دانلود تحقیق بررسی کتاب سوزی ایران و مصر به وسیله مسلمانان

تحقیق بررسی کتاب سوزی ایران و مصر به وسیله مسلمانان

تحقیق بررسی کتاب سوزی ایران و مصر به وسیله مسلمانان در 14 صفحه ورد قابل ویرایش

دانلود تحقیق بررسی کتاب سوزی ایران و مصر به وسیله مسلمانان

تحقیق بررسی کتاب سوزی ایران و مصر به وسیله مسلمانان 
پروژه بررسی کتاب سوزی ایران و مصر به وسیله مسلمانان 
مقاله بررسی کتاب سوزی ایران و مصر به وسیله مسلمانان 
دانلود تحقیق بررسی کتاب سوزی ایران و مصر به وسیله مسلمانان
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 11 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 14

تحقیق بررسی کتاب سوزی ایران و مصر به وسیله مسلمانان در 14 صفحه ورد قابل ویرایش 

کتاب سوزی ایران و مصر

از جمله مسایل لازم است «روابط اسلام و ایران مطرح شود مسئله کتاب سوزی در ایران بوسیله مسلمین فاتح ایران است. در حدود نیم قرن است که بطور جدی روی این مسئله تبلیغ می شود.

اگر این حادثه، واقعیت تاریخی داشته باشد و مسلمین کتابخانه یا کتابخانه های ایران یا مصر را به آتش کشیده باشند جای این است که گفته شود اسلام ماهیتی ویرانگر داشته نه سازنده،‌ حداقل باید گفته شود که اسلام هرچند سازنده تمدن فرهنگی بوده است اما ویرانگر تمدن ها و فرهنگ هایی نیز بوده است. پس در برابر خدماتی که به ایران کرده زیان هایی نیز وارد کرده است و اگر در نظری «موهبت» بوده از نظر دیگر «فاجعه» بوده است.

چند سال پیش یک شماره نو مجله «تندرست» که صرفاً یک مجله پزشکی است به دستم رسید. در آن جا خلاصه سخن رانی یکی از پزشکان بنام ایران در یکی از دانشگاه های غرب درج شده بود. در آن سخن رانی پس از آنکه به مضمون اشعار معروف سعدی «بنی آدم اعضای یکدیگرند» به سخنان خود چنین ادامه داده بود:

«یونان قدیم مهد تمدن بوده است فلاسفه و دانشمندان بزرگ مانند سقراط و … داشته ولی آنچه بتوان به دانشگاه امروزی تشبیه کرد در واقع همان است که خسرو پادشاه ساسانی تأسیس کرد و در شوش پایتخت ایران آن روز دارالعلم بزرگی به نام «گندی شاپور» … این دانشگاه سال ها دوام داشت تا اینکه در زمان حمله اعراب به ایران مانند سایر مؤسسات ما از میان رفت. و با آنکه دین مقدس اسلام صراحتاً تأکید کرده است که علم را،‌حتی اگر در چین باشد، باید بدست آورد، فاتحین عرب بر خلاف دستور صریح پیامبر اسلام حتی کتابخانه ملی ایران را آتش زدند و تمام تأسیسات علمی ما را بر باد دادند و از آن تاریخ تا مدت دو قرن ایران تحت نفوذ اعراب باقی ماند» (جمله تندرست، سال 24 ، شماره 2)

در پاسخ این پزشک محترم که چنین قاطعانه در یک مجمع پزشکی جهانی که علی القاعده اطلاعات تاریخی آنها هم از ایشان بیشتر نبوده اظهار داشته، عرض می کنیم:

اولا، بعد از دوره یونان و قبل از تأسیس دانشگاه «گندی شاپور» در ایران،‌دانشگاه عظیم «اسکندریه» بوده که با دانشگاه گندی شاپور طرف قیاس نبوده است. مسلمین که از قرن دوم هجری و بلکه اندکی هم در قرن اول هجری به نقل علم خارجی به زبان عربی پرداختند به مقیاس زیادی از آثار اسکندرانی استفاده کردند تفضیل آن را از کتب مربوطه می توان به دست آورد.

ثانیاً دانشگاه گندی شاپور که بیشتر یک مرکز پزشکی بوده ، کوچکترین آسیبی از ناحیه اعراب فاتح ندید و به حیات خود تا قرن سوم و چهارم هجری ادامه داد. پس از آنکه حوزه عظیم «بغداد» تأسیس شد دانشگاه گندی شاپور تحت الشعاع واقع شد و تدریجاً از بین رفت، خلفای عباسی پیش از آنکه بغداد دارالعلم بشود، از وجود منجمین و پزشکان همین گندی شاپور در دربار خود استفاده می کردند. «ابن ماسویه» ها و «بختیشوع» ها در قرن دوم و سوم هجری فارغ التحصیل همین دانشگاه بودند. پس ادعای اینکه دانشگاه گندی شاپور بدست اعراب فاتح از میان رفت، کاملا از روی بی اطلاعی است.

ثالثاً دانشگاه گندی شاپور را علمای مسیحی که از لحاظ مذهب و نژاد به حوزه روم (انطاکیه) وابستگی داشتند اداره می کردند. روح این دانشگاه مسیحی رومی بود و نه زرتشتی ایرانی. البته این دانشگاه از نظر جغرافیایی و از نظر سیاسی و مدنی جزء ایران و وابسته به ایران بود ولی روحی که این دانشگاه را بوجود آورده بود روح دیگری بود که از وابستگی اولیاء این دانشگاه به حوزه های غیرزرتشتی و خارج از ایران سرچشمه می گرفت. هم چنان که برخی مراکز علمی دیگر در ماوراءالنهر بوده که تحت تأثیر و نفوذ بودائیان ایجاد شده بود. البته روح ملت ایران یک روح علمی بوده است، ولی رژیم موبدی حاکم بر ایران در دوره ساسانی رژیمی ضدعلمی بوده و تا هر جا که این روح حاکم بود مانع رشد علوم بوده است به همین دلیل در جنوب غربی و شمال شرقی ایران که از نفوذ روح مذهبی موبدی به دور بوده است مدرسه و انواع علوم وجود داشته است و در سایر جاها که این روح حاکم بوده درخت علم رشدی نداشته است.

رابعاً این پزشک محترم که مانند عده ای دیگر طوطی وار می گویند «فاتحین عرب کتابخانه ملی ما را آتش زدند و تمام تأسیسات علمی ما را بر باد دادند» بهتر بود تعیین می فرمودند که آن کتابخانه ملی در کجا بوده؟ در همدان بوده؟ در اصفهان بوده؟ در شیراز بوده؟ در آذربایجان بوده؟ در نیشابور بوده؟ در تیسفون بوده؟‌در آسمان بوده؟ در زیرزمین بوده؟ در کجا بوده؟ چگونه است که ایشان و کسانی دیگر مانند ایشان که این جمله ها را تکرار می فرمایند، از کتابخانه ای که ملی بوده و به آتش کشیده شده اطلاع دادند، اما از محل آن بی اطلاع هستند.

دیگر اینکه در میان ایرانیان یک جریان خاص پدید آمد که ایجاب می کرد اگر کتابسوزی در ایران رخ داده باشد حتما ضبط شود و با آب و تاب فراوان هم ضبط شود و آن جریان «شعو بیگری» است. شعوبیگری هر چند در ابتدا یک نهضت مقدس اسلامی عدالت خواهانه و ضد تبعیض بود، ولی بعدها تبدیل شد به یک حرکت نژاد پرستانه و ضد عرب ایرانیان شعوبی مسلک کتابها در مثالب و معایب عرب نوشتند و هر جا نقطه ضعفی از عرب سراغ داشتند با آب و تاب فراوان می نوشتند و پخش می کردند جزئیاتی از لابلای تاریخ پیدا می کردند و از سیر تا پیاز فرو گذار نمی کردند.

اگر عرب چنین نقطع ضعف بزرگی داشت که کتابخانه ها را آتش زده بود خصوصاً کتابخانه ایران را، محال و ممتنع بود که شعوبیه که در قرن دوم هجری اوج گرفته بودند و بنی عباس به حکم سیاست ضد اموی و ضد عربی که داشتند به آنها پر و بال می دادند درباره اش سکوت کنند بلکه یک کلاغ را صد کلاغ کرده و جار و جنجال راه می انداختند و حال آنکه شعوبیه توجه به این مطلب نکرده اند و این خود دلیل قاطعی است بر افسانه بودن قصه کتابسوزی در ایران.

خلاصه سخن این شد که تا قرن هفتم هجری یعنی حدود ششصد سال بعد از فتح ایران و مصر هیچ سلوکی چه اسلامی و غیر اسلامی، سخن از کتابسوزی مسلمین نیست. برای اولین بار ر قرن هفتم این مسأله طرح شد کسانی که طرح کرده اند، اولا هیچ مدرک و مأخذی نشان نداده اند و طبعاً از این جهت نقلشان اعتبار تاریخی ندارد، و اگر هیچ ضعفی جز این ضعف نبود برای بی اعتباری کل نقل آنها کافی بود.

دانلود تحقیق بررسی کتاب سوزی ایران و مصر به وسیله مسلمانان

دانلود مقاله بررسی اتحاد اسلامی از دیدگاه روایات

بررسی اتحاد اسلامی از دیدگاه روایات

مقاله بررسی اتحاد اسلامی از دیدگاه روایات در 18 صفحه ورد قابل ویرا ش

دانلود بررسی اتحاد اسلامی از دیدگاه روایات

تحقیق بررسی اتحاد اسلامی از دیدگاه روایات
پروژه بررسی اتحاد اسلامی از دیدگاه روایات
مقاله بررسی اتحاد اسلامی از دیدگاه روایات
دانلود تحقیق بررسی اتحاد اسلامی از دیدگاه روایات
پروژه
پژوهش
مقاله
جزوه
تحقیق
دانلود پروژه
دانلود پژوهش
دانلود مقاله
دانلود جزوه
دانلود تحقیق
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 15 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 18

بررسی اتحاد اسلامی از دیدگاه روایات

 

چکیده

تأکید اسلام بر لزوم به کار گرفتن اندیشه روشنگری و آگاهی بخشی و بیان حقایق برای رسیدن به اتحاد و محبت و مهرورزی نسبت به انسان ها و توجه کرامت آنها بر کسی پوشیده نیست زیرا که فلسفه خلقت و آفرینش امید به لطف و رحمت الهی و کمال و سعادت است. قرآن برای دستیابی به سعادت است که به اموری اشاره می کند که می‌توان از آنها به عنوان عوامل بیرونی و درونی اتحاد و انسجام یاد کرد. از آنجایی که روش و هدف واحد به عنوان اصلی ترین مؤلفه های اتحاد و اتفاق مطرح می باشد و امت و جامعه بی آن، تحقق وجود نمی یابد، قرآن مسئله پذیرش کامل دین اسلام را به عنوان مهمترین عامل اتحاد در انسجام برمی شمارد، قرآن از عدم پیوستگی درونی انسان‌ها به عنوان مانع مهم اتحاد نام می برد و از مردمان می خواهد تا با تزکیه نفس و پیروی اصول تقوی و تقویت هنجارهای اجتماعی اتحاد را در جامعه گسترش دهند. تأکید قرآن بر احسان، نیکوکاری و انفاق و دیگر رفتارهای پسندیده و معروف به عنوان تأکید بر عوامل اتحاد است در نهایت قرآن اعتصام چنگ زدن به ریسمان الهی،‌ نظارت و کنترل همگانی و توجه به نقاط مشترک را عامل مهمی برای رهایی از تفرقه و ایجاد اتحاد و انسجام برمی شمارد.

در این تحقیق سعی شده به عوامل دیگری که در ایجاد اتحاد و انسجام مسلمانان مؤثر است پرداخته و اهمیت اتحاد جامعه مسلمانان و آثار اتحاد و همبستگی نیز مورد بررسی قرار گیرد.

مقدمه

دین اسلام منادی توحید و انسجام و وحدت و یگانگی است زیرا پیامبر اسلام از بعثبت تا وفات همواره در آموزش ها و تعالیم خود و در عمل، در جهت نفی تفرقه و اختلاف و تحکیم پایه های وحدت و همبستگی و اخوت و همدلی میان جامعه مسلمانان گام نهاده است. اتحاد و انسجام اسلامی در متن دین و محتوای تعالیم آسمانی قرآن و مکتب اسلام و همچنین در اعتقادات عمومی مسلمانان، جایگاه محکم و استواری دارد و در حد فریضه،‌ الزام آور و ضروری است. خداوند در آیات متعددی مسلمانان را به وحدت و انسجام و همبستگی سفارش نموده و از اختلاف باز می دارد: «و اعتصمو بحبل الله جمیعاً و لاتفرقوا» همگی به رشته دین خدا چنگ زده و راه های متفرق نروید.

بنابراین بزرگترین محور وحدت و انسجام، دستورات الهام بخش خداوند در قرآن کریم است که به وسیله پیامبر اعظم (ص) به مسلمانان ابلاغ شده است. سرپیچی از دستورات خداوند شرک محسوب شده و مایه اختلاف و تفرقه می شود و علت اصلی تفرقه میان مسلمانان در عدم پیروی از دستورات الهام بخش الهی است. در عصر حاضر امام خمینی (ره) وحدت کلمه را ضروری ترین نیاز برای مسلمانان معرفی نموده است. سپس مقام معظم رهبری (مدظله العالی) با حساسیت ویژه ای در طول سال های ولایت و رهبری خویش، خط مشی ها و نقطه نظرات کلیدی و راهبردی را جهت انسجام و وحدت مسلمانان بیان فرموده اند که توانسته است به میزان بسیار تعیین کننده ای مخاطرات و توطئه ها و دسیسه های شوم استکبار جهانی را به حداقل کاهش دهد با توجه به گستردگی موضوع، بررسی تمام ابعاد موضوع در یک مقاله نمی گنجد. اما در این نوشته به دلیل رعایت اصل اختصار و همچنین کاربردی بودن بحث شمه ای از دیدگاه اسلام (قرآن، نهج البلاغه، نهج الفصاحه و غررالحکم) در ارتباط با اتحاد و انسجام اسلامی بررسی می شود.

 

اهداف تحقیق:

هدف کلی:

شناخت دیدگاه اسلام درباره اتحاد و انسجام اسلامی

اهداف فرعی:

-         تعریف اتحاد و وحدت

-         دستیابی به تفاوت بین وحدت و اختلاف

-         شناخت ارکان اتحاد و همبستگی از دیدگاه اسلام

-         تعیین آثار اتحاد و شناخت علل شکست اتحاد و ایجاد تفرقه میان مسلمانان

روش تحقیق:

مقاله تهیه شده به روش توصیفی و بر مبنای تحقیق کتابخانه ای تنظیم شده است. تحقیق کتابخانه ای از آن جهت دارای اعتبار می باشد که می توان با اتکاء به یافته های قبلی دیگران مطالب نو، آموزنده و بدیع ارائه داد. بنابراین با مراجعه به قرآن، نهج البلاغه، نهج الفصاحه و غررالحکم و کتاب های مرتبط دیگر سعی در جمع آوری اطلاعات و سازماندهی آنها در نیل به اهداف مورد نظر شده است.

 

 

دین اسلام

آنچه که از مطالعه آیات و روایات اسلامی استنباط می شود آن است که بزرگترین رکن وحدت و انسجام همانا دین اسلام است زیرا در شبه جزیره عربستان، مفهوم اتحاد و انسجام، دوستی و اخوت. معنی و مفهوم خاصی نداشت و هر قوم و قبله ای تمام اقوام دیگر را بیگانه می دانست و برای آنان هیچ گونه حقوقی قائل نبود و غارت اموال و کشتن افراد را جزء حقوق قانونی خود می دانستند. بدین طریق اختلاف و تفرقه به اوج خود رسیده بود با ظهور دین اسلام خط بطلانی بر تمام رذایل از جمله تفرقه کشیده شد. پیامبر در بدو شروع رسالت خود که منشأ اتحاد و انسجام، همانا دین اسلام این منشأ ریشه اصلی خود را از فطرت انسان می گیرد که خداوند متعال در نهاد مردم همه جوامع به ودیعت نهاده است.

موثقی (1375) می گوید: مبنای وحدت ؟؟ به همان دین فطری انسانی است که همه پیامبران الهی آن را به بشریت تبلیغ نموده و متن کامل آن را پس از حضرت نوح و پیامبران پیشین به وسیله حضرت ابراهیم (ع) ابلاغ شده است و یهود و مسیحیت نیز خود را وابسته به آن می دانند. (ص20)

خداوند در قرآن نه تنها مسلمانان را به اتحاد و همبستگی تشویق نمود بلکه اتحاد همه مردم جهان را امری ضروری تلقی نمودند. زیرا انسان ها در خلقت با هم مشترک هستند و نوع خلقت انسان ها باعث می شود که آنها به مظهر وحدت یگانگی نزدیک شوند و درا ین عالم با یکدیگر متحد شوند.

«یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکروا و انثی و جعلناکم شعوباً و قبائل لتعارو ان اکرمکم عندالله اتقیکم».

ای مردم ما همه شما را نسخت از مرد و زنی آفریدیم و آنگاه شعبه های بسیار و فرق مختلف گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید نه آنکه به واسطه نسب بر هم فخر و مباهات کنید و دل یکدیگر را بشکنید و بدانید که اصل و نسبت نژادی مایه افتخار نیست بلکه بزرگترین شما نزد خدا باتقوی ترین مردمند و خدا کاملاً آگاه است. بر اساس آیه فوق خلقت انسان ها از جنس زن و مرد و قرار دادن آنها به صورت قبایل و شعوب به این جهت بوده که همدیگر را بشناسند و نسبت به یکدیگر معرفت پیدا کنند.

قرآن

قرآن بزرگترین کتاب آسمانی و معجزه‌ی بزرگترین پیامبر خدا حضرت محمد (ص)، معیار صحیح حق و هدایت است و مسلمانان اعتقادات و احکام دین خود را از آن گفته‌‌اند لذا خداوند متعال فرمود: ذالک الکتاب لاریبه فیه هدی للمتقین: این کتابی است که در حقانیت آن هیچ تردیدی نیست و مایه هدایت تقوا پیشگان است.

قرآن کریم مبانی وحدت و انسجام را در قالب واژه هایی چون «اخوت» و«مودت» و برادری دینی و ایمانی در سوره های متعددی از جمله حجر، شوری، حجرات، توبه و... بیان فرموده است. ای رسول به امتت بگو: من از شما اجر رسالت جز این نخواهم که مودت و محبت مرا در حق خویشاوندان مشهور دارید و دوستدار آل محمد باشید که این اجر نفع امت و برای هدایت یافتن آنهاست.

همچنین خداوند در قرآن کریم مسلمانان را به تفکر در وضع اندوهبار گذشته و مقایسه آن پراکندگی با این وحدت دعوت می کند فرمود «فراموش نکنید که در گذشته چگونه با هم دشمن بودید ولی خداوند در پرتو اسلام و ایمان دلهای شما را به هم مربوط ساخت شما دشمنان دیروز و برادران امروزید».

 

 

اتحاد و انسجام در نهج البلاغه

طرح مسأله اتحاد و انسجام در نهج البلاغه جهت شناخت دیدگاه امام علی (ع) در این باره برای محققین و دانشمندان اسلامی ضرور و راهگشاست زیرا در سخنان امام علی (ع) جملاتی که بر ارزشمندی وحدت میان جامعه مسلمانان اصرار و تأکید دارند بسیار دیده می شود، تا جایی که در تاریخ زندگانی خویش، همواره به دنبال اتحاد و یکپارچگی میان جامعه مسلمانان بود و در این راه سختی های فراوانی را به جان خریدند و برای حفظ آن بهای سنگینی را پرداختند. علاوه بر این همیشه مسلمانان را به وحدت دعوت می کرد و بر حفظ آن سفارش می نمود. آن حضرت فرمود: همانا شیطان، راه‌های خود را به شما آسان جلوه می دهد تا گره های محکم دین شما را یکی پس از دیگری بگشاید و به جای وحدت و هماهنگی بر پراکندگی شما بیافزاید.

در خطبه دیگری می فرماید: پیامبر اکرم (ص) آنچه را که به او ابلاغ شد آشکار کرد و پیام های پروردگارش را رساند. او شکاف های اجتماعی را به وحدت، اصلاح و فاصله‌ها را به هم پیوند داد و پس از آن که آتش دشمنی ها و کینه های برافروخته در دل‌ها راه یافته بود، میان خویشاوندان یگانگی برقرار کرد.

دانلود بررسی اتحاد اسلامی از دیدگاه روایات

دانلود بررسی کتاب سوزی ایران و مصر به وسیله مسلمانان

بررسی کتاب سوزی ایران و مصر به وسیله مسلمانان

تحقیق بررسی کتاب سوزی ایران و مصر به وسیله مسلمانان در 14 صفحه ورد قابل ویرایش

دانلود بررسی کتاب سوزی ایران و مصر به وسیله مسلمانان

تحقیق بررسی کتاب سوزی ایران و مصر به وسیله مسلمانان
پروژه بررسی کتاب سوزی ایران و مصر به وسیله مسلمانان
مقاله بررسی کتاب سوزی ایران و مصر به وسیله مسلمانان
دانلود تحقیق بررسی کتاب سوزی ایران و مصر به وسیله مسلمانان
پروژه
پژوهش
مقاله
جزوه
تحقیق
دانلود پروژه
دانلود پژوهش
دانلود مقاله
دانلود جزوه
دانلود تحقیق
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 11 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 14

بررسی کتاب سوزی ایران و مصر به وسیله مسلمانان

 

کتاب سوزی ایران و مصر

از جمله مسایل لازم است «روابط اسلام و ایران مطرح شود مسئله کتاب سوزی در ایران بوسیله مسلمین فاتح ایران است. در حدود نیم قرن است که بطور جدی روی این مسئله تبلیغ می شود.

اگر این حادثه، واقعیت تاریخی داشته باشد و مسلمین کتابخانه یا کتابخانه های ایران یا مصر را به آتش کشیده باشند جای این است که گفته شود اسلام ماهیتی ویرانگر داشته نه سازنده،‌ حداقل باید گفته شود که اسلام هرچند سازنده تمدن فرهنگی بوده است اما ویرانگر تمدن ها و فرهنگ هایی نیز بوده است. پس در برابر خدماتی که به ایران کرده زیان هایی نیز وارد کرده است و اگر در نظری «موهبت» بوده از نظر دیگر «فاجعه» بوده است.

چند سال پیش یک شماره نو مجله «تندرست» که صرفاً یک مجله پزشکی است به دستم رسید. در آن جا خلاصه سخن رانی یکی از پزشکان بنام ایران در یکی از دانشگاه های غرب درج شده بود. در آن سخن رانی پس از آنکه به مضمون اشعار معروف سعدی «بنی آدم اعضای یکدیگرند» به سخنان خود چنین ادامه داده بود:

«یونان قدیم مهد تمدن بوده است فلاسفه و دانشمندان بزرگ مانند سقراط و … داشته ولی آنچه بتوان به دانشگاه امروزی تشبیه کرد در واقع همان است که خسرو پادشاه ساسانی تأسیس کرد و در شوش پایتخت ایران آن روز دارالعلم بزرگی به نام «گندی شاپور» … این دانشگاه سال ها دوام داشت تا اینکه در زمان حمله اعراب به ایران مانند سایر مؤسسات ما از میان رفت. و با آنکه دین مقدس اسلام صراحتاً تأکید کرده است که علم را،‌حتی اگر در چین باشد، باید بدست آورد، فاتحین عرب بر خلاف دستور صریح پیامبر اسلام حتی کتابخانه ملی ایران را آتش زدند و تمام تأسیسات علمی ما را بر باد دادند و از آن تاریخ تا مدت دو قرن ایران تحت نفوذ اعراب باقی ماند» (جمله تندرست، سال 24 ، شماره 2)

در پاسخ این پزشک محترم که چنین قاطعانه در یک مجمع پزشکی جهانی که علی القاعده اطلاعات تاریخی آنها هم از ایشان بیشتر نبوده اظهار داشته، عرض می کنیم:

اولا، بعد از دوره یونان و قبل از تأسیس دانشگاه «گندی شاپور» در ایران،‌دانشگاه عظیم «اسکندریه» بوده که با دانشگاه گندی شاپور طرف قیاس نبوده است. مسلمین که از قرن دوم هجری و بلکه اندکی هم در قرن اول هجری به نقل علم خارجی به زبان عربی پرداختند به مقیاس زیادی از آثار اسکندرانی استفاده کردند تفضیل آن را از کتب مربوطه می توان به دست آورد.

ثانیاً دانشگاه گندی شاپور که بیشتر یک مرکز پزشکی بوده ، کوچکترین آسیبی از ناحیه اعراب فاتح ندید و به حیات خود تا قرن سوم و چهارم هجری ادامه داد. پس از آنکه حوزه عظیم «بغداد» تأسیس شد دانشگاه گندی شاپور تحت الشعاع واقع شد و تدریجاً از بین رفت، خلفای عباسی پیش از آنکه بغداد دارالعلم بشود، از وجود منجمین و پزشکان همین گندی شاپور در دربار خود استفاده می کردند. «ابن ماسویه» ها و «بختیشوع» ها در قرن دوم و سوم هجری فارغ التحصیل همین دانشگاه بودند. پس ادعای اینکه دانشگاه گندی شاپور بدست اعراب فاتح از میان رفت، کاملا از روی بی اطلاعی است.

مسئله مخالفت با کتاب و نوشته ندارد.

گویند روزی پیغمبر (ص) در دست عمر ورقه ای از تورات مشاهده کرد و چنان غضبناک شد که آثار خشم بر چهره او آشکار گردید و آنگاه فرمود: «آیا شریعتی درخشان و پاکیزه برای شما نیاوردم به خدا سوگند اگر موسی خود زنده می بود راه جز پیروی از من نداشت» و نیز به همین سبب بود که پیغمبر فرمود «اهل کتاب را در آنچه به نام دین می گویند نه تصدیق کنید و نه تکذیب. بگویید به آنچه بر ما فرود آمده و به سوی شما آمده (نه آنچه از پیش خود ساخته اید) ایمان داریم معبود ما و شما یکی است.»

همه مسلمانان از صدر اسلام تا کنون از این جمله ها جز این نفهمیده اند که این جمله ها اعلام بی اعتبار بودن مراسم دینی جاهلیت شرک یا اهل کتاب است و ربطی به غیر مراسم گذشته را می پوشاند و عطف به ما سبق نمی کند. مثلا جنایتی اگر در اسلام واقع شود،‌قصاص یا دیه خاص دارد اگر قبل از اسلام شخص و در زمان شرک او صورت گرفته باشد و او بعد مسلمان شده باشد اسلام غطف به ماسبق نمی کند همه مسلمانان از این جمله ما این معانی را فهمیده و می فهمند اینها کجا و معانی من در آوردی نویسندگان قلم به دست در خدمت غرب کجا؟

همچنانکه حدیث عمر به روشنی فریاد می کند که رسول خدا فرموده است با آمدن قرآن و شریعت ختمیه تورات و شریعت موسی منسوخ است. پس پیغمبر مطالعه هر کتاب حتی کتب دینی را منع نفرمود، بلکه مطالعه در خصوص کتاب های آسمانی منسوخ گذشته را منع کرد آن حضرت برای اینکه مسلمانان شرایع منسوخ گذشتگان را با شریعت اسلامی نیامیزند آن ها را از مطالعه تورات منع فرمود. اینکه پیغمبر فرمود آنچه از اهل کتاب می شنوید نه تصدیق کنید و نه تکذیب نیز ناظر به قصص ینی و احیاناً احکام دینی است. حضرت با این جمله ها به آن ها فهمانید که در دست اهل کتاب راست و دروغ به هم آمیخته است. چون شما اهل تشخیص نیستید، نه تصدیق کنید (مبادا که دروغی را تصدیق کرده باشید ) و نه تکذیب کنید (مبادا که راستی را تکذیب کرده باشید) . کما اینکه جمله : «در قرآن حکایت گذشتگان و پیشگویی آینده قانون حاکم میان شما است» که در نهج البلاغه نیز آمده است ناظر به حکایات دینی اخروی و قوانین مذهبی است و مقصود این است که با آمدن قرآن شما به کتاب آسمانی دیگری نیاز ندارید.

از همه مضحک تر تمسک به آیه «و لا رطب و لا یابس الا فی کتاب مبین» است ( تر و یا خشکی نیست مگر آنکه در کتابی روشن وجود دارد) که تا آنجا که اطلاع دارم یک نفر از مفسرین نیز این آیه را مربوط به قرآن ندانسته است و همگی آن را به «لوح محفوظ» تفسیر کرده اند.

دانلود بررسی کتاب سوزی ایران و مصر به وسیله مسلمانان