بررسی و شناخت عوامل مرتبط با خانه گریزی نوجوانان به منظور کاهش آسیب های اجتماعی مرتبط با آن

یاریگری و حمایتی قوی وجود دارد ، ولی در کشور ما دختری که از خانه فرار می کند از ترس دستگیری ، بازداشت ، زندان و یا حتی بازگرداندن به منزل از دست سیستم قضایی نیز فرار می کند و از تماس با موسسات اجتماعی خودداری می کند
دسته بندی علوم اجتماعی
فرمت فایل doc
حجم فایل 149 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 142
بررسی و شناخت عوامل مرتبط با خانه گریزی نوجوانان به منظور کاهش آسیب های اجتماعی مرتبط با آن

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

یاریگری و حمایتی قوی وجود دارد ، ولی در کشور ما دختری که از خانه فرار می کند از ترس دستگیری ، بازداشت ، زندان و یا حتی بازگرداندن به منزل از دست سیستم قضایی نیز فرار می کند و از تماس با موسسات اجتماعی خودداری می کند.

پس بهتر است قبل از آنکه شاهد پیامدها و بحرانهای اجتماعی ، فرهنگی و روانی این مسئله باشیم و قبل از آنکه پیامدهای آن ، کیان روابط انسانی و خانوادگی و امنیت روانی و اخلاقی جامعه را به خطر اندازد ، متخصصان و برنامه ریزان طرحی نو در افکنند تا با این مسئله برخورد درست صورت گیرد.از طرفی دختران فراری واقعیت امروز جامعه ما هستند.به نظر می رسد که می توان با تقویت و گسترش نهادهای یادیگری و مدد کاری و.... از پیامدهای آن کاست.

بیان مسئله

دختران فراری عموماًً کسانی هستند که به دلایل گوناگونی مانند ، اعتقاد به اینکه در خانواده به آنان بی توجهی شده است ، یا تحت تاثیر ساز و کارهای روانی برای رسیدن به امنیت روانی و رهایی از سلطه ی والدین ، در پی یافتن قدرتی شایسته بر می آیند تا با تسلیم شدن و اطاعت از آنان ، نگرانی و اضطراب درونی خود را کاهش دهند.

شاید بتوان گفت : دختران فراری از گروه افرادی هستند که در خانه احساس امنیت نمی کنند و پنداشت صحیحی از اوضاع و احوال بیرون از خانه ندارند ، اینان زمانی به اشتباه خود پی می برند که در بیرون از خانه مورد سو استفاده قرار می گیرند و موقعیت برای بازگشت آنان مشکل تر می شود.

فرار از خانه تقریباً در همه کشورها صورت می گیرد و از آن به عنوان یک معضل خانوادگی- اجتماعی نام برده می شود.اما چیزی که شایان ذکر است این که فرار دختران بیش از پسران گزارش شده است.بدیهی است فرد فراری اگر دختر باشد احتمال بیشتری دارد که وضعی ناگوارتر از هر پسر فراری داشته باشد.از این رو به فرار دختران بیشتر تاکید می گردد.

در فرار دختران از خانه عوامل بسیار گوناگونی نقش دارد مانند : عوامل اقتصادی ، فرهنگی ، خانوادگی و... البته می توان گفت مشکلات رفتاری هم می تواند در روابط اعضای خانواده تاثیر بسزایی داشته باشد.با توجه به اینکه خانواده ها حقوق مساوی برای فرزندان دختر و پسر خود قائل نیستند.اما بطور معمول حمایت و مراقبت بیشتری درباره دختران معمول می دارند.بعضی از خانواده ها بدون آگاهی دادن به دختران و تبیین علت مراقبت والدین فقط به شدت نسبت به آنان سختگیری می کنند و آنها را مورد محدودیت های مختلف قرار می دهند و گاه کوچکترین رفتار آنان را مورد تنبیه قرار می دهند و در بسیاری از موارد حفظ و مراقبت از آنان را با خشونت در هم می آمیزند و تعصب والدین به منبعی برای ایجاد اختلاف با دخترانشان تبدیل می شود و هنگامی که دختران از وضعیت پیرامون خود مطلع می شوند و در زمانی که بیش از حد تحت فشار باشند می گریزند.

اما همانطور که عدم توجه به نیازهای عاطفی فرزندان می تواند عامل فرار از خانه باشد توجه بیش از حد والدین و در اختیار بودن امکانات رفاهی فرد و داشتن آزادی مطلق هم می تواند مسائلی را به بار آورد.

اشتغال والدین و عدم حضور آنها باعث می شود که کنترلی بر روی رفتار اعضای خانواده نداشته باشند و همین امر نیز باعث فرار می شود.به نظر بسیاری از صاحب نظران مهمترین علت عمده فرار از خانه عامل اقتصادی و یا همان (فقر) است.

مارکس معتقد است که جنایت ، فحشا ، فساد و فرار از خانه در درجه نخست ناشی از فقر است که زاییده سیستم سرمایه داری است.بدین سان که عده معدودی با در اختیار گرفتن وسایل تولید ، ثروت ها را بطور نامساوی قسمت می کنند و تناقضات را پدید می آورند و تحت تاثیر این عقاید امروزه بسیاری از پدیده های جامعه را به چگونگی وضع اقتصادی نسبت می دهند.

اما اجتماع را نیز نمی توان نادیده گرفت که بی شک یکی از عوامل لغزش جوانان است.

طبق نظریه ساترلند در مورد اجتماع ، انتقال فرهنگی عموماًً در فرد از طریق گروههایی نظیر دوستان یا خانواده آموخته می شود که می تواند زمینه ی انحرافات در فرد شکل گیرد.

اما اسگودنیز معتقد است ، هر چقدر میزان گذران جوان و فرد با گروههای همسن خود بیشتر باشد فرد همانند آنها می شود و برای کسب احترام در گروه به رفتارهای ضد اجتماعی تشویق می شوند و با عضویت در این گروهها ارزشهای نادرست از جمله برخورد با امر و نهی والدین و .... در آنها تقویت می شود.

اما کیدکران معتقد است که انزوا و فقدان نظارت و کنترل و کم ارزشی را به عنوان عامل اصلی فرار از خانه می داند و معتقد است والدینی که فرزندان آنها فرار می کنند حمایت کمتری از فرزندان خود به عمل می آورند.بی شک شهر نشینی افراد نیز به معضل فرار از خانه دامن زده است.به نظر می رسد بافت اجتماعی شهرهای بزرگ و پیچیدگی روز افزون زندگی شهری فرصت ارتکاب جرایم و رفتارهای ضد اجتماعی را فراهم می کند اما شاید این علت به تنهایی کافی نباشد.

تقلید هم می تواند به نوبه خود سهم به سزایی را در کنار دیگر عوامل فراهم سازد ، این تقلید می تواند به طرق مختلف صورت می گیرد.

این تقلید می تواند از رفتار مجرمانه والدین صورت گیرد ، اما به نظر می رسد وسایل ارتباط جمعی نیز بی تاثیر نباشد ، فیلم هایی که به خاطر دستیابی به آرزوها و برقراری روابط عاشقانه میان جوانان مشوق آنها می شود.وسایل ارتباطی که شاید نوجوانان و یا جوانانی که هنوز به استقلال کاملی نرسیده اند آنها را به فرار از خانه تشویق می کنند.

اما مهمترین عاملی که بیشترین تاثیر را دارد خانواده است.خانواده هایی که دختران را به اجبار وادار به ازدواج می کنند ، خانواده هایی که فرزندان بسیاری دارند و کمی درآمدشان علتی می شود تا نیازهای متعدد فرزندشان برآورده نشود ، کسانی که از حضور ناپدری و نا مادری در خانه رنج می برند.... می تواند به معضل فرار از خانه تبدیل شود.

بیکاری و یا اشتغال هم از دیگر عواملی است که بر روی فرار از خانه می تواند تاثیر داشته باشد.البته دورکیم هم عامل انحرافات و بزهکاری را فقر و بیکاری می داند و نیز تغییر ارزشها را به عنوان یک عامل تهدید آمیز برای جامعه بیان می کند.

معضل فرار از خانه در هر طبقه اجتماعی می تواند اتفاق بیافتد و همچنین می تواند اثراتی را بر روی جامعه و خانواده بگذارد.

البته مسئله خانه گریزی بنابر انگیزه افراد با هم متفاوت است.بعضی از افراد فرار می کنند تا به تمایلات و خواسته های خود برسند و بعضی دیگر به این علت که خود را از تمامی قید و بندهای زندگی رها کنند.

طلاق و اثراتی که بر روی خانواده و فرزندان می گذارد ، کشمکش ها و جدال هم از دیگر علت های خانوادگی است که می تواند به عاملی برای فرار از خانه تبدیل شود.

اما واقعاً چگونه می توان این معضل اجتماعی را حل نمود؟

بنابر نظر دورکیم ، کاری را به خاطر جرم بودن محکوم نکنیم بلکه از آن جهت که آن را محکوم می کنیم جرم تلقی می شود.

اهداف پژوهش :

اهداف کلی :

بررسی و شناخت عوامل مرتبط با خانه گریزی نوجوانان به منظور کاهش آسیب های اجتماعی مرتبط با آن

اهداف جزیی :

الف) بررسی و شناخت عوامل اقتصادی مرتبط با خانه گریزی نوجوانان.مانند : فقر ، افزایش بیکاری در جامعه پایین بودن سطح درآمد و....

ب) بررسی و شناخت عوامل اجتماعی مرتبط با خانه گریزی نوجوانان.مانند : رشد سریع شهر نشینی ، وجود دوستان ناباب ، رشد سریع جمعیت و...

ج) بررسی و شناخت عوامل فرهنگی مرتبط با خانه گریزی نوجوانان.مانند الگو برداری از برنامه های رسانه ی تصویری مانند ماهواره ، سست شدن بنیان های اساسی خانواده ، ناهماهنگی میان ارزش های فرهنگی و...

د) بررسی و شناخت عوامل خانوادگی مرتبط با خانه گریزی نوجوانان.مانند : طلاق والدین ، بزهکار بودن والدین ، محدودیت های شدید خانواده و....

اهمیت موضوع پژوهش

نظری :

با توجه به ضعف مطالعات در این زمینه و از آنجایی که تحقیقاتی جامع در مورد فرار از خانه صورت نگرفته است پس ما باید نسبت به معضل فرار از خانه آگاه شویم و پیامدهای ناشی از این اقدام را بشناسیم.

با توجه به اینکه هر روز تعداد دخترانی که از خانه می گریزند افزایش می یابند پس ما باید نسبت به این معضل دید وسیعی را به کار گیریم تا بتوانیم تا حدودی این مسئله را کاهش دهیم.

کاربردی :

بررسی معضل فرار از خانه باعث می شود عوامل موثری که بر روی آن تاثیر می گذارد را بشناسیم تا بتوانیم با این معضل اجتماعی مقابله کنیم.اما نه تنها باید خانواده و فرد را از این معضل آگاه کنیم بلکه باید جامعه را به حدی برسانیم تا مسئله خانه گریزی را به میزان قابل توجهی کاهش دهد و تمام توان خود را در این راه بر این مسئله معطوف کند.

بی شک خانواده مطمئن ترین کانون زندگی برای تمامی افراد است و همچنین تعامل با والدین شیرین ترین تعاملات برای افراد است.

پس تردیدی نیست که آسیب دیدگان امروز ، آسیب دیدگان فردا خواهند بود و وقتی جامعه ی امروز نوجوانان خود را دچار آسیب می کند پیش بینی می شود که همین جامعه فردا در معرض آسیب آنان خواهد بود.پس باید به معضل فرار از خانه بیشتر توجه نمود و آگاهی جوانان و خانواده را افزایش داد و باید طوری به این مسئله بنگریم که گویی کاهش دادن این معضل راهی را برای رشد و آگاهی فراهم کند.

در واقع حل معضل فرار از خانه می تواند مشکلات بسیاری را چه در جامعه و چه در خانواده برطرف نماید که جامعه را به سمت تعالی سوق دهد.

می توان از سخت گیری والدین کاست ، می توان اجتماع را برای افراد طوری مهیا نمود که افراد در آن احساس امنیت و آرامش کنند و...

پس باید سعی کرد تا مسئله خانه گریزی کاهش یابد و کمک نمود تا عوامل موثر بر خانه گریزی را بشناسیم تا بتوانیم با آن مقابله کنیم.


فرضیات پژوهش

1) به نظر می رسد بین خشونت خانگی نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

2) به نظر می رسد بین آزادی مطلق نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

3) به نظر می رسد بین فقر نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

4) به نظر می رسد بین طلاق والدین نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

5) به نظر می رسد بین اشتغال والدین نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

6) به نظر می رسد بین بیکاری نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

7) به نظر می رسد بین شهرنشینی نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

8) به نظر می رسد بین علت های خانوادگی نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

9) به نظر می رسد بین محدودیت های مختلف نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

10) به نظر می رسد بین اجتماع نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

11) به نظر می رسد بین تقلید و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

12) به نظر می رسد بین انگیزه نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

13) به نظر می رسد بین ازدواج اجباری نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

14) به نظر می رسد بین تبعیض خانوادگی نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

15) به نظر می رسد بین ارتباط جمعی نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

16) به نظر می رسد بین اشتغال نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

17) به نظر می رسد بین مجرم بودن والدین نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

18) به نظر می رسد بین رشد ناقص استقلال نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

19) به نظر می رسد بین ضعف نظارتهای اجتماعی و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

20) به نظر می رسد بین تغییر ارزشها و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

21) به نظر می رسد بین روابط عاشقانه نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

22) به نظر می رسد بین تعصب والدین نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

23) به نظر می رسد بین همسالان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

24) به نظر می رسد بین حضور ناپدری و نامادری در خانواده نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

25) به نظر می رسد تعدد فرزند و کمی در آمد خانواده های نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

تعریف عملیاتی :

1) خشونت خانگی :

رفتاری است که با صفاتی نظیر نوع خشونت ، شدت خشونت ، مدت زمان خشونت قابل بررسی است که منظور من در این تحقیق نوع خشونت می باشد که از سه طبقه زیر خارج نیست.

خشونت با برخورد فیزیکی

خشونت با فحاشی

سایر خشونت

2) طلاق والدین

عملی است که با صفاتی نظیر جدا شدن ، مدت زمان جدا شدن ، نوع جدا شدن قابل بررسی است که منظور من در این تحقیق مدت زمان جدا شدن است که از سه طبقه زیر خارج نیست.

کمتر از 1 سال

از 1 تا 2 سال

از 2 سال و بیشتر


دانلود مبانی نظری و پیشینه خشونت خانگی علیه زنان (فصل دو)

مبانی نظری و پیشینه خشونت خانگی علیه زنان (فصل دو)

مبانی نظری و پیشینه خشونت خانگی علیه زنان (فصل دو)

دانلود مبانی نظری و پیشینه خشونت خانگی علیه زنان (فصل دو)

مبانی نظری و پیشینه خشونت خانگی علیه زنان (فصل دو)
دسته بندی مبانی و پیشینه نظری
فرمت فایل doc
حجم فایل 30 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 31

مبانی نظری و پیشینه خشونت خانگی علیه زنان (فصل دو)

در 31 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل:  WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

خشونت خانگی علیه زنان

خشونت عبارت است از هرگونه فعل یا ترک فعلی که باعث آسیب جسمی، جنسی و یا روانی شود (کار،1381). خشونت را می توان عملی آسیب رسان دانست که فرد برای پیشبرد مقاصد خویش انجام میدهد و صرفا جنبه فیزیکی ( بدنی) ندارد بلکه ممکن است ابعاد روانی (فحاشی، تحقیر، منزوی کردن فرد، داد و فریاد)، جنسی و اقتصادی هم به خود بگیرد (درویش پور1387، به نقل از محمدی، میرزایی،1391؛کار1379) .

خشونت علیه زنان پدیده ای چند بعدی است که خشونت خانگی یکی از تظاهرات آن به شمار می رود. خشونت در هر جامعه شکل هایی به خود می گیرد که با ساختار قانونی، سنتی و دینی و سیاسی همان جامعه متناسب است. بنابراین اثار خشونت علیه زنان در ایران را باید در مجموعه ای به هم تنیده از انواع خشونت های خانگی، اجتماعی، سیاسی و تفاسیر خاصی از دین جستجو کرد. تاکید بر ارزش هایی مانند جداسازی افراد دو جنس در مراکز دانشگاهی، منع حضور زنان از تماشای مسابقات ورزشی مردان، جلوگیری از فعالیت زنان هنرمند در جایگاه خواننده و مانند اینها، شکل هایی از خشونت است که بر زنان ایران تحمیل شده است (کار، 1381). به هر نوع عمل و یا احتمال رفتاری که به آسیب جسمی، جنسی، روانی یا محرومیت و عذاب منجر شود خشونت علیه زنان گفته می شود این تعریف، تهدید به چنین اعمال و رفتاری، محرومیت از آزادی به اجبار یا به اختیار، اعم از اینکه در زندگی شخصی(خصوصی) یا جمعی رخ دهد را نیز در بر می گیرد (نهاوندی1386 به نقل از وردی نیا، ریاحی، اسفندیاری). ...

...

دیدگاه های نظری خشونت:

نظریه پذیرش فرهنگی:

با توجه به این نظریه، علت خشونت مردان علیه زنان وابسته به فرهنگی است که افراد در آن زندگی می کنندوقتی در جامعه ای هنجارها و ارزش های فرهنگی خشونت مرد علیه همسرش را مورد تایید قرار دهد طبعا در چنین جامعه ای با آمار بیشتری از این نوع خشونت مواجه می شویم. بارنت معتقد است که خشونت در خانواده بازتاب مدارای جامعه با قربانی شدن فرد آسیب پذیر است (بارنت، 1995).

بر اساس تحقیق دوباش و دوباش[1]  مردانی که با همسران خود بد رفتاری می کنند در فرهنگی زندگی می کنند که در آن حاکمیت مردان بیشتر از زنان است( دوباش و دوباش،1979).

حتی تظاهرات خوردن، خوابیدن و جفت گیری به عنوان پدیده های زیستی به فرمان و انتظام فرهنگ در میاید و آدمی در تحقق آنها نه تنها خود که فرهنگ را نیز باز تولید می کند (محمدی اصل، 1388)

اعمال خشونت بر زنان به طور کلی و خشونت خانوادگی به طور خاص اجزای اصلی جوامعی را تشکیل می دهند که به زنان ستم روامی دارند، زیرا اعمال خشونت بر زنان از رفتار جنس غالب در جامعه نشات مس گیرد و در ضمن موجب تداوم آن می شود و وسیله ای است برای کنترل زنان در تنها فضایی که به طور سنتی بر آن غلبه دارند و آن خانه است. قطعنامه 45/19694 در ماده دوم بیانیه خود خشونت را به صورت خشونت جسمی، جنسی و روانی که در خانواده رخ می دهد توصیف می کند اما آن را محدود به موارد یاد شده نمی داند بلکه ضرب و شتم، سوء استفاده جنسی از دختر بچه ها در محیط خانواده، خشونت مربوط به جهیزیه و مهریه، تجاوز زناشویی، ختنه زنان و سایر اعمال سنتی آزاردهنده زنان، خشونت غیر همسر و خشونت وابسته به استثمار را نیز شامل می شود (کار،1381). ...

...


[1] Dobach & Dobach

...

در پژوهشی که حسنی رنجبر و نجفی عرب درسال(1391) انجام دادند به این نتیجه رسیدند که زنان خیلی بیشتر از مردان  از تعدیل کننده ها و نقل قول مستقیم استفاده کرده اند و همچنین جملات ناقص شان هم بیشتر است که این مسئله به خوبی نشانگر  حالت انفعالی شان در محاورات است و همچنین مردان بیشتر از عذر خواهی و پوزش استفاده کردند البته نه در برابر زنان بلکه در مقابل هم جنسشان که این موضوع هم نشانگر سلطه گری مردان در مکالماتشان با زنان است (حسنی رنجبر و نجفی عرب 1391).

در پژوهشی که زارع در سال 1385 در شیراز انجام داد به این نتیجه رسید که قریب به نیمی از جمعیت نمونه مورد مطالعه دارای ویژگی های زنانه  یعنی کلیشه ای هستنددر تمام مطالعاتی که در خصوص کلیشه های جنسیتی انجام شده است روشن شده است که کلیشه ها طی 20 یا 30 سال گذشته تا حد زیادی ثابت مانده است (زارع،1385). ...

...

دانلود مبانی نظری و پیشینه خشونت خانگی علیه زنان (فصل دو)