمت و یا هر مشقتی، تمام مشکلات ناشی از یک ازدواج بد و تنها تاکید بر داشتن یک سرپرست که  حداقل بتواند مشکلات اقتصادی را برطرف کند، می‌توان نتیجه گرفت که «بی همسری» برای زنان مجرد (مطلقه، بیوه) و دختران هرگز ازدواج نکرده مترادف با «مشکل» است. در حالی که در این انگاره انسانیت و حقوق فردی زنان به عنوان یک انسان دارای‌ آزادی نادیده گرفته شده است. آخرین تحقیقات در خصوص مشکلات زنان و دختران مجرد نیز گویای این است که این دسته از بانوان از عدم «امنیت خاطر» کافی در زندگی محل کار و تحصیل رنج می‌برند. رفتار نابهنجار برخی مردان نسبت به دختران و زنانی که سن آنها از بیست و چندسالگی گذشته و مجرد مانده‌اند باعث آزار روحی و روانی و سلب اعتماد و امنیت روانی آنها و خانواده‌هایشان می‌گردد. از جمله این رفتارها می‌توان به تحقیرها، متلک‌ها و رفتارها دور از اخلاق این مردان اشاره کرد.

براساس یافته‌های گوناگون در مورد زنان مجرد، می‌توان دریافت که زنان بدون همسری که دارای درآمد شخصی بوده‌اند، بیش از زنان بدون همسر فاقد درآمد شخصی، تمایل به ازدواج مجدد دارند. نزدیک به نیمی از زنان مطلقه، دارای درآمد شخصی هستند، در حالی که این موضوع تنها در مورد 4/27 درصد زنان بیوه صدق می‌کند بنابراین می‌توان ادعا کرد زنان شاغل و دارای استقلال مادی، آمادگی بیشتری برای رهایی از زندگی مشقّت بار و غیر قابل تحمل با مردان خشن وبدرفتار را دارند. همچنین زنانی که مستمری دریافت نمی‌کنند کمتر از زنانی که مستمری دریافت می‌کنند، درآمد شخصی دارند. با توجه به اینکه بهره‌مندی از امکانات تفریحی و اوقات فراغت یکی از مسائل مهم در آرامش زندگی و بهداشت روانی فرد محسوب می‌شود، زنانی که دارای درآمد شخصی هستند بیشتر از زنانی که دارای درآمد شخصی نیستند از برنامه‌های ورزشی و تفریحی استفاده می‌کنند و این امر تا حدی سبب آرامش روانی آنها می‌شود که خود نشان دهنده نقش مؤثر درآمد شخصی برای زنان است.

 

استفان کاولی

 

در جامعه ما خانواده‌ها بر اساس تعصبات و با ملاحظه شرایط نابهنجار برخوردهای اجتماعی با زنان و دختران مجرد، محدودیتهای بیشتری برای زنان جوان مطلقه قائل می‌شوند. بر همین اساس زنان بدون همسر شاغل بیشتر از زنان بدون همسر غیر شاغل از مزاحمتهای خانوادگی شکایت دارند که علت شاید آن باشد که زنان غیرشاغل به دلیل اجبار در پذیرش هنجارها و قید و بندهای خانوادگی کمتر از زنان شاغل و مستقل از مداخلات خانوادگی به عنوان مزاحمت یاد می‌کنند در جامعه ما، زنان مطلقه بیش از زنان بیوه از پیامدهای منفی زندگی بدون همسر احساس نارضایتی می‌کنند که علت می‌تواند نگرش منفی جامعه، خانواده، اطرفیان به زنان مطلقه باشد و یا اینکه زنان بیوه از هم حسی و مقبولیت بیشتری در میان مردم و جامعه برخودارند پس تا زمانی که با نگرش‌ها، باورهای سنتی مبارزه نشده، زنان یا باید با زندگی نابهنجار با مردان خشن و بدفتار بسازند و یا باید پس از جدایی، زندگی سخت و مشقت باری را چه از نظر اقتصادی و چه از لحاظ برخوردهای نامناسبت مردان در جامعه تحمل کنند. به نظر می رسد در جامعه کنونی مشکل زنان اعم از دختران هرگز ازدواج نکرده، زنان مطلقه و بیوه مسأله «فقر همسر» ‌باشد، فردی به عنوان شوهر که زیر سایه نام او موجودیت اجتماعی داشته باشند؛ و این درست در تناقض‌ با آزادی‌های فردی برای هر انسان خصوصاً زنان می‌باشد. متناقض با اصل مختار بودن و دارای حق انتخاب بودن زنان است. در پایان باید توجه داشت که همه زنان بیوه و مطلقه، خوشبخت و یا بدبخت مطلق نیستند بلکه نکته مهم توجه به حیثیت، حرمت و شأن و منزلت انسانی زنان در همه‌ی جوامع است چه بسا هستند دخترانی که به دلایلی از جمله، فقدان تحصیلات کافی، کار،‌درآمد، نداشتن امکان معاشرت و آشنایی برای ازدواج، نداشتن خانواده آبرومند و صاحب مکنت و اعتبار، نداشتن جمال و اندام متناسب و یا دختران دارای معلولیتهای جسمی، ذهنی و روانی نمی‌توانند همسر دلخواه و مناسبی برای خود انتخاب کنند و یا مورد انتخاب قرار می‌گیرند و مشکلات و مسائل خاص خود را دارند که شناخت ابعاد آن حائز اهمیت می‌باشد.

منابع:

ـ مجله فرهنگ و پژوهش، دکتر صمدی راد، شماره

ـ ماهنامه «همراه» خشونت علیه زنان، شماره 19، 1383

ـ مجله فرهنگ و پژوهش ، آسیب‌های اجتماعی زنان و خشونت علیه آن‌ها، شماره 178

 

 

 

گوستاولوبون

 

 

 

 (EIQ) Ematiamal inteligence quatiemts 

دکتر پرویز شریفی درآمدی

عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی

تنظیم: علی تیموری، دانشجوی کارشناسی مشاوره

 

 

 

یکی از مباحثی که در سال های اخیر به ویژه از سال 1990 مطرح شده است هوش هیجانی است که این بحث توسط صاحب نظرانی نظیر سالوی، گلدمن ارائه شد .

هوش هیجانی به معنی توجه به احساسات و ابزاری جهت استفاده دررابطه ای سالمتر و راحتر آنطور که معنویت انسان اقتضا  می کند مطرح می شود .

هوش هیجانی از سه زاویه مورد بررسی قرار می گیرد 1- عملی 2- ارزشی 3- خلاقانه

بعد عملی هوش هیجانی بیشتر مورد بررسی قرار
 می گیرد که بیشتر در مورد ارتباط است .

تاریخچه هوش هیجانی :

حدود 2000 سال پیش افلاطون در کتاب جمهوریت مطلبی را مطرح می کند که زیر بنای تمام یادگیری ها ، احساسات و هیجانها است از آن زمان به بعد در مقابل این نظریه افلاطون سه جناح بوجود می آید.

جناح  اول در مقابل افلاطون می ایستند وتوجهی به احساسات و هیجانها ندارند و تابع عقل هستند و عقیده دارند که هر چه عقل گفت باید آن را انجام داد که این گروه عقلیون هستند.

 

 

هوش هیجانی 

 

 

 

 

 

 

 

جناح دوم که در برابر عقلیون موضع گیری دارند و توجه آنها به احساسات و عواطف است.

جناح سوم که به عناصر عقلی و احساسی با همدیگر توجه داشتند .

در سال 1920 ثرندایک هوش را به سه دسته تقسیم می کند :

1-     فنی یا مکانیکی            

2- اجتماعی                     

3- انتزاعی

و هوش اجتماعی را وسیله ای برای روابط اجتماعی مطرح می کند.

در سال 1950 مزلو در طرح سلسله نیاز های انسان به هیجانات و عواطف اشاره میکند که انها را نه تنها باعث پیشرفت بلکه باعث شکوفایی انسان می‌داند.

در سال 1990 سالوی مقالاتی در مورد احساسات و عواطف انسان می‌نویسد که صاحبنظران بعدی عقاید سالوی را به عنوان هوش هیجانی یاد می‌کنند .

در سال 1995 گلدمن بر اساس یافته های خود و اندیشمندان قبلی تعریفی از هوش هیجانی ارائه می کند .

 

پاره تو

 

هوش هیجانی عبارت است مجموعه ای از توانائیهای درک ، شناخت و توصیف احساسات خود و دیگران به منظور ارائه واکنش مناسب به موقعیت ها و محیط های مختلف به عبارت دیگر در روابط بین فردی از این توانایی استفاده کنیم که به احساسات و عواطف طرف مقابل در لحظه مناسب واکنش درست نشان دهیم یعنی این توانایی را داشته باشیم که صرف نظر از نژاد و مذهب و لهجه طرف مقابل بتوانیم احساسات، عواطف، هیجانات و رفتار او را چه در رفتارهای کلامی و چه در رفتار های غیر کلامی اش درک کنیم و در لحظه و ثانیه ارتباط سالم و انسانی با او برقرار کنیم و کرامت و شأن انسانی او را پایمال نکنیم پس اهمیت هوش هیجانی استفاده از توانایی برای درک احساسات خود و طرف مقابل برای ارائه واکنش مناسب در لحظه ودر زمان است برای برقراری یک ارتباط سالم و بی نقص به طوری که بتوانیم احساسات و عواطف طرف مقابل را درک کنیم و متناسب با آن و اکنش نشان دهیم  باید از ساده ترین کلید هوش هیجانی  یعنی گوش دادن استفاده کنیم که بهتر ین نوع گوش دادن،  گوش دادن فعال  است  چند ین نوع گو ش دادن وجو د دارد که آفت شنوایی است و با آن نمی توان ارتباط مناسب با طرف مقابل  برقرار کرد برای مثال گوش کردن به منظو رحکم کردن یا  قضاوت کردن یعنی به حر فهای کسی گوش بدهیم  تابعد در مورد  او قضاوت کنیم  وحکمی را علیه  او یا حتی به نفع او صادر کنیم این طرز  گوش دادن  رابطه رادر نقطه  کور قرار می‌دهد. هوش هیجانی این نوع  گوش کردن را رد می کند .

ـ گوش دادن توام با نصیحت کردن: یعنی به حر ف های طرف  گوش کنیم تا او را نصیحت کنیم.

ـ گوش دادن توام با تداعی معانی: یعنی درحالی که طرف مقابل برای ما صحبت میکند ناگهان  یاد موضوعی که قبلا  برایمان اتفا ق افتاده بیفتیم. نوع دیگری از گوش دادن که افت شنوایی تلقی  می‌شود وقتی است که فرد در حالی که حرف می‌زند به انجام کاری مشغول باشیم که باعث می‌شود ارتباط در نطقة‌کوری قرار بگیرد. نوع دیگر گوش دادن، گوش دادن همدردانه است. این نوع گوش دادن هم مفید نیست. چون برای فرد این طرز فکر تلقی می‌شود که او به خاطر اینکه دردی مثل درد من دارد به حرفهای من گوش می‌دهد.

لذا یکی از بهترین نوع گوش‌ دادن‌ها که بر اساس ارزش‌های هوش هیجانی مثبت تلقی می‌شود گوش دادن همدلانه است که در این نوع گوش دادن که بر اساس ارزش‌های هوش هیجانی مثبت تلقی می‌شود گوش دادن همدلانه است. که در این نوع گوش دادن شخص فقط به خاطر شأن و منزلت انسانی اش به حرف‌های طرف مقابل گوش می‌دهد یعنی هیچ سودی برای دو طرف ندارد ولی با تمامی وجود به حرف‌های او گوش می‌دهد. نکته مهم در گوش دادن همدلانه به عنوان یکی از ارزش‌های برجستة هوش هیجانی این است که همدلی به معنای تایید طرف مقابل نیست.

کسی که از هوش هیجانی بالایی برخودار است به اتکای این توان مندی می‌تواند ارتباط‌های سنجیده داشته باشد. هوش هیجانی در ارتباط به وجود می‌آید و به رشد ارتباط صحیح کمک می‌کند، هوش هیجانی در قضاوت به وجود می‌آید و به رشد قضاوت صحیح کمک می‌کند. هوش هیجانی در ارتباط خلق می‌شود و به پردازش اطلاعات صحیح و درست منجر می‌شود.

 

گوته

 

قدم بعدی برای داشتن یک ارتباط سالم که شان و منزلت فرد را حفظ کند این است که بر احساسات و هیجانات که به قلیان درمی‌آید کنترل داشته باشیم و طرف مقابل را درک کنیم، مراحلی وجود دارد که بر احساسات و عواطف  خویش کنترل کنیم و بتوانیم از هیجانات خود به طرز درستی استفاده کنیم، چون غرض از هوش هیجانی استفاده صحیح و درست از هیجانات است،‌استفادة صحیح از هیجانات دو بعد را شامل می‌شود: 1ـ تسلط بر هیجانات منفی که در ما به وجود می‌آید 2ـ استفادة معقول و متعادل از هیجانات مثبت است.

گلدمن مدلی را در جهت مهار هیجانات در خود و دادن واکنش صحیح به خود و دیگران ارائه کرده است که عبارتند از:

1ـ پایش (self-regard): به معنی پائیدن و مواظبت کردن احساسات و هیجانها است، یعنی مواظب باشیم که هیجانات بر ما تسلط پیدا نکنند.

2ـ درگیری احساسات؛ یعنی روی احساساتی که در مقابل محرک‌های مختلف به ما دست می‌دهد، اسم بگذارید برای مثال: حسادت، تعصب، خوشحالی، کینه

3ـ کناره گذاری: یعنی یادبگیریم که احساسی را که به ما دست داده آن را کنار بگذاریم برای مثال نسبت به کسی احساس نفرت یا حسادت داریم، باید سعی کنیم که این احساس را کنار بگذاریم.

4ـ از کی و چه وقت؛ یعنی اینکه اولین دفعه‌ای که این احساس‌ها به ما دست داده چه زمانی بوده است.

 

 

نام کتاب : ایجاد رابطه با خود و دیگران

مولف : ویرجینیا ستیر

مترجم : مریم مرتاض

ناشر : روشنگران

تاریخ انتشار : 1375

قیمت : 800 تومان

 

 

 

 

 

 

همانطور که از نام این کتاب پیداست مطالب کتاب درباره نحوه برقراری رابطه با خود و دیگران می باشد در ابتدا تاکید فراوانی به برقراری ارتباط سالم و درست با خود و سپس به برقراری ارتباط سالم با دیگران شده است که برای نیل به این ارتباط به موارد گوناگونی اشاره می شود.

درادامه بخشی از کتاب آورده شده است .

بخشی از کتاب:

 

     کارن هورنای

 

ایجاد رابطه مسابقه نیست که در آن پیروز شوی و تمام عمر با خوشحالی زندگی کنی وسیله ای است که با آن میتوانی یک رابطه صادقانه و صمیمی برقرار کنی ایجاد رابطه دستاویزی است که عزت نفس تو را رشد می دهد و ارتباط های تو را با خود و دیگران تقویت می کند رسیدن به افق رشد حاصل یک عمر پژوهش وتلاش است شناخت خود و ایجاد رابطه با دیگران کلید این پژوهش است هر چه بهتر و کامل تربا خود و

     دیگران ارتباط برقرار کنیم احساس با ارزش بودن دوست داشتن و سلامتی ما را زود تر در حل مشکلاتمان پیروز می گرداند .

شعر «اهداف من » بیانی است از این که چطور
 می شود آن چه را که گفته ام به کار گرفت:
می خواهم

بدون اسارت دوستت بدارم

با‌آزادی در کنارت باشم

بدون اصرار تو را بخواهم

 

معمـای عشق

 

ناپلئون بناپارت

 

 

 


پروانه علایی دانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره خانواده

 

در زمینه عشق و ازدواج سخن های بسیاری گفته شده و تحقیقات متعددی انجام گرفته است و نظریه پردازان مختلف سعی نموده اند با رویکرد خود به معمای عشق پاسخ بگویند در زیر به برخی از نظریات مطرح به اختصار اشاره می شود .

 

عشق ورزیدن ـ دوست داشتن 

Loving   Living  

روبین (1973 ) با مطرح نمودن این نظریه بین عشق ورزیدن و دوست داشتن تمایز قایل می شود. عشق از ترکیب سه عنصر زیر تشکیل می شود. دلبستگی (attachment) تمایل شدید برای بودن در کناردیگری، برقراری تماس جسمانی، مورد تائید قرار گرفتن و مراقبت شدن.

1-     صمیمیت (Intimacy) پیوند بین دو فرد.

2-     مراقبت (Caring) میل برای فداکاری خود در قبال دیگری.

روبین در تفاوت عشق ورزیدن و دوست داشتن بر میزان ارزیابی فرد تاکید می کند ما به این خاطر کسی را دوست می داریم که فکر می کنیم از نظر اخلاق و هوش مناسب است و ارزش احترام ما را دارد .

 

عشق شهوانی و مصاحبتی 

 ompanionate vs passionate love

هاتفیلد و همکاران وی (1978ـ 1988 ) عشق را به دو نوع اصلی تقسیم می‌کند:

1-     عشق شهوانی Passionate love  حالتی از میل و اشتیاق شدید فرد برای وصلت با کس دیگری که مبتنی بر تحریک فیزیولوژیکی عمیق است .

2-   عشق مصاحبتی (companionate love ) علاقه و عاطفه ای است که فرد نسبت به دیگری دارد و حس می کند که زندگی اش عمیقاً با او در هم تنیده شده است .

به اعتقاد روبین بهترین شکل عشق آنست که این دو نوع دریک رابطه با هم ادغام شوند. در این حالت است که زوجین میتوانند به اتفاق هم کارهای نشدنی و غیر ممکن را عملاً به انجام برسانند .

 

مدل چرخه رنگ سبک های عشق   

or wheel model of love styles

لی ( 1973) مدل رنگ های عشق را معرفی می کند که در آن فقط سه رنگ زرد، قرمز و آبی وجود دارد و در نتیجه سه سبک نخستین عشق وجود دارد.

  1. Eros عشق به یک فرد ایده آل.
  2. Ludus : عشق بعنوان بازی عشق تفننی.
  3. Storg  عشق دوستانه.

ترکیبات این سه سبک نخستین سبک های ثانویه عشق را به وجود می آورند برخی از سبک های ثانویه عشق ویژگی های متفاوتی ازعناصر سازنده خود دارند عبارتند از :

µ         pragma : عشق واقع بینانه و عملگرا : که ترکیبلی از لودوس و استورگ است

µ         mania: شیدایی : ترکیبی از لودوس و اروس

µ     Agape: عشق وظیفه شناسانه و عاری از نفس پرستی : ترکیبی سازنده اصلی قابل شناسایی است : ludic – Eros – storgic – ludus – storgic – eros

همچنین سبک های ثالثیه عشق هم هستند که دربر گیرنده ترکیبات مختلف سبک های عشقی نخستین و ثانویه هستند .

 

نظریه مثلثی عشق :                     

            A triangular theory of ove  

نظریه مثلثی عشق در سال 1986 توسط استنبرگ مطرح شد وی با رویکردی روانسنجی عشق را ترکیبی از سه جزء می داند :

  1. intimacy صمیمیت شامل خود افشا از طریق عواطف و داستان های مشترک با فرد دیگری است.
  2. passion  شهوت : علایق شهوانی که وصال جنسی را در بر می گیرد.
  3. commitment or decision تعهد / تصمیم : یعنی تصمیم گیری برای ماندن در کنار یک شریک و متعهد شدن به او یعنی به تعویق انداختن این نوع روابط با دیگر شرکاءبالقوه

وقتی که همه عناصر به طور متوازن حضور دارند کاملترین عشق یعنی تمام عیار و کامل (consummate love ) بوجود می آید مطابق با نظریه استنبرگ این نوع عشق به سختی اتفاق می افتد و معمولاً افراد فقط بر روی یک یا دو عنصر تاکید دارند که نتیجه آن عشق هایی از این نوعند :

µ        

منسیکوس

 

infatuated love عشق احمقانه :شهوت زیاد و صمیمیت و تعهد کم

µ         empty love  عشق تهی : تعهد زیاد ولی صمیمیت و شهوت کم

µ         romantic love : عشق خیالی : صمیمیت و شهوت زیاد ولی تعهد کم

µ         fatuous love  عشق بلاهت آمیز : شهوت و تعهد بالا ولی صمیمیت کم

µ         companionate love : عشق مصاحبتی : صمیمیت و تعهد بالا شهوت پائین

µ         liking  علاقه مندی صمیمیت زیاد و شهوت و تعهد کم

µ         no love  بدون عشق : هیچ یک از عناصر عشق موجود نیستند .

استنبرگ معتقد است که هر چقدر مثلث های دو زوج بیشتر با هم همسو باشند سطح رضامندی بیشتری را در روابط خود تجربه خواهند کرد و نیز در یک رابطه خاص اجزای عشق جزئیات مختلفی را طی می کنند مثلاً در روابط دراز مدت سطح شهوت بعد از آنکه به اوج خود رسید تنزل می یابد اما سطح صمیمیت به سیر صعودی خود ادامه می دهد امکان دارد که دو شریک در یک زمان به عناصر واحدی اهمیت ندهند در این صورت برای آنکه رابطه موفق و پایدار باشد؛ باید شرکاء اختلافاتشان را برطرف نمایند همچنین استنبرگ مقیاس مثلث عشق را ساخته و روایی و پایایی آن را سنجیده است .

 

عشق به مثابه قصه  love as A story 

استنبرگ اذعان می دارد نظریه سه وجهی عشق با وجود کارآمدی آن یک سوال بسیار مهم را بی پاسخ می گذارد چرا من و نه کس دیگری عاشق فرد خاصی می شود و نه عاشق فرد دیگری و نیز آنکه چرا من و  نه کس دیگری قادر است با انسان خاصی رابطه عاشقانه برقرار کند و با انسان دیگری نه ؟ که شاید این فرد خاص با معیار های قبلاً لیست شده وی هم کاملاً متفاوت باشد جالب آنکه خود شخص در تجارب عاشقانه پیشین خود انتخاب های مشابهی از این دسته داشته که به ناکامی وی منجر شده است و اینک گویی دوباره همان قصه را تکرار می‌کند بی آنکه علت آن را بداند (استنبرگ 1994)

استنبرگ با انتقاد از نظریه سه وجهی عشق و سایر رویکرد های موجود دراین زمینه نظریه‌ی جدیدی را مطرح نمود. عشق به مثابه این دیدگاه مبتنی بر این فرض است که آدمیان گرایش دارند عاشق کسانی شوند که قصه هایشان با هم یکی یا مشابه  است اما نقش این کسان در قصه مکمل نقش خود آنان است و بدین ترتیب این کسان از جهاتی مثل خود آنان هستند و از جنبه های بالقوه متتفاوتند اگر از سر اتفاق عاشق کسانی شوند که قصه ای کاملاً متفاوت داشته باشند؛ آن وقت است که هم رابطه آنان وهم عشقی که زیر ساخت این رابطه است وضعیتی متزلزل پیدا می کند از طرفی شواهد  و تجارب نشان داده است که وقتی دو شریک قصه های مشابه و همسازی داشته باشند رابطه‌آنها پایدار خواهد بود تداوم آن بیشتر و سطح رضایتمندی آنان از زندگی زناشوئی خود نیز بالاتر خواهد بود .

 

سهراب سپهری

 

در این الگو افراد از زمانی که متولد می شوند شروع به شکل دادن داستان هایی در این مورد می کنند که ما معتقدیم که عشق چه باید باشد همچنین ارتباط با والدین و دیگران، رسانه ها و نمایشنامه های تلویزیونی و مطالعه کتاب و مجله و شخصیت خود آنان همه و همه انتظار فرد را راجع به روابط عاشقانه شکل می دهد همین تجارب متفاوت باعث شکل گیری قصه های افراد می شود و این قصه های مختلف توجیه کننده آن است که چرا دو شریک یک رویداد واحد را یک جور نمی‌بینند. البته افراد هیچگاه نوشتن قصه های خود را متوقف نمی کنند و همواره در حال تغییر و دستکاری آن هستند عجیب آنکه به گفته استنبرگ همین قصه ها هستند که فرد را در بزرگسالی برای انتخاب شریک بالقوه ای مستعد می سازد و دقیقاً افراد کسانی را می یابند که در پی آنان بودند حتی به صورت نا خودآگاه این کسان تکمیل کننده نقش های قصه آنان هستند حتی اگر تجارب قبلی وی ناکام کننده بوده باشند. 

استنبرگ قصه ها را به پنج گروه اصلی تقسیم می کند .

قصه های عشق عبارتند از :

  1. قصه های نامتقارن : در این قصه ها عدم تقارن میان جفت ها اساس بنیادین رابطه صمیمانه نزدیک است. قصه معلم ـ شاگرد قصه ایثار (فداکاری )، قصه حکومت، قصه پلیسی، قصه زشت نگاری (پورنوگرافی ) قصه وحشت جزو این گروه به حساب می آیند.
  2. قصه های شیء : این گروه به دو زیر گروه تقسیم می شود:

µ     شخصی در مقام شیء : در قصه هایی که شخص به عنوان شیء نگریسته می شود شخص نقش شیء را ایفا می کند : قصه علمی ـ تخیلی ، قصه مجموعه و قصه هنر .

µ     رابطه به مثابه شیء : در این قصه ها رابطه به صورت وسیله ای در می آید برای نیل به هدفی که مستقیماً هیچ ربطی به رابطه ندارد و اگر دارد بسیار اندک است قصه خانه و خانواده قصه بهبودی قصه دین و قصه بازی.

  1. قصه های مشارکت : در این قصه ها به عشق از این زاویه نگریسته می‌شود؛ که همپای همکاری جفت ها برای آفریدن یا حفظ چیزی عشق نیز کامل می شود، این قصه ها عبارتند از : قصه سفر ، قصه بافندگی و دوزندگی ، قصه باغ و باغچه ، قصه تجارت ، قصه اعتیاد .

اورنا

 

قصه های روایی : در این قصه ها ، جفت ها معتقدند نوعی متن واقعی یا خیالی بیرون از رابطه وجود دارد و به طرق زیادی معین می کند. که رابطه چگونه باید باشد این گروه شامل: قصه خیال (افسانه پریان ) قصه تاریخی ، قصه علم ، قصه آشپزی .

  1. قصه های گونه (ژانر): شیوه یا روش حضور در رابطه کلید موجودیت و حفظ آن رابطه است، بعد جاری خاصی در رابطه بر جنبه های دیگر‌ آن تسلط و برتری دارد قصه جنگ قصه تاتر قصه طنز و قصه معما.

استرنبرگ و مهرداد حجت (1996) در بررسی قصه عشق چهل و سه زوج دریافتند که هر چه بین قصه‌‌های زوجین همخواننی بیشری باشد سطح رضامندی بالاتر خواهد بود و هر چه بین دیدگاه جفت ها نسبت به قصه ها تفاوت بیشتری باشد آن جفت ها در رابطه خود نامراد ترند .

منابع :

استرنبرگ رابرت جی (1382) قصه عشق نگرشی تازه به روابط مرد و زن مترجم : بهرامی هادی ، تهران : جوانه رشد .

 


 

اسکار وایلد

 

 

مداخلات روانشناختی در توانمند سازی سالمندان

شهرزاد دیبائیان- کارشناس ارشد مشاوره

 

 

غروب زندگی نیز باید اهمیت خود را داشته باشد این غروب نمی تواند تنها امتداد رقت باری بر صبحگاه زندگی باشد .

کارل گوستاویونگ

تنها در چند سال اخیر است که به پدیده سالمندی در کشور ما توجه شده است در حال حاضر 6/6% از جمعیت کشور ما (در حدود 5/4 میلیون نفر ) سالمند هستند با در نظر گرفتن ترکیب سنی و جهشی جمعیت در سالهای 1340 و 1360 پیش بینی می شود که جمعیت ما در چند سال آینده به سرعت پیر خواهد شد ضروری است برنامه ها و سیاست گذاریهایی در سطح کلان در برخورد با این پدیده انجام پذیرد اولین جلسه شورای ملی سالمندان در دی ماه 1383 تشکیل گردید هدف این شورا بهبود و ارتقای کیفیت زندگی سالمندان و تربیت سالمندانی  فعال پویا و مفید می باشد طرح های توانمند سازی به منظور ارائه خدمات گوناگون به قشر سالمندان انجام می شود خدمات مشاوره ای در این طرح ها مورد توجه خاص است لذا تربیت و پرورش مشاوران و روانشناسانی که در زمینه سالمندی دارای تجربه و مهارت لازم باشند ضروری به نظر می رسد . متاسفانه تحقیقات روان شناسی نیز در این زمینه بسیار اندک و ناکافی می باشد . بسیاری از مردم سالمندی را دوران رکود فعالیت های جسمانی

 

 

شناختی و اجتماعی می باشد. دیدگاههای منفی قالبی درباره سالمندی، این دوران را با عناوینی چون بیماری، ناتوانی، ناکارآمدی رکود ذهنی بی حاصلی انزوا فقر و افسردگی همراه کرده است حتی در تعریف علم پیری شناسی [1]گفته اند علمی است که درباره ترسیم خطوط شیب دار رو به پائین صحبت می کند (مسنلکر 1990) اما خوشبختانه این دیدگاههای منفی در سالیان اخیر به نقد کشانده شده است حضور فزاینده سالمندان در عرصه های مختلف اجتماعی دیدگاهها و پیشداوریهای عمومی دربا


 

دانلود مقاله بررسی خشونت علیه زنان در ایران

دانلود مقاله بررسی شناخت پیدا کردن نسبت به نگرش مردان در مورد خشونت علیه زنان

بررسی شناخت پیدا کردن نسبت به نگرش مردان در مورد خشونت علیه زنان

مقاله بررسی شناخت پیدا کردن نسبت به نگرش مردان در مورد خشونت علیه زنان در 61 صفحه ورد قابل ویرایش

دانلود بررسی شناخت پیدا کردن نسبت به نگرش مردان در مورد خشونت علیه زنان

تحقیق بررسی شناخت پیدا کردن نسبت به نگرش مردان در مورد خشونت علیه زنان
پروژه بررسی شناخت پیدا کردن نسبت به نگرش مردان در مورد خشونت علیه زنان
مقاله بررسی شناخت پیدا کردن نسبت به نگرش مردان در مورد خشونت علیه زنان
دانلود تحقیق بررسی شناخت پیدا کردن نسبت به نگرش مردان در مورد خشونت علیه زنان
پروژه
پژوهش
مقاله
جزوه
تحقیق
دانلود پروژه
دانلود
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 52 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 61

بررسی شناخت پیدا کردن نسبت به نگرش مردان در مورد خشونت علیه زنان


مقدمه

آسیب ناشی از خشونت شوهران از فشارهایی است که بر زنان وارد می شود . نگاهی سریع و گذار به به تاریخ نشان دهندة عظمت آلام و مصائبی است که به واسطه خشونت مردانه ایجاد شده است . اینگونه خشونت در جنگها ، شکنجه ها و ارتکاب ضرب و شتم مردان در حق مردان زنان ، و کودکان نمود دارد . ضرب و شتم زنان در عین ارزش تلقی شدن در جوامع متداولترین شکل خشونت فیزیکی ، خشونت روانی ، خشونت اجتماعی ، خشونت اقتصادی و خشونت جنسی ، برداشتهای خشونت آمیز نسبت به زن بازتابی است از ارزشها و عقاید اعضا اجتماع که اغلب چندین نسل را در بر می گیرد . و محصول سنتها ، آداب و رسوم : عقاید مذهبی ، قوانین حقوقی و به عبارتی دیگر محصول فرهنگ جامعه است . از عواملی که تبیینهای خشونت مردانه مورد توجه قرار گرفته است .  اقتصاد ، مذهب ، خانواده عوامل شخصی بیولوژیکی می باشد .

الگوهای فرهنگی تاریخی نه تنها خشونت مردان را تحریم نکرده بلکه آن را تشویق نموده است هر چه از نظر فرهنگی خشونت پذیرفته تر باشد و مورد تشویق قرار گیرد در نتیجه این نگرش در مردان برای اعمال خشونت تقویت می شود و نتیجه آن اعمال خشونت توسط مردان در انواع گوناگون علیه زنان می باشد . تا زمانی که فرهنگ جامعه تغییر نکند و نگرش مردان نسبت بر خشونت علیه زنان تغییر نکند پدیدة خشونت علیه زنان ادامه خواهد داشت .

متأسفانه  در جامعه کنونی ما هنوز خشونت علیه زنان به وسیلة آداب و رسوم ، نگرشهای سنتی و تفاسیر مذهبی توجیه می شود تا حد زیادی این واقعیت پنهان نگه داشته می شود . حتی خود زنان نیز بر اثر فشارهای سنتی هزاران ساله این واقعیت را به عنوان سرنوشت گریز ناپذیر خود پذیرفته اند و برای بسیاری از زنان این مسئله عادی تقلی می شود .

بنابراین در درجة اول باید فرهنگ ما تغییر کند و بالتبع آن نگرش افراد نسبت به خشونت علیه زنان تغییر کند .

در این تحقیق به این سؤال پرداخته شده است که نگرش  مردان معلم شاغل شهر تویسرکان نسبت به خشونت علیه زنان چگونه است ؟


بیان مسئله

پدیدة خشونت علیه زنان در خانواده بخشی از مجموعه عناصری است که در جامعه شناسی تحت عنوان رویة تاریک زندگی خانوادگی مورد بحث قرار می گیرد . از واژه تاریک دو مفهوم مستفاد می شود . اول مجموعه عناصری نامطلوب در این نهاد بنیادی جامعة بشری که در مقابل مزایای بی شمار خانواده قرار می گیرند و متأسفانه آنها نیز بی شمارند ، به همین علت یک رویة سکّة درخشان خانواده را تاریک می کنند . مواردی چون تبعیضهای ناشی از جنسیت بالحاظ کردن جنبه های فیزیولوژیک ، بیولوژیک ، فرهنگی ، اجتماعی  شامل بی مهری ، پیمان شکنی ، مشاجرات مزمن ، اعمال خشونت به طرق مختلف من جمله ضرب و شتم فیزیکی زنان در این زمره اند . مفهوم دوم واژة تاریک در سایه قرار گرفتن و دور از دید واقع شدن این پدیده های نامطلوب است . به طور نسبی از خانواده به عنوان حریم مقدس و کانون گرم یاد می شود که پاسخگوی بسیاری از نیازهای اساسی بشر است و شاید به سبب همین ویژگیها « حرمت و تقدس » جنبه های آزار دهندة آن در مقایسه با دیگر معضلات بشری کمتر بیان شده است و در نتیجه کمتر مورد بحث قرار گرفته است .

عوامل گوناگون به خشونت علیه زنان دامن می زند .

بسیاری از بدرفتاریها نه برای مردان و نه برای زنان و نه حتی برای قانون گذاران ، بدرفتاری محسوب نمی شود . بلکه حق مرد بر زن به حساب می آید . از جمله اجازه کار زن و تحصیل و ازدواج بیرون رفتن از خانه و … که چنین نگرشی از عوامل موثر در گسترش بدرفتاری و خشونت علیه زنان می باشد . چرا که بر اساس چنین نگرشی مرد حق دارد که مانع از کار تحصیل رفت و آمد زن با سایرین شود و زن حق مخالفت با مرد را ندارد چرا که تصمیم گیرنده اصلی مرد خانواده ا ست . هر چه او بگوید باید اجرا شود و اگر به حرفهایش گوش داده نشود و از اوامر او سرپیچی شود مرد حق دارد اعمال خشونت کند . و هیچ کس او را از این کار منع نمی کند چرا که از دید دیگران زن مقصر است . زن باعث عصبانیت شوهر شده و مجازات  او اشکالی ندارد . چنین نگرشی در طی قرنها به مردان اجازه داده است که بر سونوشت زن حاکم باشند و اگر زن خلاف ارادة او رفتار کرد مستحق کتک  است و باید آن را متحمل کند و دم بر نیاورد و آبروی شوهر را حفظ کند و به حرفهای شوهر اگر چه ظالمانه باشد گوش دهد . تقویت نگرشهای سوختن و ساختن و تقبیح مقابله زن با شرایط تحمیلی زندگی و نافرمانی در برابر مرد باعث افزایش قدرت مرد و تشویق و تأیید او برای اعمال خشونت می باشد که ریشه این نگرشها را باید در فرهنگ جامعه جستجو کرد . فرهنگها از جمله عواملی هستند که در تقویت این نگرشها مؤثرند .

در این تحقیق به بررسی نگرش مردان نسبت به خشونت علیه زنان پرداخته شده است تا مشخص شود که آیا نگرش مردان جامعه آماری ( معلمان ) نگرشی خشونت آمیز است یا خیر . به این دلیل جامعه آماری معلمان را در نظر گرفته ایم چرا که معلّمان قشر تحصیل کرده جامعه می باشند و انتظار می رود که نگرش آنان نسبت به خشونت نگرشی منفی باشد یا دست کم نگرشی معتدل باشد .

اهمیت موضوع

از آنجا که خانواده هسته اصلی تشکیل دهندة جامعه می باشد و از آنجائی که سلامت و بقاء جامعه بستگی به سلامت و بقاء خانواده دارد . پس محیط خانواده باید محیطی سالم و عاری از خشونت نسبت به زنان و کودکان باشد چرا که زنان پایه و بقای زندگی خانوادگی می باشند و آسیب رساندن به آنان به معنای تقویت پایة خانواده و بالتبع جامعه خواهد بود خشونت نسبت به زنان ناشی از نگرشهای سنتی و اقتدار گرایانه می باشد و تا زمانی که این پدیده ناشناخته باشد نمی توان به حل خشونت علیه زنان کمک کرد . شناخت و آگاهی نسبت به نگرش مردان دربارة خشونت علیه زنان به ما کمک می کند که بفهمیم که آیا هنوز جامعه ما فرهنگ ما ساختار اقتصادی و آموزش و پرورش ما این نگرش را در مردان تقویت می کنند و تأیید می کنند یا این نگرش را تعدیل
کرده اند .

 

هدف از انجام تحقیق

شناخت پیدا کردن نسبت به نگرش مردان در مورد خشونت نسبت به زنان

 

فایدة عملی تحقیق

آگاهی از نگرش مردان در مورد خشونت علیه زنان به ما تصویری از نگرش فرهنگی حاکم بر جامعه می دهد که در واقع نگرش حاصل اعتقادات و ارزشها ، آداب و رسوم و عرفهایی هستند از نسلی به نسل دیگر منتقل شده اند . بنابراین با شناخت نگرش مردان در جهت ارائه الگوهای جدید فرهنگی به ایجاد نگرشهای مثبت نسبت به زنان و از بین بردن پدیدة خشونت می توان کمک کرد .

تاریخچه خشونت علیه زنان در جهان

این واقعیت تلخ ریشه در اعماق تاریخ بشریت دارد . تاریخ زندگی انسان گویای آن است که در طی قرون و اعصار متمادی ، زنان همواره قربانیان اندیشة « پست نگری » در همة ادوار و در نزد ملل و جوامع مختلف بوده اند و همیشه تلاش بر این بوده است که با انکار نقش محوری زنان در جامعه و ارزیابی نادرست از تواناییها و قابلیتهای او ، با تقسیم کار ناعادلانه و ساختاری ، زنان را به سوی مشاغل پست یا درجه دوم سوق دهند . بدون تردید ریشه تمام این تبعیضها و سنتها، عقاید قالبی و پیشداوریهای نادرست را باید در تکوین جوامع اولیه جستجو کرد که متکی بر قاهریت توان جسمی و نوعاً عاری از تفکر و ظرافت و احساس بوده است . بدیهی است که در این روند ، زنان با ویژگیهای خاص جسمی ، رفتاری و عاطفی از جایگاه چندان مستحکمی برخوردارنبوده‌اند . 

تحقیر و کوچک شمری زن که داستانی دراز دارد ، منحصر به منطقه فرهنگ خاص نیست و بسیارند جوامع پدرسالار که زن را شرّی می دانند که از بخت بد قابل اجتناب نیست و به همین علت که نمی توان از او گذشت مردان می کوشند تا حوزة اقتدار ویرا هر چه تنگتر کنند و از زن تصویری معکوس تصویر خود بسازند تا آنجا که مرد ، آفریدة خداوند و تجسّم خیر می شود و زن مخلوق شیطان معرفی می شود . 

در ادوار گذشته همواره این اصل مطرح بوده است که زن موجب شقاوت و بدبختی است و هیچ نقش مثبتی در جامعه ندارد . ارسطو را ناقص می دانست و معتقد بود آنجا که طبیعت از آفریدن مرد ناتوان است ، زن را می آفریند و زنان و بندگان از روی طبیعت ، محکوم به اسارت هستند .

اقوام یهود نیز زن را مایه بدبختی و مصیبت می دانستند و وجود او فقط از آن رو قابل تحمل بود که یگانه منبع تولید سرباز به شمار می رفت . یهودیان قدیم به هنگام تولد دختر شمع روشن نمی کردند و مادری که دختری به دنیا می آورد ، می بایست دو بار غسل کند ، اما پسر که به عهد خود با یهود ( که آفریننده تصوّر و خیال قوم یهود بود ) می بالید ، همیشه در نماز خود تکرار می کرد : « خدایا ترا سپاسگزارم که مرا زن و کافر نیافریده ای » . در سرتا سر شرق زنان تا پسری نزاده بودند منفور بودند و اگر پسری می زادند ، تا در میدان جنگ کشته نمی شد ، مورد  احترام واقع نمی شدند حتی افلاطون که با جدیّت و تهوّر فراوان از ورود زن به هر کاری و از برابری زن و مرد در همة موقعیتها پشتیبانی می کرد ، خدا را شکر می کرد که مرد آفریده شده است . » 

در شریعت بودا زن موجودی شریر معرفی شده است که برای فاسد ساختن مرد در درون وی نیرویی تعبیه گردیده است و در آیین هندو ، زن ملک افراد مذکر بوده و پس از مرگ شوهر نیز همواره سوزانیده می شده است . 

 

خشونت علیه زنان به یونان

زن در نظر یونانیها پست ترین موجود به شمار می آمد به طوری که آقای گوستاولوبون فرانسوی در کتاب تاریخ  تمدن اسلام و عرب به آن اشاره می کند : « یونانیان عموماً زن را موجودی پست می دانستند که تنها برای ادامه نسل و کارهای خانه به درد می خورد زن در قوانین یونان اصلا از خود اختیار نداشت در کوچکی مطیع پدر و در نوجوانی مطیع شوهر و در بیوگی مطیع پسران و اگر پسری نداشته باشد باید مطیع خویشان باشد یعنی نمی شود اختیارش را به دست خودش واگذار نمود . در قوانین یونان هیچ گونه حق وارثی برای زن منظور نشده است . وی در مورد مظلومیت زن در طول تاریخ و حقوق مدنی زوجین این طور می نویسد : زن به هیچ وجه شریک زندگی مرد محسوب نمی شد چون او را دارای قوای کامل بشری نمی دانستند و بیشتر متفکران یونانی معتقد بودند که زن دارای روح جاوید انسانی نیست و بدین جهت حق ندارد بعد از وفات شوهر زندگی کند .



 

تحقیقات عملی داخلی

1 ـ خانم شهلا اعزازی در یک تحقیق کیفی به بررسی وضعیت زنان کتک خورده در شهر تهران ( 77 ـ 1376 ) پرداختند . این تحقیق که با روش کیفی انجام شد بر اساس مصاحبه نیمه استاندارد و با زنانی صورت گرفت که از  شوهران خود کتک می خوردند و جامعه آماری از زمانی که بیشترین مراجعه به مراکز مشاوره و پیش گیری بهزیستی در زمینه مسائل خانوادگی داشتند انتخاب گردید . با 53 نفر از زنان یک مصاحبه عمیق 2 تا 3 ساعته انجام گرفت چارچوب نظری تحقیق با توجه به نظریة ساختار اقتداری مطرح شده است به طور خلاصه به شرح زیر است : ساختار جوامع کنونی بر اساس اقتدار پدرسالارانه بنا شده است . در این ساختار اجتماعی مرد بیشتر از زنان به منابع کمیاب اجتماعی مانند ثروت ، قدرت ، اعتبار دسترسی دارند ، در نتیجه سلسله مراتبی در جامعه بوجود آمده و جهان بینی های حاکم بر جامعه نیز به نوعی شکل گرفته اند که تضمین کنندة سلسله مراتب برتری مردان بر زنان اند . این جهان بینی ها بر سازمانهای گوناگون جامعه حاکم است ، در قوانین آن وجود دارد و مدارس و رسانه ها نیز در مورد آن تبلیغ می‌کنند و به این ترتیب ، اعضای جامعه نیز به برتری مردان نسبت به زنان عقیده پیدا کرده اند و بازتاب این تفکر را در زمینه برقراری رابطه با فرزندان از طریق جامعه پذیری، مشاهده می کنیم . مردان در جامعه اقتدار بیشتری دارند و این رابطه باید در خانواده هم پا بر جا بماند . حال اگر در خانواده وضعیتی تنش آفرین به وجود آید که سبب شود رفتار زن و فرزند از نظارت خارج شود و یا رفتاری از آنها سر بزند که تهدیدی برای اقتدار مرد باشد او باید برای حفظ اقتدار خود اقدام کند . از آنجا که ساختار جامعه دارای خشونت است  ارزش گذاری اجتماعی و فردی نیز آن را تا حدودی تحمل کرده است و در مواردی جایز می شمارد ، یکی از ساده ترین راهها برای حفظ و مقام و موقعیت مرد در سلسله مراتب اقتداری خانواده و  اعمال نظارت بر رفتار دیگران ، توسل به خشونت است . از اینها گذشته مردان از طریق خانواده های جهت یاب خود دریافته اند که ساده ترین   راه پایان بخشیدن به تعارضات خانوادگی ، بهره گیری از خشونت است . خانم اعزازی در پایان تحقیق خود به این نتیجه گیری می رسد که خشونت خانوادگی در برگیرنده ، طیف گسترده ای از افراد با ویژگیهای متفاوت اجتماعی ، اقتصادی است . در میان زنان هم زنان با سواد هم  بیسواد کم سواد خانه دار یا دارای شغل پایین  زنان دیپلمه و لیسانسه وجود داشت . زنان شاغل بیشتر در مشاغل میانی جامعه و در سطوح معلمی و کارمندی فعالیت می کردند . مردان خشن بی سواد و کارگر تا دیپلمه و لیسانسه و فوق لیسانس و پزشک متخصص بودند .

از نظر درآمد ، درآمد مردان به مراتب بیشتر از زنان بود . خصوصیات دیگر فردی مانند پرخاشگری عمومی اعتیاد به مواد مخدر یا مصرف مشروبات الکلی در مردان و خانه دار بودن یا شاغل بودن زنان و حاملگی آنان نشان دهندة ارتباط خاصی با خشونت خانوادگی نبود سن ازدواج زنان و مردان را می توان در ردیف ازدواج در سنین پایین ، متوسط و بالا رده بندی کرد .

در ایجاد خشونت عوامل متعددی دخالت دارند که شامل موارد زیر است :

نگرشهای احتمالی در مورد خشونت : برخی موقعیتهای اجتماعی یا خانوادگی امکان استفاده از خشونت را به افراد می دهد .

-         استفاده از خشونت در جهت نظارت بر رفتار دیگری ( تربیت) مجاز است .

-         اگر خشونت خیلی شدید نباشد جامعه آن را می پذیرد .

-         آشنا نبودن با راه حلهای دیگر حل تعارضات خانوادگی سبب استفاده از خشونت می شود .

-         قربانی در ایجاد خشونت مقصّر قلمداد می شود .

   نگرش نسبت به زنان

-         موقعیت زنان در خانواده پایین تر از مردان است .

-         زن باید تحت سرپرستی مرد قرار بگیرد .

-         اعتبار اجتماعی برای زن از طریق وابستگی او به مرد حاصل می شود .

-         زنان باید خود را با خصوصیات اخلاقی و درخواستهای شوهران منطبق سازند و یا در جهت خواست آنها تغییر کنند .

    نگرش نسبت به ازدواج و تشکیل خانواده

-         ازدواج به خودی خود مهم است .

-         در خانواده مرد مسئول مسائل اقتصادی و زن مسئول فراهم آوردن امکاناتی برای رفاه و آسایش خانواده است .

-         خانواده مکانی خصوصی دور از دخالت دیگران است .

شرایط اجتماعی موجود در ایران

-         ناتوانی سازمانهای رسمی برای کمک رسانی

-         ساختار مردانة‌ سازمانهای رسمی

-         نبود حمایتهای اقتصادی اجتماعی

-         ناآگاهی زنان از امکانات

- گروه نظر سنجی روزنامه ایران یک نظر سنجی تحت عنوان « بررسی ناهنجاری همسر آزاری » در سال 1378 در شهر تهران که پاسخگویان آن را زنان تشکیل می دادند انجام دادند و به نتایج زیر دست یافتند :

46 درصد از پاسخگویان مورد آزار و اذیّت همسر خود قرار  گرفته بودند و 54 درصد مورد آزار قرار نگرفته بودند که در میان قربانیان خشونت 24 درصد آزار روانی ، و فیزیکی و 5 درصد مورد آزار فیزیکی قرار گرفته بودند .

در مورد دلایل همسر آزاری 43 درصد از پاسخگویان نداشتن دید درست و منطقی مردان نسبت به همسرانشان ، 20 درصد حس خود خواهی و برتری جویی ، 14 درصد عدم تربیت صحیح و آگاهی  ناکافی مردان ، 5 درصد عدم برخورد جدی مسئولان ، 4 درصد باور غلط مردسالاری ، 5 درصد فقر اقتصادی و 9 درصد سایر موارد را ذکر کردند .

در مورد اقدامات لازم برای جلوگیری از بروز همسر آزاری از سوی مردان ، 39 درصد از پاسخگویان عدم محدودیت قانونی و حمایت از زنان و برخورد با مردان ، 30 درصد از آنان به آگاهی از حقوق مردان و همسرانشان ، 27 درصد به داشتن ایمان و اعتقادات مذهبی و 4 درصد به سایر موارد اشاره کرده اند .

 

فهرست مطالب

 

مقدمه ۴
بیان مسئله ۶
اهمیت موضوع ۷
هدف از انجام تحقیق ۸
فایدة عملی تحقیق ۸
ادبیات موضوع ۹
تاریخچه خشونت علیه زنان در جهان ۱۰
خشونت علیه زنان به یونان ۱۱
خشونت علیه زنان در اسپانیا ۱۲
جایگاه زن در میان اعراب ( خشونت علیه زنان ) ۱۳
خشونت علیه زنان در فرانسه ۱۶
خشونت علیه زنان در انگلستان ۱۷
خشونت علیه زنان در آمریکا ۱۸
تاریخچه خشونت در ایران ۱۹
جامعه کنونی ایران ۲۵
۱ ـ حوزه خصوصی ۲۵
۲ ـ حوزه عمومی ۲۷
پژوهشهای خارجی انجام شده در زمینة خشونت ۲۸
مطالعات و تحقیقات داخلی ۳۴
مطالعات و تحقیات نظری ۳۴
تحقیقات عملی داخلی ۳۷
نگرش نسبت به زنان ۳۹
نگرش نسبت به ازدواج و تشکیل خانواده ۳۹
تحقیقات دانشگاهی ۴۲
بررسی وضعیت خشونت نسبت به زنان در خانواده های تهرانی ۴۳
نتیجه گیری از تحقیقات داخلی ۴۷
نظریه های مربوط به تحقیق ۴۹
۱-نظریه فرهنگی ( هماهنگی فرهنگی ) ۴۹
۲ ـ نظریه خرده فرهنگ خشونت ۵۱
۳ ـ نظریه نظارت اجتماعی ۵۳
۴-نظریه کارکرد گرایی ۵۶
۵ ـ نظریه یادگیری اجتماعی ۵۸
۶ ـ نظریه ساختار قدرت ۶۱
نظریه های فمینیستی ۶۲
نظریه ستمگری جنسی ۶۴
نظریه نابرابری جنسی ۶۴
نظریه فمینیستم رادیکال ۶۵
چار چوب نظری ۶۸
روش تحقیق ۷۲
جامعة آماری ۷۲
فرد مورد مشاهده ۷۲
نحوه نمونه گیری ۷۲
ابزار جمع آوری اطلاعات ۷۲
پایایی و اعتبار پرسشنامه ۷۳
تکنیک تحلیل داده ها ۷۳
سؤالات تحقیق ۷۴
تعاریف نظری ۷۵
گویه ها ۷۷
تعاریف نظری و عملی مفاهیم ۸۱
تعاریف نظری و عملی متغیرها (مشخصات فردی ) ۸۴
تعریف نظری تحصیلات ۸۵

 

دانلود بررسی شناخت پیدا کردن نسبت به نگرش مردان در مورد خشونت علیه زنان

دانلود مقاله بررسی خشونت علیه زنان در ایران

بررسی خشونت علیه زنان در ایران

مقاله بررسی خشونت علیه زنان در ایران در 43 صفحه ورد قابل ویرایش

دانلود بررسی خشونت علیه زنان در ایران

تحقیق بررسی خشونت علیه زنان در ایران
پروژه بررسی خشونت علیه زنان در ایران
مقاله بررسی خشونت علیه زنان در ایران
دانلود تحقیق بررسی خشونت علیه زنان در ایران
پروژه
پژوهش
مقاله
جزوه
تحقیق
دانلود پروژه
دانلود پژوهش
دانلود مقاله
دانلود جزوه
دانلود تحقیق
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 1171 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 43

بررسی خشونت علیه زنان در ایران

 

ولتر

 
خشونت علیه زنان در ایران

دکتر صمدی راد- عضو هئیت علمی دانشگاه علامه طباطبایی

تنظیم: مهدیه تقوا دانشجوی کارشناسی مشاوره

 

 

 

اعمال خشونت علیه زنان و بدرفتاری با آن‌ها از رایج‌ترین جرایم اجتماع بوده، که مردسالاری را در جهان امروز و تقریباً در تمام ملیتها و گروههای اجتماعی متذکر می‌شود. در این بین خشونت و اهانت روانی ـ بیرونی بیشتر از خشونت خانگی ـ فیزیکی بر روحیه زنان و دختران تاثیر می‌گذارد، که گاهی اوقات باعث اقدام به خودکشی و یا انزوا طلبی و دوری از ورود به اجتماع در میان زنان مجرد، و انتقام از همسر و خستگی از زندگی زناشویی، در زنان متأهل می‌شود. گزارش‌ها در طی آبان ماه و آذر ماه سال 83 حاکی از این است که درصد بالایی دچار انزواطلبی، افسردگی شده و حدوداً 7/91 درصد دچار خستگی از زندگی و 4/78 درصد انتقام گیری از همسر را تجربه کرده‌اند.

با توجه به عواملی از جمله، ساختار سنتی ازدواج در سن معینی در جامعه ما، ماندن زن در خانه شوهر به

 

 

هر قیمت و یا هر مشقتی، تمام مشکلات ناشی از یک ازدواج بد و تنها تاکید بر داشتن یک سرپرست که  حداقل بتواند مشکلات اقتصادی را برطرف کند، می‌توان نتیجه گرفت که «بی همسری» برای زنان مجرد (مطلقه، بیوه) و دختران هرگز ازدواج نکرده مترادف با «مشکل» است. در حالی که در این انگاره انسانیت و حقوق فردی زنان به عنوان یک انسان دارای‌ آزادی نادیده گرفته شده است. آخرین تحقیقات در خصوص مشکلات زنان و دختران مجرد نیز گویای این است که این دسته از بانوان از عدم «امنیت خاطر» کافی در زندگی محل کار و تحصیل رنج می‌برند. رفتار نابهنجار برخی مردان نسبت به دختران و زنانی که سن آنها از بیست و چندسالگی گذشته و مجرد مانده‌اند باعث آزار روحی و روانی و سلب اعتماد و امنیت روانی آنها و خانواده‌هایشان می‌گردد. از جمله این رفتارها می‌توان به تحقیرها، متلک‌ها و رفتارها دور از اخلاق این مردان اشاره کرد.

براساس یافته‌های گوناگون در مورد زنان مجرد، می‌توان دریافت که زنان بدون همسری که دارای درآمد شخصی بوده‌اند، بیش از زنان بدون همسر فاقد درآمد شخصی، تمایل به ازدواج مجدد دارند. نزدیک به نیمی از زنان مطلقه، دارای درآمد شخصی هستند، در حالی که این موضوع تنها در مورد 4/27 درصد زنان بیوه صدق می‌کند بنابراین می‌توان ادعا کرد زنان شاغل و دارای استقلال مادی، آمادگی بیشتری برای رهایی از زندگی مشقّت بار و غیر قابل تحمل با مردان خشن وبدرفتار را دارند. همچنین زنانی که مستمری دریافت نمی‌کنند کمتر از زنانی که مستمری دریافت می‌کنند، درآمد شخصی دارند. با توجه به اینکه بهره‌مندی از امکانات تفریحی و اوقات فراغت یکی از مسائل مهم در آرامش زندگی و بهداشت روانی فرد محسوب می‌شود، زنانی که دارای درآمد شخصی هستند بیشتر از زنانی که دارای درآمد شخصی نیستند از برنامه‌های ورزشی و تفریحی استفاده می‌کنند و این امر تا حدی سبب آرامش روانی آنها می‌شود که خود نشان دهنده نقش مؤثر درآمد شخصی برای زنان است.

 

استفان کاولی

 

در جامعه ما خانواده‌ها بر اساس تعصبات و با ملاحظه شرایط نابهنجار برخوردهای اجتماعی با زنان و دختران مجرد، محدودیتهای بیشتری برای زنان جوان مطلقه قائل می‌شوند. بر همین اساس زنان بدون همسر شاغل بیشتر از زنان بدون همسر غیر شاغل از مزاحمتهای خانوادگی شکایت دارند که علت شاید آن باشد که زنان غیرشاغل به دلیل اجبار در پذیرش هنجارها و قید و بندهای خانوادگی کمتر از زنان شاغل و مستقل از مداخلات خانوادگی به عنوان مزاحمت یاد می‌کنند در جامعه ما، زنان مطلقه بیش از زنان بیوه از پیامدهای منفی زندگی بدون همسر احساس نارضایتی می‌کنند که علت می‌تواند نگرش منفی جامعه، خانواده، اطرفیان به زنان مطلقه باشد و یا اینکه زنان بیوه از هم حسی و مقبولیت بیشتری در میان مردم و جامعه برخودارند پس تا زمانی که با نگرش‌ها، باورهای سنتی مبارزه نشده، زنان یا باید با زندگی نابهنجار با مردان خشن و بدفتار بسازند و یا باید پس از جدایی، زندگی سخت و مشقت باری را چه از نظر اقتصادی و چه از لحاظ برخوردهای نامناسبت مردان در جامعه تحمل کنند. به نظر می رسد در جامعه کنونی مشکل زنان اعم از دختران هرگز ازدواج نکرده، زنان مطلقه و بیوه مسأله «فقر همسر» ‌باشد، فردی به عنوان شوهر که زیر سایه نام او موجودیت اجتماعی داشته باشند؛ و این درست در تناقض‌ با آزادی‌های فردی برای هر انسان خصوصاً زنان می‌باشد. متناقض با اصل مختار بودن و دارای حق انتخاب بودن زنان است. در پایان باید توجه داشت که همه زنان بیوه و مطلقه، خوشبخت و یا بدبخت مطلق نیستند بلکه نکته مهم توجه به حیثیت، حرمت و شأن و منزلت انسانی زنان در همه‌ی جوامع است چه بسا هستند دخترانی که به دلایلی از جمله، فقدان تحصیلات کافی، کار،‌درآمد، نداشتن امکان معاشرت و آشنایی برای ازدواج، نداشتن خانواده آبرومند و صاحب مکنت و اعتبار، نداشتن جمال و اندام متناسب و یا دختران دارای معلولیتهای جسمی، ذهنی و روانی نمی‌توانند همسر دلخواه و مناسبی برای خود انتخاب کنند و یا مورد انتخاب قرار می‌گیرند و مشکلات و مسائل خاص خود را دارند که شناخت ابعاد آن حائز اهمیت می‌باشد.

منابع:

ـ مجله فرهنگ و پژوهش، دکتر صمدی راد، شماره

ـ ماهنامه «همراه» خشونت علیه زنان، شماره 19، 1383

ـ مجله فرهنگ و پژوهش ، آسیب‌های اجتماعی زنان و خشونت علیه آن‌ها، شماره 178

 

گوستاولوبون

 

 

 

 (EIQ) Ematiamal inteligence quatiemts 

دکتر پرویز شریفی درآمدی

عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی

تنظیم: علی تیموری، دانشجوی کارشناسی مشاوره

 

 

 

یکی از مباحثی که در سال های اخیر به ویژه از سال 1990 مطرح شده است هوش هیجانی است که این بحث توسط صاحب نظرانی نظیر سالوی، گلدمن ارائه شد .

هوش هیجانی به معنی توجه به احساسات و ابزاری جهت استفاده دررابطه ای سالمتر و راحتر آنطور که معنویت انسان اقتضا  می کند مطرح می شود .

هوش هیجانی از سه زاویه مورد بررسی قرار می گیرد 1- عملی 2- ارزشی 3- خلاقانه

بعد عملی هوش هیجانی بیشتر مورد بررسی قرار
 می گیرد که بیشتر در مورد ارتباط است .

تاریخچه هوش هیجانی :

حدود 2000 سال پیش افلاطون در کتاب جمهوریت مطلبی را مطرح می کند که زیر بنای تمام یادگیری ها ، احساسات و هیجانها است از آن زمان به بعد در مقابل این نظریه افلاطون سه جناح بوجود می آید.

جناح  اول در مقابل افلاطون می ایستند وتوجهی به احساسات و هیجانها ندارند و تابع عقل هستند و عقیده دارند که هر چه عقل گفت باید آن را انجام داد که این گروه عقلیون هستند.

 

 

 

مداخلات روانشناختی در توانمند سازی سالمندان

شهرزاد دیبائیان- کارشناس ارشد مشاوره

 

 

غروب زندگی نیز باید اهمیت خود را داشته باشد این غروب نمی تواند تنها امتداد رقت باری بر صبحگاه زندگی باشد .

کارل گوستاویونگ

تنها در چند سال اخیر است که به پدیده سالمندی در کشور ما توجه شده است در حال حاضر 6/6% از جمعیت کشور ما (در حدود 5/4 میلیون نفر ) سالمند هستند با در نظر گرفتن ترکیب سنی و جهشی جمعیت در سالهای 1340 و 1360 پیش بینی می شود که جمعیت ما در چند سال آینده به سرعت پیر خواهد شد ضروری است برنامه ها و سیاست گذاریهایی در سطح کلان در برخورد با این پدیده انجام پذیرد اولین جلسه شورای ملی سالمندان در دی ماه 1383 تشکیل گردید هدف این شورا بهبود و ارتقای کیفیت زندگی سالمندان و تربیت سالمندانی  فعال پویا و مفید می باشد طرح های توانمند سازی به منظور ارائه خدمات گوناگون به قشر سالمندان انجام می شود خدمات مشاوره ای در این طرح ها مورد توجه خاص است لذا تربیت و پرورش مشاوران و روانشناسانی که در زمینه سالمندی دارای تجربه و مهارت لازم باشند ضروری به نظر می رسد . متاسفانه تحقیقات روان شناسی نیز در این زمینه بسیار اندک و ناکافی می باشد . بسیاری از مردم سالمندی را دوران رکود فعالیت های جسمانی

 

 

شناختی و اجتماعی می باشد. دیدگاههای منفی قالبی درباره سالمندی، این دوران را با عناوینی چون بیماری، ناتوانی، ناکارآمدی رکود ذهنی بی حاصلی انزوا فقر و افسردگی همراه کرده است حتی در تعریف علم پیری شناسی [1]گفته اند علمی است که درباره ترسیم خطوط شیب دار رو به پائین صحبت می کند (مسنلکر 1990) اما خوشبختانه این دیدگاههای منفی در سالیان اخیر به نقد کشانده شده است حضور فزاینده سالمندان در عرصه های مختلف اجتماعی دیدگاهها و پیشداوریهای عمومی درباره سالمندان را تغییر داده است بررسی زندگی سالمندانی که تا سالهای پایانی عمر زندگی رضایت بخشی دارند پژوهشگران را به نتایج جالب توجهی رسانده است .

پایه های اصلی علم پیری شناسی به دهه های اول قرن بیستم باز می گردد ولی در نیمه دوم این قرن بود که توجه محققان و همچنین عامه مردم نسبت به پدیده سالمندی به میزان زیادی افزایش یافت که علت عمده‌آن افزایش شمار سالمندان در جهان می باشد از سال 2000 تا 2030 جمعیت سالمندان بالای 65 سال جهان از 550 میلیون نفر به 973 میلیون نفر خواهد رسید یعنی رشد آن از 8/6% به 12 % افزایش خواهد یافت دبیر کل سازمان ملل در روز بین المللی سالمندان گفت جوانان امروز تا سال 2050 بزرگترین جمعیت سالمندان جهان را به وجود می آورند در دومین مجمع جهانی سالمندی که دو سال پیش برگزار گردید طرز تفکر و تلقی نسبت به سالمندی تغییر یافت در این مجمع از سالمندی به عنوان پدیده ای جهانی نام برده شد و از کشور های در حال توسعه  خواسته شد تا فرصت هایی را برای مشارکت فعال جمعیت سالمند در فرایند توسعه فراهم آورند .

 

گوته

 

افزایش امید به زندگی انگیزه محققان را برای یافتن اصول سلامت جسمانی و روانی این مرحله از زندگی تقویت کرده است پژوهش هایی که در زمینه ادراک و پندار های قالبی سن و سالمندی انجام گرفته است نشان می دهد که دیدگاه مثبت نسبت به سالمندی عامل حمایت کننده ای بر علیه اثرات سن بر ارگانیسم است (لوپین ودان [2] ، 2004) متاسفانه اغلب طرز تلقی ها و نگرش ها و پندارهای قالبی درباره سالمندی منفی است این گونه ادراکات منفی درافراد سالمند درونی می شود و در صورتی که با فقدان هایی مانند همسر ، شغل ، خانه ، دوستان و… همراه گردد منجر به کاهش خود پنداره و احساس کفایت شخصی و افزایش منبع کنترل بیرونی می‌گردد (سبب ، 2004 [3] ) هر چه افراد سالمند پندارهای قالبی منفی را کمتر بپذیرند با تغییرات مرتبط با سن به صورت سازگارانه تری مقابله می کنند ( ریف [4]، 1996 )

انتظار سالمندان و باور آنها به اینکه قابلیت های کمتری دارند ( نوعی احساس درماندگی ) از جمله عواملی است که اعتماد به نفس آنان را کاهش داده و باعث عملکرد ضعیف آنان می شود (احدی و جمهری ، 1382 )

سالمندانی که احساس کنند بر زندگی خود کنترل دارند و کارایی شخصی در حد مطلوبی دارند راههای موثر تری برای مقابله با ضعف های دوران سالمندی انتخاب می کنند .(باندورا، (1986) نشان داد که انتظارات مربوط به کفایت و کارآمدی عملکرد افراد را تحت تاثیر قرار می دهد خود کفایی در بر گیرنده  احساس کنترل ، خود مختاری، انتظارات مثبت ، امیدواری و عزت نفس است (استورانت [5] ، 1989 ) سالمندانی که از مواجه شدن با تغییرات سالمندی طفره می روند و‌آنها را غیر قابل کنترل می دانند از نشانه های جسمانی و روانی بیشتری خبر می دهند (اسپیک [6] ،1987؛ وایات بورن و پریموس ، 1996 )

لانگر و رودین [7] در پژوهش های تجربی خود به این نتیجه رسیدند که با بازگرداندن حق تصمیم گیری و احساس شایستگی به سالمندان میتوان برخی پیامدهای پیری را به تاخیر انداخت ، معکوس و یا حتی پیشگیری کرد (دبلیو و زندن[8] ، 1996) بنابراین سالمندان ممکن است نیازمند کمک در یافتن احساس کنترل بر زندگی و درک توانمندیها و شایستگی هایشان باشند (لوپین ، وان 2004)

واژه توانمند سازی در طول دهه گذشته به میزان فزاینده ای مورد استفاده قرار گرفته است توانمند سازی به معنای ایجادشرایطی است که بر اثر آن انگیزه فرد برای انجام تکالیف خود از طریق رشد احساس کفایت شخصی افزایش می یابد (سیپ[9]، 2004) تحقیقات  تجربی نیز نشان داده‌اند که تعاملات و تجارب گروهی روند توانمند سازی را بهبود می‌بخشد (والرستاین[10]، 1992) شرایط گروهی غالبا عوامل زیر را برای سالمندان فراهم می‌آورد:

1) تقویت احساسات جمعی و تعلقی            

2) تقویت تعاملات و حمایت گروهی

3) کاهش انزوا و گوشه گیری اجتماعی

4) کشف منحصر به فرد بودن

5) کسب مهارتهای انطباقی    

6) حل مشکلات    

7) بازگرداندن احساس کنترل، خود اندیشی و تمامیت (توماس[11]، 1991)

 

اریکسون

 

واژه سالمندی موفقیت آمیز که در ادبیات علمی و عامه به وجود آمد. پندارهای قالبی منفی درباره سالمندی را کم اثر می‌سازد. گرچه تعریف واحدی از مولفه‌های پیری موفقیت‌آمیز که مورد تائید تمامی پژوهشگران باشد، وجود ندارد ولی در دیدگاه کلی سالمند موفق فردی است که ویژگی‌های فیزیولوژیکی و روان شناختی او در سالهای پایانی بالاتر از منحنی نرمال جمعیت سالمندان باشد (سیپ، 2004).

سالمندان موفق کسانی هستند که بر ضعف‌های جسمانی و شناختی خود غلبه کنند. آنان راههای موثرتری را برای به حداقل رساندن ضعف‌ها و به حداکثر رساندن قوت‌ها ایجاد کرده‌اند که مهمترین آنها عبارتند از:

کنار آمدن با تغییرات جسمانی و رویدادهای ناگوار زندگی؛ خوش بینی و کارایی در بهبود تندرستی و عملکرد جسمانی؛تقویت خود پنداره؛ تقویت آگاهی هیجانی و خودگردانی هیجانی که به روابط اجتماعی ارزشمند کمک می‌کند به پذیرفتن تغییر که احساس رضایت از زندگی را افزایش می‌دهد؛ ایمان و معنویت پخته که امکان پیش‌بینی مرگ را با آرامش و متانت فراهم می‌آورد؛ کنترل شخصی در زمینه‌های وابستگی و استقلال در داشتن روابطی با کیفیت عالی که حمایت اجتماعی و مصاحبت لذت بخش را تامین می‌کند. (برک[12]، 2001).

بر اساس نظریه اریک اریکسون آخرین مرحله رشد نواحی اجتماعی انسان، دوران سالمندی است و در صورتی که فرد سالمند درانجام تکالیف رشدی خود در این مرحله توفیق یابد به انسجام، یکپارچگی و خردمندی دست می‌یابد. اریکسون این مرحله را با عنوان مرحله انسجام من در برابر ناامیدی نام می‌برد.

حتی در سالمندی نیز می‌توان امید را برگزید اما نه امید به جاودانگی یا جوانی بازگشته بلکه امید به جستجوی مداوم در هر لحظه برای یافتن خویشتن و دستیابی به خردمندی . در این زمان تامل و ارزیابی زندگی و یافتن معنایی از آن ضرورت پیدا می‌کند. در سالمندی تجارب هیجانی شدیدتر، عمیق تر و پخته‌تر ادراک می‌شوند. مازلو این مرحله را زندگی پس از مرگ می‌نامد و آن را به صورت زمانی توصیف می‌کند که همه چیز ارزشی دو چندان می‌یابد و زیبائی‌ها، گل‌ها و کودکان تا اعماق روح آدمی اثر می‌کنند.



میانسالی زمانی است که افراد با زندگی خود کنار سالخوردگانی که از دست آوردهای خود احساس کمال می کنند، به انسجام دست می یابند.

اریکسون و همسرش الگوهای ایده آلی برای مرحله نهایی نظریه رشدی او بودند.

زوجی که با وقار پیر شده بودند.

 

 

 

 

 

دانلود بررسی خشونت علیه زنان در ایران

دانلود مقاله بررسی خشونت خانوادگی با تاکید بر پدیده همسرآزاری

بررسی خشونت خانوادگی با تاکید بر پدیده همسرآزاری

خشونت رفتار است که منجر به صدمه زدن به طرف مقابل صورت می گیرد خشونت خانوادگی و شکل رایج آن همسرآزاری ( زن آزاری ) ریشه در تاریخ و فرهنگ غلط ما دارد انجام پروژه و پایان نامه fileina مقالات ترجمه شده

دانلود بررسی خشونت خانوادگی با تاکید بر پدیده همسرآزاری

خانواده Family
خشونت Violence
همسرآزاری spouse Abuse
خشونت خانوادگی Family Violence
خشونت علیه زنان Violence against women
دانلود مقاله کارشناسی ارشد حقوق با عنوان بررسی خشونت خانوادگی با تاکید بر پدیده همسرآزاری
سیستم همکاری در فروش فایل فایلینا
همکاری در فروش فایل
فروش فایل
انجام پروژه و پایان نامه
fileina
مقالات ترجمه شده
دسته بندی فقه،حقوق،الهیات
فرمت فایل doc
حجم فایل 91 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 33

بررسی خشونت خانوادگی با تاکید بر پدیده همسرآزاری

 
 
چکیده 
خشونت رفتار است که منجر به صدمه زدن به طرف مقابل صورت می گیرد . خشونت خانوادگی و شکل رایج آن همسرآزاری ( زن آزاری ) ریشه در تاریخ و فرهنگ غلط ما دارد . خشونت جسمی و فیزیکی نسبت به گذشته کاهش یافته، اما حالت روانی و تحقیر کردن آن در حال گسترش است .روش تحقیق به صورت کتابخانه ای و فرا تحلیل نظری می باشد که ار نتایج آخرین تحقیقات درباره موضوع مذکور استفاده شده است .
هدف این پژوهش بررسی عوامل ( فردی، تعادل بین فردی و اجتماعی، اقتصادی )، ابعاد و میزان خشونت علیه زنان، پیامدهای همسرآزاری ( روانی، ذهنی، جسمی، اخلال درآمدی خانواده و روابط اجتماعی ) وشیوع این پدیده است .
 
 
 
واژگان کلیدی :

خانواده Family

خشونت Violence

همسرآزاری spouse Abuse

خشونت خانوادگی Family Violence

خشونت علیه زنان Violence against women

 
 
 
مقدمه
طبق تعریف استروس (1993) خشونت خانوادگی به نوعی پرخاشگری اشاره دارد که در روابط بین زوجین رخ می دهد که تحت عنوان همسرآزاری، خشونت زناشویی، زن آزاری، شریک آزاری توصیف شده است. (محمدخانی و همکارانش ,:206 ). یافته های یک پژوهش گسترده در سطح جهانی نشان می دهد که در کشورهای توسعه یافته، حدود 28 درصد زنان ابراز می کنند دست کم یک بار مورد خشونت جسمی در طول زندگی مشترکشان از طرف همسر قرار گرفته اند و این آمار در کشورهای در حال توسعه 18تا 67 درصد است . (معصومه حسن  ,78:1389). 
 
در کشورهای ما نرخ همسرآزاری در طیفی از30 تا 80 درصد برآوردشده است . (محمدخانی و همکارانش ,:206). از دید فمنیست ها که اصولا رفتار خشن را به معنای رفتار خشن مردان نسبت به زنان و کودکان در نظر می گیرند، علت اصلی خشونت وجود ساختار اجتماعی پدر سالار در جامعه است که در سلسله مراتب سازمان ها و در روابط اجتماعی افراد نیز قابل مشاهده است . انواع خشونت علیه زنان را می توان به روانی، جسمی، جنسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... تقسیم بندی کرد که اکثر پژوهش ها نشان داده اند که خشونت روانی بیشتر اعمال می شود و ابعاد آن از خانواده ای به خانواده دیگر متفاوت است، اما در همه خانواده ها وجود دارد و مختص به خانواده های مسئله دار نیست .با توجه به آنچه بیان شد در این تحقیق سعی شده، در مورد علل و عوامل، میزان و ابعاد، پیامدها و شیوع خشونت علیه زنان بحث و بررسی کرد.
 
 
 
فهرست مطالب

بررسی خشونت خانوادگی با تاکید بر پدیده همسرآزاری 1

چکیده 2
واژگان کلیدی : 2
مقدمه 2
طرح موضوع (بیان مسئله) 3
تعاریف مفاهیم 5

خشونت  : 5

پرخاشگری  : 6

خشونت خانوادگی  : 6

طبقه بندی رفتاری انواع خشونت های خانوادگی : 6

پیشینه تحقیق « تحقیقات داخل کشور » 9
مبانی نظری «ادبیات نظری » 12
نظریه انتقال نسل ها 13
نظریه زیست محیطی 15

خشونت علیه زنان 15

منابع 31
 
 
 

دانلود بررسی خشونت خانوادگی با تاکید بر پدیده همسرآزاری

دانلود پایان‌نامه کارشناسی ارشد رشته حقوق گرایش فقه و مبانی حقوق اسلامی با عنوان بررسی خشونت علیه زنان از دیدگاه فقه اسلامی

پایان‌نامه کارشناسی ارشد رشته حقوق گرایش فقه و مبانی حقوق اسلامی با عنوان بررسی خشونت علیه زنان از دیدگاه فقه اسلامی

پایان نامه حاضر دربارة بررسی خشونت علیه زنان از دیدگاه فقه اسلامی باشد مقصود از کلمه «خشونت» هر عملی است که منجر به صدمه و زیان جسمی یا روانی علیه فرد یا گروهی از مردم گردد در جایگاه نظری عده‌ای مبادرت به خشونت را امری ذاتی می‌پندارند و عده‌ای نیز، به غیر ذاتی بودن آن اعتقاد دارند خرید مقالات،پایان نامه ها و پروژه های پایانی کارشناسی ارشد حقوق س

دانلود پایان‌نامه کارشناسی ارشد رشته حقوق گرایش فقه و مبانی حقوق اسلامی با عنوان بررسی خشونت علیه زنان از دیدگاه فقه اسلامی

خشونت
زن
اسلام
فقه اسلامی
خشونت علیه زنان
دانلود پایان‌نامه  کارشناسی ارشد رشته حقوق گرایش فقه و مبانی حقوق اسلامی با عنوان بررسی خشونت علیه زنان از دیدگاه فقه اسلامی
خرید مقالات،پایان نامه ها و پروژه های پایانی کارشناسی ارشد حقوق
سیستم همکاری در فروش فایل فایلینا
همکاری در فروش فایل
همکاری در فروش
فروش فایل
انجام پروژه و پایان نامه حقو
دسته بندی فقه،حقوق،الهیات
فرمت فایل doc
حجم فایل 235 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 227

پایان‌نامه کارشناسی ارشد رشته حقوق گرایش فقه و مبانی حقوق اسلامی با عنوان

بررسی خشونت علیه زنان از دیدگاه فقه اسلامی

 
 
چکیده: 
پایان نامه حاضر دربارة بررسی خشونت علیه زنان از دیدگاه فقه اسلامی باشد. مقصود از کلمه «خشونت» هر عملی است که منجر به صدمه و زیان جسمی یا روانی علیه فرد یا گروهی از مردم گردد. در جایگاه نظری عده‌ای مبادرت به خشونت را امری ذاتی می‌پندارند و عده‌ای نیز، به غیر ذاتی بودن آن اعتقاد دارند. بدلیل نسبی بودن خشونت، تغییر ماهیت و معنی آن متناسب با زمان و مکان اقسام گوناگونی دارد. خشونت علیه زنان پدیده ایست که در آن زن به خاطر جنسیت خود مورد اعمال زور و تضییع حق قرار می‌گیرد.
 
این خشونت به اشکال مختلف بروز کرده و میزان آن به طرز نگران کننده‌ای رو به افزایش است. علل بروز خشونت می‌تواند فردی، خانوادگی و یا اجتماعی باشد. خشونت ذاتا نا ارزشی است و نه ضد ارزش، بلکه دارای ارزش نسبی بوده و تابع شرایط است. این رویکرد، کاملا واقع بینانه و خرد پذیر بوده و اسلام و بسیاری از دیگر مکاتب الهی بر آن صحه می‌گذارند. بدون شک، اسلام آیین رحمت و طلایه دار سعادت و نیک بختی انسانها است، و خشونت مجاز در اسلام، در واقع، تجلی قهرنمای رحمت عام الهی است. غیر مسلمانان، مستشرقین و مسلمانان دیدگاه‌های متفاوت و بعا متناقض در بارة زنان و جایگاه آنها دارند. حضرت محمد 0ص) بنیان گذار نوعی مکتب اعتدال گرایی پویا در عرصة حقوق بشر و از جمله حقوق زن و مرد است.
 
مواردی وجود دارد که موجب تشخیص فقه شیعه از فقه سنی می‌شود. اختلافات فقهی اهل سنت و شیعیان خبر از اختلاف نظر در نحوة نگرشی شیعه و اهل سنت نسبت به زن دارد. فقها نیز در مورد نظام و حقوق خانواده و نقش زن در آن فتاوای مختلفی دارند. در قرآن کریم الگوهایی ارائه می‌شوند که بعضی در کسوت مردان تبیین رسالت ارزشمداری می‌نمایند و بعضی در کسوت زنان. تأویلات مختلفی در مورد نقصان عقل زن وجود دارد، اما از دیدگاه اسلام و مجموعة آیات و روایات و فهم بزرگان دین، هر کس با تقوی‌تر باشد در درگاه خداوند مقرب‌تر است. 
 
زنان نسبت به مردان آسیب‌پذیرترند و در این میان ازدواج زود هنگام، سیاست ورزی جنسی، هتک حرمت، آزار جنسی، ختنه دختران و... سبب بروز خشونت علیه آنها می‌شود. تعالیم اسلامی همة اشکال خشونت نسبت به همة انسان‌ها را ممنوع دانسته و رعایت حال افراد و رفق و نرمش در روابط اجتماعی را مورد تأکید قرار داده است و لیکن با بررسی آیات قرآن و احادیث معصومین (ع) دربارة زن به تأکیدهای فراوان‌تری در دوری از خشونت بر می‌خوریم. حتی در مواردی که سخن از طلاق و جدایی از زن پیش می‌آید قرآن بر اصل زیر بنایی «معروف» تأکید کرده و حدود «معروف» را ژرف تر و گسترده‌تر از قانون مندی و عدل گرایی دانسته و آن را بعنوان یک اصل کلی و عام که با هیچ تخصیص و تقییدی سازگاری ندارد معرفی می‌کند. خداوند صراحتا فاحشگی و خشونت علیه زنان را محکوم کرده و توسل به حجاب، به عنوان شیوة کنترل شهوات جنسی و محافظت زنان مطرح می‌گردد. 
 
چرا که اسلام به عنوان یک نظام منسجم ارزشی، بر همة رفتار و کردار انسان و جامعه نظارت دارد. مقولة شهادت زنان، ممنوعیت قضاوت زنان،‌سرپرستی مرد، حق حضانت و نگهداری کودک، تعدد زوجات، تنبیه بدنی و... معرکة قضاوت‌ها و آرای ضد و نقیض متفقهین و متفکرین اسلامی و غیر اسلامی است و از مستمسک‌ها در ارزیابی منفی در باب شخصیت انسانی زن از دیدگاه اسلام به شمار می‌آید. در این مجال وظیفة علما و روشنفکران، محققان و دین پژوهان بسیار خطیر و حیاتی است. آنان می‌بایست ضمن دفاع عقلایی از دین و آمزوه‌های دینی و تبیین و به روز در آوردن معارف دینی و اعتقادات اسلامی، نیازها و خلاء های فکری جامعه به ویژه قشر جوان را برطرف کردهو ضمن کنترل، بررسی و نقد ایده‌ها، تفکرات و فرهنگ‌های صادراتی غرب، حقیقت و ماهیت واقعی آنها را برملا سازند.
 
 
 
کلید واژه:

خشونت

زن

اسلام

فقه اسلامی

خشونت علیه زنان

 
 
 
فهرست مطالب
 
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1- بیان مسئله 1
1-2- هدف های تحقیق 6
1-3- اهمیت موضوع تحقیق و انگیزش انتخاب آن 7
1-4- سوالات و فرضیه های تحقیق 9
1-5- روش تحقیق 10
1-6- قلمرو تحقیق 10
1-7- محدودیت ها و مشکلات تحقیق 11
1-8- تعاریف عملیاتی متغیر ها و واژه های کلیدی 12

1-8-1- تعریف خشونت (معنای لغوی) 12

1-8-2- تعریف خشونت (معنای اصطلاحی) 14

1-8-3- خشونت ذاتی یا اکتسابی؟ 16

1-8-4- اقسام خشونت 17
1-8-5- سطوح خشونت 19
1-8-6- تعریف واژه زن 22

1-8-7- خشونت علیه زنان 22

1-8-8- انواع خشونت علیه زنان و بهای آن 24

1-8-9- زن و خشونت خانگی 27

1-8-10- مصادیق خشونت در خانواده 29

1-8-11- مصادیق خشونت در جامعه 29
1-8-12- مصادیق خشونت در دولت 29
1-8-13- فقه اسلامی (تعریف) 29

فصل دوم: مطالعات نظری

مقدمه 31
2-1- کاربرد خشونت 32
2-2- علل بروز خشونت 34
2-2-1- علل تغییر خشونت 34

2-2-2- علل خانوادگی خشونت 37

2-2-3- علل اجتماعی خشونت 39
2-3- ارزشیابی خشونت 42

2-4- خشونت به طور عام (خشونت مجاز یا مشروع و خشونت غیر مجاز یا نا مشروع) 48

2-4-1- خشونت مجاز (مشروع) 48
2-4-2- خشونت غیر مجاز (نا مشروع) 49
2-5- مبانی نظری خشونت گرایان 51
2-6- در اسلام جواز خشونت و مرزهای آن چیست 54
2-7- آیا می توان از خشونت های مجاز اسلامی دفاع عقلانی کرد 56
2-7-1- عقل کل نگر چیست 56
2-7-2- عقل جز نگر چیست 57

2-7-3- فهم یا پسند عرفی چیست 59

2-8- پیشینه تحقیق 61
2-8-1- دوره اول 61
2-8-2- دوره دوم 61
2-8-3- نقص پژوهش های گذشته 62

فصل سوم: روش شناسایی تحقیق

مقدمه 64
3-1- زن در گذز تاریخ 65

3-1-1- دیدگاه غیر مسلمین نسبت به جایگاه زن 65

3-1-2- دیدگاه مستشرقین 68
3-1-3- دیدگاه مسلمین 68
3-1-3-1- دیدگاه شعرا 68
3-1-3-2- دیدگاه فقیهان 70
3-2- زن در نگاه حضرت محمد (ص) 73

3-3- زن از چشم انداز فقهی شیعی و مکاتب اهل سنت 74

3-4- آیات قرآن درباره زن 76
3-5- نظر اسلام در خصوص زن 78
3-6- فقها و حقوق زن در خانواده 81
3-6-1- حقوق زن در نظام طبیعی 81
3-6-2- حقوق زن در نظام تاریخی 82
3-6-3- پیش فهم فقیهان مسلمان چیست 83

3-7- فلسفه تفاوت ‌های حقوقی بین زن و مرد 87

3-7-1- زن و مالکیت 88
3-7-2- الگو سازی در آیات و روایات 90
3-8- بررسی نقصان عقل زن 94
3-8-1- تأویلات مختلف در نقصان عقل زن 95
3-8-2- نقد نظریه نقصان عقل زن 96

3-9- آیا از دیدگاه اسلام عقل زن و مرد مساوی است؟ 102

3-9-1- دلایل این مدعا 104
3-9-2- نقد و بررسی ایراد ها 107

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق

مقدمه 110
4-1- زنان آسیب پذیر‌تر از مردان 112
4-2- ازدواج زود هنگام 113

4-3- سیاست ورزی جنسی 115

4-4- هتک حرمت 116
4-5- آزار جنسی 117
4-6- ختنه دختران 118
4-7- 6 فرضیه در مورد زن آزاری و بررسی آن 120
4-8- تعالیم اسلام درباره‌ی خشونت 122
4-8-1- اصل معروف چست؟ 125
4-8-2- فرازهایی از سخنان پیامبر (ص) که از زبان فرشته وحی بازگو شد 129
4-9- زنان و حجاب 131
4-10- شهادت زنان 133
4-11- ممنوعیت قضاوت زنان 137
4-12- سرپرستی 140
4-12-1- قرآن 142
4-12-2- روایات 151
4-12-3- اجماع 153
4-12-4- ارزیابی ادله 154

4-13- چرا اسلام حق حضانت و نگهداری کودک را به طور یکسان برای مرد و رن قائل نیست؟ 159

4-14- تعدد زوجات 164
4-15- تنبیه بدنی 169
4-15-1- تنبیه بدنی و دیدگاه عالمان 172
4-15-2- تنبیه بدنی در روایات 174
4-15-3- حسن معاشرت 182
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات
مقدمه 188
5-1- کنترل خشونت علیه زنان در ایران نیازمند تحقیق و بررسی همه جانبه است 189

5-2- راهکارهای عملی مبارزه با خشونت 192

نتیجه‌گیری 194
پیشنهادات 198
منابع 200
ضمائم 210
 

دانلود پایان‌نامه کارشناسی ارشد رشته حقوق گرایش فقه و مبانی حقوق اسلامی با عنوان بررسی خشونت علیه زنان از دیدگاه فقه اسلامی

دانلود بررسی مصادیق خشونت خانوادگی علیه زنان در منطقه چهار شهرداری تهران

بررسی مصادیق خشونت خانوادگی علیه زنان در منطقه چهار شهرداری تهران

حقیق حاضر به بررسی مصادیق خشونت خانوادگی علیه زنان در منطقه چهار شهرداری تهران می پردازد این تحقیق در سال ۸۹ برای همایش «زنان، آسیب های اجتماعی و راهکارهای پیشگیرانه از آن در سطح منطقه چهار»انجام شده است

دانلود بررسی مصادیق خشونت خانوادگی علیه زنان در منطقه چهار شهرداری تهران

زنان
خشونت خانوادگی
خشونت علیه زنان
منطقه چهارشهرداری تهران
دانلود مقاله حقوق با عنوان بررسی مصادیق خشونت خانوادگی علیه زنان در منطقه چهار شهرداری تهران
خرید مقالات،پایان نامه ها و پروژه های پایانی 
سیستم همکاری در فروش فایل فایلینا
همکاری در فروش فایل
همکاری در فروش
فروش فایل
انجام پروژه و پایان نامه
fileina
مقالات ترجمه شده
دسته بندی فقه،حقوق،الهیات
فرمت فایل doc
حجم فایل 86 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 23

بررسی مصادیق خشونت خانوادگی علیه زنان در منطقه چهار شهرداری تهران

 
 
چکیده:
حقیق حاضر به بررسی مصادیق خشونت خانوادگی علیه زنان در منطقه چهار شهرداری تهران می پردازد. این تحقیق در سال ۸۹ برای همایش «زنان، آسیب های اجتماعی و راهکارهای پیشگیرانه از آن در سطح منطقه چهار»انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق مراجعه کنندگان به خانه های سلامت در فاصله دوم تا نهم آذر ماه سال ۸۹ و حجم نمونه ۵۰ نفر بوده است . شیوه نمونه گیری در این تحقیق تصادفی ساده بر اساس زمان است. یافته های تحقیق نشان می دهد بیشتر پاسخگویان خانه دار(۸۶%) و دیپلمه (۵۶%)هستند. بر اساس یافته ها بیشترین میزان خشونت خانوادگی علیه زنان در منطقه چهارخشونت اقتصادی و سپس خشونت جنسی است. خشونت روانی، اجتماعی و جسمی به ترتیب در رتبه های بعد قرار دارند.
 
 
 
واژگان کلیدی:

زنان

خشونت خانوادگی

خشونت علیه زنان

منطقه چهارشهرداری تهران

 

 
مقدمه و طرح مسئله
خشونت علیه زنان به یک منطقه جغرافیایی و یا طبقه خاص اختصاص ندارد و در همه جوامع قابل ردیابی است. خشونت علیه زنان چه در عرصه خصوصی و جه در عرصه عمومی رخ می دهد. خشونت علیه زنان فرصت های زیادی را از آنها می گیرد و مانع دستیابی زنان به برابری حقوقی، فرهنگی، اقتصادی می شود. خشونت های خانوادگی علیه زنان از آنجایی که درمحیط خانه رخ می دهد علاوه بر آسیب هایی که بر جسم و روان زن می گذارد بر زندگی فرزندان هم تاثیر سوء دارد. بی تردید خانواده یکی از مهم ترین نهادهای جامعه است وخشونت خانوادگی موجب می‌ شود که خانواده نتوان دبه عملکرد اساسی خویش یعنی تزریق عاطفه و وجدان اخلاقی به مجموعه عناصرخود عمل کند.
 
شایع ترین خشونت علیه زنان،خشونت اعمال شده توسط شریک زندگی است که از آن با عنوان خشونت خانگی(Domestic Violence) یاد می شود.آمار سازمان جهانی بهداشت بیانگر آن است که ۱۶تا ۵۲درصد زنان توسط شریک زندگی خود مورد خشونت واقع می شوند و ۲۸درصد زنان در کشورهای توسعه یافته و ۱۸تا ۶۷درصد زنان در کشورهای در حال توسعه حداقل یک بار آزار بدنی را گزارش کرده اند.بررسی ۵۰ مطالعه جمعیتی در سال۱۹۹۹در ۳۶کشور جهان نشان داد که ۱۰تا ۶۰درصد زنان ازدواج کرده یا دارای شریک نزدیک، حداقل یک بار خشونت جسمی را از شریک خود تجربه کرده اند(amoakohene,200چهار) .
 
ایران هم از پدیده خشونت خانوادگی علیه زنان مستثنی نیست. براساس آمار بدست آمده از گزارش طرح ملی بررسی پدیده خشونت خانگی علیه زنان که در ۲۸ مرکز استان در سال ۱۳۸۱ صورت گرفته، ۶۶ درصد خانواده های مورد مطالعه از اول زندگی تاکنون حداقل یکبار خشونت خانگی را تجربه کرده اند(طباطبایی،۱۳۸۱).دربررسی اعظمی و همکاران مشخص شد ۱۶٫۷ درصد از زنان ۲ تا۳ بار در ماه مورد خشونت جسمانی قرار گرفته اند و واکنش ۵۰ درصد از آنان نسبت به خشونت شوهر، گذشت و بخشش بوده است(اعظمی،۱۳۸۰).همچنین براساس پژوهش ها ۵۲ درصد زنان ایرانی از طرف همسران خود تحت خشونت های روانی قرار دارند. ۳۸ درصد توسط همسران خود مورد خشونت فیزیکی واقع می شوند و ۲۸ درصد هم با خشونت های اجتماعی روبرو هستند(طباطبایی،۱۳۸۱).تاکنون تحقیقی در مناطق تهران درخصوص خشونت خانوادگی علیه زنان انجام نشده و در این مقالهمصادیق خشونت خانوادگی علیه زنان در منطقه چهار شهرداری تهران بررسی شده است
 
 
 
فهرست مطالب

بررسی مصادیق خشونت خانوادگی علیه زنان در منطقه چهار شهرداری تهران 1

چکیده: 3
واژگان کلیدی 3
مقدمه و طرح مسئله 3
هدف از تحقیق 4

دیدگاه های صاحب نظران در مورد خشونت علیه زنان 5

تعریف خشونت خانوادگی علیه زنان 6

انواع خشونت و پیامدهای آن 6

خشونت های جسمی و جنسی: 6
خشونت روانی: 6
خشونت اجتماعی: 7
خشونت اقتصادی: 7
نمونه و جامعه آماری 7
روش جمع آوری و تحلیل داده ها 8
یافته های تحقیق 8
بخش اول: توصیف یافته ها 8
خشونت جسمی 9

خشونت های جنسی: 10

خشونت روانی: 11

خشونت اقتصادی: 13

بخش دوم: شاخص سازی 13
جدول ۲-۱ شاخص خشونت جسمی 13
جدول ۲-۲شاخص خشونت جنسی 14
جدول ۲-۴شاخص خشونت اجتماعی 15
جدول ۲-۵شاخص خشونت اقتصادی 16
نمودار۶ میانگین شاخص های خشونت 17
بخش سوم: تحلیل محتوی سوال باز 18
نتیجه گیری و جمع بندی 19
پیشنهادها 22
منابع: 23
 

دانلود بررسی مصادیق خشونت خانوادگی علیه زنان در منطقه چهار شهرداری تهران

دانلود خشونت علیه زنان در ایران

خشونت علیه زنان در ایران

اصطلاح خشونت علیه زنان به هر فعل خشونت‌آمیز مبتنی بر جنسیت مونث اطلاق می‌شود که منجر به آسیب‌دیدگی یا رنج روانی و جسمانی و جنسی آنان شود سوال مهم این است که آیا این پدیده یک مسئله اجتماعی قلمداد می‌شود؟

دانلود خشونت علیه زنان در ایران

خانواده
خشونت
خشونت علیه زنان
خشونت علیه زنان در ایران
دانلود مقاله رشته حقوق با عنوان خشونت علیه زنان در ایران
خرید مقالات،پایان نامه ها و پروژه های پایانی  کارشناسی حقوق
سیستم همکاری در فروش فایل فایلینا
همکاری در فروش فایل
همکاری در فروش
فروش فایل
انجام پروژه و پایان نامه
fileina
مقالات ترجمه شده
دسته بندی فقه،حقوق،الهیات
فرمت فایل doc
حجم فایل 38 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 37

خشونت علیه زنان در ایران

 
مقدمه
خشونت علیه زنان تجلی نابرابری و قدرتمداری تاریخی بین زن و مرد است (اعلامیه رفع خشونت علیه زنان 1993) بر اساس اعلامیه 1993: ترس بزرگترین پیامد اعمال خشونت علیه زنان است. ترس از خشونت مانع بزرگ زندگی مستقل زنان است و موجب می‌شود تا زنان پیوسته در صدد کسب حمایت مردان باشند که این حمایت در موارد بسیاری آسیب‌پذیری و وابستگی بسیار زنان را به دنبال دارد و مانع اصلی توانمند ساختن زنان است.توانائی‌های بالقوه‌ای که می‌تواند موجبات رشد قابلیت‌های آنان را فراهم آورد و انرژی زنان را در جهت بهسازی جامعه صرف کند. اعمال خشونت در سراسر جهان پدیده‌ای رایج است و اختصاص به جامعه‌ای خاص و یا فرهنگ و بینشی ویژه ندارد.
 
 در واقع زنان در هر کشوری و هر جامعه‌ای به نحوی از انحاء چه در محیط خصوصی‌ (خانه) و چه در محیط عمومی (اجتماع) مورد خشونت قرار می‌گیرند. با توجه به پیامدهای جبران ناپذیر خشونت هم برای ساختار انسانی، اجتماعی و خانوادگی جامعه و هم برای خود زنان این مسأله باید در سطح بین‌المللی از حساسیت ویژه‌ای برخوردار شود. در واقع اعمال خشونت علیه زنان بر مبنای جنسیت آنها نقض حقوق‌بشر و آزادی‌های بنیادین، انکار تمامیت روحی و جسمانی توهین به حیثیت و کرامت آنهاست. خشونت علیه زنان مانعی در برابر دستیابی به اهداف برابری، توسعه و صلح است. خشونت برخورداری زنان را از حقوق بشر و آزادی‌های بنیادین، نقض، تضییع و یا سلب می‌کند و ناکامی دیرینه در حفظ و ارتقاء این حقوق و آزادی در مورد اعمال خشونت علیه زنان مایه نگرانی همه کشورهاست. 
 
"اصطلاح خشونت علیه زنان" به هر فعل خشونت‌آمیز مبتنی بر جنسیت مونث اطلاق می‌شود که منجر به آسیب‌دیدگی یا رنج روانی و جسمانی و جنسی آنان شود. سوال مهم این است که آیا این پدیده یک مسئله اجتماعی قلمداد می‌شود؟ اگر بپذیریم خشونت همواره عملی نامشروع است، چرا برخی از مردان بدان متوسل می‌شوند و برخی دیگر هرگز بدان دست نمی‌زنند؟ چه می‌شود همسرانی که با هم ازدواج کرده‌اند و باید آرام‌بخش و آرامش‌آفرین یکدیگر باشند، به دشمنی با هم بر می‌خیزند؟
 
در هر جامعه‌ای شکل‌های خشونت با ساختار قانونی، دینی و سیاسی همان جامعه متناسب است. در ایران خشونت علیه زنان همواره بعنوان ابزاری برای تثبیت قدرت مردانه بکار رفته و بطور مشخص در دو حوزه خصوصی و عمومی اتفاق افتاده است. حوزه خصوصی شامل خشونت در خانه پدر و شوهر می‌باشد و از حوزه عمومی می‌توان به مواردی چون آداب و رسوم، فرهنگ شفاهی و مکتوب، نهادهای اجتماعی و نظام حکومتی اشاره کرد. خشونت علیه زنان پدیده‌ای است اجتماعی، اما نمی‌توان با توضیحات کلی علت واقعی وقوع خشونتی خاص را تبیین کرد. باید رابطه بین خشونت کنند و قربانی را در نظر گرفت و بررسی بزه شناختی عمل خشونت‌آمیز را از جنبه‌های گوناگون روانشناختی و جامعه شناختی مورد تحلیل و مطالعه قرار داد. تعریف خشونت فرهنگ حقوقی، خشونت را "استفاده نابجا، غیرقانونی و تعرض آمیز از قدرت" تعریف می‌کند. 
 
 
 
کلمات کلیدی:

خانواده

خشونت

خشونت علیه زنان

خشونت علیه زنان در ایران

 

دانلود خشونت علیه زنان در ایران