بررسی و شناخت عوامل مرتبط با خانه گریزی نوجوانان به منظور کاهش آسیب های اجتماعی مرتبط با آن

یاریگری و حمایتی قوی وجود دارد ، ولی در کشور ما دختری که از خانه فرار می کند از ترس دستگیری ، بازداشت ، زندان و یا حتی بازگرداندن به منزل از دست سیستم قضایی نیز فرار می کند و از تماس با موسسات اجتماعی خودداری می کند
دسته بندی علوم اجتماعی
فرمت فایل doc
حجم فایل 149 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 142
بررسی و شناخت عوامل مرتبط با خانه گریزی نوجوانان به منظور کاهش آسیب های اجتماعی مرتبط با آن

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

یاریگری و حمایتی قوی وجود دارد ، ولی در کشور ما دختری که از خانه فرار می کند از ترس دستگیری ، بازداشت ، زندان و یا حتی بازگرداندن به منزل از دست سیستم قضایی نیز فرار می کند و از تماس با موسسات اجتماعی خودداری می کند.

پس بهتر است قبل از آنکه شاهد پیامدها و بحرانهای اجتماعی ، فرهنگی و روانی این مسئله باشیم و قبل از آنکه پیامدهای آن ، کیان روابط انسانی و خانوادگی و امنیت روانی و اخلاقی جامعه را به خطر اندازد ، متخصصان و برنامه ریزان طرحی نو در افکنند تا با این مسئله برخورد درست صورت گیرد.از طرفی دختران فراری واقعیت امروز جامعه ما هستند.به نظر می رسد که می توان با تقویت و گسترش نهادهای یادیگری و مدد کاری و.... از پیامدهای آن کاست.

بیان مسئله

دختران فراری عموماًً کسانی هستند که به دلایل گوناگونی مانند ، اعتقاد به اینکه در خانواده به آنان بی توجهی شده است ، یا تحت تاثیر ساز و کارهای روانی برای رسیدن به امنیت روانی و رهایی از سلطه ی والدین ، در پی یافتن قدرتی شایسته بر می آیند تا با تسلیم شدن و اطاعت از آنان ، نگرانی و اضطراب درونی خود را کاهش دهند.

شاید بتوان گفت : دختران فراری از گروه افرادی هستند که در خانه احساس امنیت نمی کنند و پنداشت صحیحی از اوضاع و احوال بیرون از خانه ندارند ، اینان زمانی به اشتباه خود پی می برند که در بیرون از خانه مورد سو استفاده قرار می گیرند و موقعیت برای بازگشت آنان مشکل تر می شود.

فرار از خانه تقریباً در همه کشورها صورت می گیرد و از آن به عنوان یک معضل خانوادگی- اجتماعی نام برده می شود.اما چیزی که شایان ذکر است این که فرار دختران بیش از پسران گزارش شده است.بدیهی است فرد فراری اگر دختر باشد احتمال بیشتری دارد که وضعی ناگوارتر از هر پسر فراری داشته باشد.از این رو به فرار دختران بیشتر تاکید می گردد.

در فرار دختران از خانه عوامل بسیار گوناگونی نقش دارد مانند : عوامل اقتصادی ، فرهنگی ، خانوادگی و... البته می توان گفت مشکلات رفتاری هم می تواند در روابط اعضای خانواده تاثیر بسزایی داشته باشد.با توجه به اینکه خانواده ها حقوق مساوی برای فرزندان دختر و پسر خود قائل نیستند.اما بطور معمول حمایت و مراقبت بیشتری درباره دختران معمول می دارند.بعضی از خانواده ها بدون آگاهی دادن به دختران و تبیین علت مراقبت والدین فقط به شدت نسبت به آنان سختگیری می کنند و آنها را مورد محدودیت های مختلف قرار می دهند و گاه کوچکترین رفتار آنان را مورد تنبیه قرار می دهند و در بسیاری از موارد حفظ و مراقبت از آنان را با خشونت در هم می آمیزند و تعصب والدین به منبعی برای ایجاد اختلاف با دخترانشان تبدیل می شود و هنگامی که دختران از وضعیت پیرامون خود مطلع می شوند و در زمانی که بیش از حد تحت فشار باشند می گریزند.

اما همانطور که عدم توجه به نیازهای عاطفی فرزندان می تواند عامل فرار از خانه باشد توجه بیش از حد والدین و در اختیار بودن امکانات رفاهی فرد و داشتن آزادی مطلق هم می تواند مسائلی را به بار آورد.

اشتغال والدین و عدم حضور آنها باعث می شود که کنترلی بر روی رفتار اعضای خانواده نداشته باشند و همین امر نیز باعث فرار می شود.به نظر بسیاری از صاحب نظران مهمترین علت عمده فرار از خانه عامل اقتصادی و یا همان (فقر) است.

مارکس معتقد است که جنایت ، فحشا ، فساد و فرار از خانه در درجه نخست ناشی از فقر است که زاییده سیستم سرمایه داری است.بدین سان که عده معدودی با در اختیار گرفتن وسایل تولید ، ثروت ها را بطور نامساوی قسمت می کنند و تناقضات را پدید می آورند و تحت تاثیر این عقاید امروزه بسیاری از پدیده های جامعه را به چگونگی وضع اقتصادی نسبت می دهند.

اما اجتماع را نیز نمی توان نادیده گرفت که بی شک یکی از عوامل لغزش جوانان است.

طبق نظریه ساترلند در مورد اجتماع ، انتقال فرهنگی عموماًً در فرد از طریق گروههایی نظیر دوستان یا خانواده آموخته می شود که می تواند زمینه ی انحرافات در فرد شکل گیرد.

اما اسگودنیز معتقد است ، هر چقدر میزان گذران جوان و فرد با گروههای همسن خود بیشتر باشد فرد همانند آنها می شود و برای کسب احترام در گروه به رفتارهای ضد اجتماعی تشویق می شوند و با عضویت در این گروهها ارزشهای نادرست از جمله برخورد با امر و نهی والدین و .... در آنها تقویت می شود.

اما کیدکران معتقد است که انزوا و فقدان نظارت و کنترل و کم ارزشی را به عنوان عامل اصلی فرار از خانه می داند و معتقد است والدینی که فرزندان آنها فرار می کنند حمایت کمتری از فرزندان خود به عمل می آورند.بی شک شهر نشینی افراد نیز به معضل فرار از خانه دامن زده است.به نظر می رسد بافت اجتماعی شهرهای بزرگ و پیچیدگی روز افزون زندگی شهری فرصت ارتکاب جرایم و رفتارهای ضد اجتماعی را فراهم می کند اما شاید این علت به تنهایی کافی نباشد.

تقلید هم می تواند به نوبه خود سهم به سزایی را در کنار دیگر عوامل فراهم سازد ، این تقلید می تواند به طرق مختلف صورت می گیرد.

این تقلید می تواند از رفتار مجرمانه والدین صورت گیرد ، اما به نظر می رسد وسایل ارتباط جمعی نیز بی تاثیر نباشد ، فیلم هایی که به خاطر دستیابی به آرزوها و برقراری روابط عاشقانه میان جوانان مشوق آنها می شود.وسایل ارتباطی که شاید نوجوانان و یا جوانانی که هنوز به استقلال کاملی نرسیده اند آنها را به فرار از خانه تشویق می کنند.

اما مهمترین عاملی که بیشترین تاثیر را دارد خانواده است.خانواده هایی که دختران را به اجبار وادار به ازدواج می کنند ، خانواده هایی که فرزندان بسیاری دارند و کمی درآمدشان علتی می شود تا نیازهای متعدد فرزندشان برآورده نشود ، کسانی که از حضور ناپدری و نا مادری در خانه رنج می برند.... می تواند به معضل فرار از خانه تبدیل شود.

بیکاری و یا اشتغال هم از دیگر عواملی است که بر روی فرار از خانه می تواند تاثیر داشته باشد.البته دورکیم هم عامل انحرافات و بزهکاری را فقر و بیکاری می داند و نیز تغییر ارزشها را به عنوان یک عامل تهدید آمیز برای جامعه بیان می کند.

معضل فرار از خانه در هر طبقه اجتماعی می تواند اتفاق بیافتد و همچنین می تواند اثراتی را بر روی جامعه و خانواده بگذارد.

البته مسئله خانه گریزی بنابر انگیزه افراد با هم متفاوت است.بعضی از افراد فرار می کنند تا به تمایلات و خواسته های خود برسند و بعضی دیگر به این علت که خود را از تمامی قید و بندهای زندگی رها کنند.

طلاق و اثراتی که بر روی خانواده و فرزندان می گذارد ، کشمکش ها و جدال هم از دیگر علت های خانوادگی است که می تواند به عاملی برای فرار از خانه تبدیل شود.

اما واقعاً چگونه می توان این معضل اجتماعی را حل نمود؟

بنابر نظر دورکیم ، کاری را به خاطر جرم بودن محکوم نکنیم بلکه از آن جهت که آن را محکوم می کنیم جرم تلقی می شود.

اهداف پژوهش :

اهداف کلی :

بررسی و شناخت عوامل مرتبط با خانه گریزی نوجوانان به منظور کاهش آسیب های اجتماعی مرتبط با آن

اهداف جزیی :

الف) بررسی و شناخت عوامل اقتصادی مرتبط با خانه گریزی نوجوانان.مانند : فقر ، افزایش بیکاری در جامعه پایین بودن سطح درآمد و....

ب) بررسی و شناخت عوامل اجتماعی مرتبط با خانه گریزی نوجوانان.مانند : رشد سریع شهر نشینی ، وجود دوستان ناباب ، رشد سریع جمعیت و...

ج) بررسی و شناخت عوامل فرهنگی مرتبط با خانه گریزی نوجوانان.مانند الگو برداری از برنامه های رسانه ی تصویری مانند ماهواره ، سست شدن بنیان های اساسی خانواده ، ناهماهنگی میان ارزش های فرهنگی و...

د) بررسی و شناخت عوامل خانوادگی مرتبط با خانه گریزی نوجوانان.مانند : طلاق والدین ، بزهکار بودن والدین ، محدودیت های شدید خانواده و....

اهمیت موضوع پژوهش

نظری :

با توجه به ضعف مطالعات در این زمینه و از آنجایی که تحقیقاتی جامع در مورد فرار از خانه صورت نگرفته است پس ما باید نسبت به معضل فرار از خانه آگاه شویم و پیامدهای ناشی از این اقدام را بشناسیم.

با توجه به اینکه هر روز تعداد دخترانی که از خانه می گریزند افزایش می یابند پس ما باید نسبت به این معضل دید وسیعی را به کار گیریم تا بتوانیم تا حدودی این مسئله را کاهش دهیم.

کاربردی :

بررسی معضل فرار از خانه باعث می شود عوامل موثری که بر روی آن تاثیر می گذارد را بشناسیم تا بتوانیم با این معضل اجتماعی مقابله کنیم.اما نه تنها باید خانواده و فرد را از این معضل آگاه کنیم بلکه باید جامعه را به حدی برسانیم تا مسئله خانه گریزی را به میزان قابل توجهی کاهش دهد و تمام توان خود را در این راه بر این مسئله معطوف کند.

بی شک خانواده مطمئن ترین کانون زندگی برای تمامی افراد است و همچنین تعامل با والدین شیرین ترین تعاملات برای افراد است.

پس تردیدی نیست که آسیب دیدگان امروز ، آسیب دیدگان فردا خواهند بود و وقتی جامعه ی امروز نوجوانان خود را دچار آسیب می کند پیش بینی می شود که همین جامعه فردا در معرض آسیب آنان خواهد بود.پس باید به معضل فرار از خانه بیشتر توجه نمود و آگاهی جوانان و خانواده را افزایش داد و باید طوری به این مسئله بنگریم که گویی کاهش دادن این معضل راهی را برای رشد و آگاهی فراهم کند.

در واقع حل معضل فرار از خانه می تواند مشکلات بسیاری را چه در جامعه و چه در خانواده برطرف نماید که جامعه را به سمت تعالی سوق دهد.

می توان از سخت گیری والدین کاست ، می توان اجتماع را برای افراد طوری مهیا نمود که افراد در آن احساس امنیت و آرامش کنند و...

پس باید سعی کرد تا مسئله خانه گریزی کاهش یابد و کمک نمود تا عوامل موثر بر خانه گریزی را بشناسیم تا بتوانیم با آن مقابله کنیم.


فرضیات پژوهش

1) به نظر می رسد بین خشونت خانگی نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

2) به نظر می رسد بین آزادی مطلق نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

3) به نظر می رسد بین فقر نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

4) به نظر می رسد بین طلاق والدین نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

5) به نظر می رسد بین اشتغال والدین نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

6) به نظر می رسد بین بیکاری نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

7) به نظر می رسد بین شهرنشینی نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

8) به نظر می رسد بین علت های خانوادگی نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

9) به نظر می رسد بین محدودیت های مختلف نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

10) به نظر می رسد بین اجتماع نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

11) به نظر می رسد بین تقلید و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

12) به نظر می رسد بین انگیزه نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

13) به نظر می رسد بین ازدواج اجباری نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

14) به نظر می رسد بین تبعیض خانوادگی نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

15) به نظر می رسد بین ارتباط جمعی نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

16) به نظر می رسد بین اشتغال نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

17) به نظر می رسد بین مجرم بودن والدین نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

18) به نظر می رسد بین رشد ناقص استقلال نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

19) به نظر می رسد بین ضعف نظارتهای اجتماعی و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

20) به نظر می رسد بین تغییر ارزشها و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

21) به نظر می رسد بین روابط عاشقانه نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

22) به نظر می رسد بین تعصب والدین نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

23) به نظر می رسد بین همسالان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

24) به نظر می رسد بین حضور ناپدری و نامادری در خانواده نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

25) به نظر می رسد تعدد فرزند و کمی در آمد خانواده های نوجوانان و خانه گریزی نوجوانان رابطه وجود داشته باشد.

تعریف عملیاتی :

1) خشونت خانگی :

رفتاری است که با صفاتی نظیر نوع خشونت ، شدت خشونت ، مدت زمان خشونت قابل بررسی است که منظور من در این تحقیق نوع خشونت می باشد که از سه طبقه زیر خارج نیست.

خشونت با برخورد فیزیکی

خشونت با فحاشی

سایر خشونت

2) طلاق والدین

عملی است که با صفاتی نظیر جدا شدن ، مدت زمان جدا شدن ، نوع جدا شدن قابل بررسی است که منظور من در این تحقیق مدت زمان جدا شدن است که از سه طبقه زیر خارج نیست.

کمتر از 1 سال

از 1 تا 2 سال

از 2 سال و بیشتر


دانلود تحقیق رابطه بین طلاق والدین و بزهکاری فرزندان

رابطه بین طلاق والدین و بزهکاری فرزندان

فصل اول کلیات مقدمه و طرح مسأله بزهکاری پدیده ای اجتماعی و دارای بستر اجتماعی است هر چند که عوامل زیستی ، روانی، جغرافیایی، قومی، نژادی و موارد دیگر در نحوه شکل‌گیری و بروز نوع بزه بسیار مهمی ایفاء می‌کنند، تبیین مسأله بر اساس عامل محیط اجتماعی، تحدید نگرش حوزه جامعه شناسی اجتماعی است خصوصاً نحوه عملکرد کوچکترین ومهمترین نهاد اجتماعی یعنی خانو

دانلود رابطه بین طلاق والدین و بزهکاری فرزندان

دانلود مقاله رابطه بین طلاق والدین و بزهکاری فرزندان
خرید مقاله رابطه بین طلاق والدین و بزهکاری فرزندان
خرید و دانلود مقاله رابطه بین طلاق والدین و بزهکاری فرزندان
دانلود و خرید مقاله رابطه بین طلاق والدین و بزهکاری فرزندان
خرید و دانلود مقاله رابطه بین طلاق والدین و بزهکاری فرزندان
دانلود رایگان مقاله رابطه بین طلاق والدین و بزهکاری فرزندان
دسته بندی روان شناسی
فرمت فایل doc
حجم فایل 108 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 85

رابطه بین طلاق والدین و بزهکاری فرزندان


 


فصل اول: کلیات

-مقدمه و طرح مسأله
بزهکاری پدیده ای اجتماعی و دارای بستر اجتماعی است هر چند که عوامل زیستی ، روانی، جغرافیایی، قومی، نژادی و موارد دیگر در نحوه شکل‌گیری و بروز نوع بزه بسیار مهمی ایفاء می‌کنند، تبیین مسأله بر اساس عامل محیط اجتماعی، تحدید نگرش حوزه جامعه شناسی اجتماعی است خصوصاً نحوه عملکرد کوچکترین ومهمترین نهاد اجتماعی یعنی خانواده که نقش مهمی را در همکاری و متجانس کردن رفتارهای هنجاری افراد با محیط اجتماع بر عهده دارد.

در اینجا به بررسی نقش خانواده به عنوان عامل و مانع بزهکاری نوجوانان (با تکیه بر نظم در خانواده)می‌پردازیم. این کار به خصوص به لحاظ تحدید عوامل مورد بررسی در یک کار علمی اهمیت دارد چرا که نمی‌توان در آن حد در یک کار پژوهشی تمام ابعاد و زوایا را به طور دقیق در نظر داشته و مورد بررسی قرار داد. اگر خانواده می‌تواند عامل مهم بزهکاری باشد و شرایط نامطلوب آن بزهکار پرورش دهد، به همان نسبت وجود شرایط مطلوب در خانواده رشد ذهنی، عاطفی، روانی و اجتماعی نوجوان را امکان‌پذیر ساخته، مهمترین گام در پیشگیری از بزهکاری است. به نظر می‌رسد افزایش میزان بزهکاری حاکی از تضعیف مناسبات گروهی خانواده بوده، به طوری که وحدت گروهی از هم پاشیده است.

به هر میزانی که روابط اعضاء از سیطره روابط صمیمی، عاطفی، و اخلاقی خارج شود، خطر از بین رفتن کارکرد بسیار مهم خانواده آموزش هنجارها و ارزشهای اجتماعی به فرزندان دور نخواهد بود. آنچه مهم است مناسبات و پیوندهای گروه خانواده است به شکلی که افراد به عنوان حاملین و عاملین نقشها باید به گونه‌ای ایفاء نمایند که کارکرد اساسی حفظ وحدت و انسجام خانواده را به دنبال داشته باشد. خانه‌ای که از سخن محبت‌آمیز خالی است آفت رشد ذهنی، عاطفی و اجتماعی نوجوان است، عدم عشق و محبت و نبود ثبات و هماهنگی در خانواده زمینه‌ساز رفتار بزهکارانه است.


هر گاه بنیان عاطفی و اخلاقی خانواده سست گردد روی نظم خانواده (طلاق) تأثیر گذاشته، بزهکاری نیز رخ می‌نماید. نظم و تعدل در خانواده رابطه معکوس با روند بزهکاری داد. آنگاه که طلاق رو به فزونی می‌رود، کشمکشهای درونی خانواده اوج می‌‌یابد و فرزندان در سنین نوجوانی به دور از نظر والدین در ورطه آلامی چون اعتیاد، بزهکاری و ... گرفتار می‌آیند. بهرحال روابط بین والدین و فرزند، از هم پاشیدگی خانواده و فقدان نظم و تعادل در خانواده، سست شدن عقاید مذهبی و اخلاقی در بزهکاری نوجوانان نقش مهمی دارد.


اگر ارزشهای یک نفر و ارزشهای افرادی که بر اثر او تأثیر شدید دارند به جای حمایت از رفتار از رفتار غیر مجرمانه را رفتار تبهکارانه حمایت کنند، احتمالاً آن شخص مجرم خواهد شد. همبستگی و پیوستگی و ثبات ارکان خانواده کانون مناسبی را پدید می‌آورد تا افراد به صورت نسبتاً کاملی هنجارهای مقبول تعمیم یافته را ملکه‌سازی و درونی کرده و به سهولت در عرضه اجتماعی، نقشهای محول و محقق را به نحوی که از آن انتظار می‌رود به اجراء گذارند. خانواده، گروه کوچکی است که ویژگی اساسی و غیر قابل تفکیک آن صمیمت آن است.

اجتماعی کردن نسل آینده جزء بدیهی‌ترین و اساسی‌ترین وظایف خانواده است. (روزن باوم، 149:1973) محبت موجب استواری کانون خانوادگی است، نفرت در جهت معکوس آن جریان دارد و متضمن نفاق و جدایی و مخاصمه و جدال است. هنگامی که نفرت و اختلاف عمیق و مخاصمه به کانونی راه یافت، بقای نظم خانوادگی بین افراد آن متزلزل و دشوار می‌شود. 1-1 اهمیت و ضرورت مسأله:
اگر با دیدی جامعه‌شناسانه به این پدیده نگریسته شود بزهکاری را می‌توان به منزله یک بیماری اجتماعی تلقی نمود که باید معالجه شود. مسلماً برای مبارزه با هر مرضی باید ابتدا آن را شناخت و به زمینه‌های پیدایش آن پی‌برد، سپس بیمار را نجات دار و از بروز دوباره این عارضه پیشگیری نمود. چنانچه بزهکاری یک عارضه و آسیب اجتماعی تلقی شود، لذا «قشر نوجوان» به عنوان یکی از اقشار آسیب‌پذیر جامعه در معرض ابتلا به این عارضه هستند یا به نوعی از آن دچار شده‌اند.
بررسی علت‌ها، سبب می‌شود که مسئولین مربوط، به چگونگی شکل‌گیری اعمال نابهنجار شناخت پیدا کنند، آنگاه شیوه‌های صحیح و مناسب مبارزه با آنها را جستجو نمایند. لذا اینگونه مطالعات و تحقیقات ضرورت می‌یابند تا کجرویها و جرایم بهتر و عمیق‌تر شناخته شود، منشاء آنها کشف گردد و بالاخره راههای اصلا ح و بازپروری بزهکاران هموار گردد. بالاخره این قبیل کاوش‌هاست که امکان پیشگیری از ابتلاء به انحراف و سقوط استعدادها را در نیروهای انسانی بالقوه جامعه، فراهم می‌سازد و خانواده و دولت، حال و آینده کشور از خسارات مادی و معنوی فراوانی رهایی می‌یابند.


با توجه به اینکه سازندگی فردای جامعه بستگی به نیروی فعال پر شور و سلامت جسمی و روحی نسل نوجوان دارد، لازم است که همه امکانات جامعه را برای پیشگیری و مبارزه و ریشه کن کردن بزهکاری نوجوانان کشورمان به کار بردیم. از طرف دیگر آنچه موجب نگرانی شده است صدمات و لطمات جبران ناپذیری است که بر اثر فروپاشیدن کانون خانواده ایجاد می‌شود، صدماتی که متوجه تمام اعضای خانواده منجمله فرزندان می‌شود. بعد از جدایی برای اکثر افراد یک دوره تضاد و دوگانگی عاطفی و تغییرات خلقی جدید پیش می‌آید که در رفتار خانواده بخصوص فرزندان تأثیر عمیقی می‌گذارد که از جمله آن بزهکاری است.

2-1 اهداف تحقیق
هدف ما در تحقیق حاضر این است که ببینیم خانواده چه نقشی در بوجود آوردن یا مانع شدن بزهکاری در نوجوانان دارد و چه عوامل خانوادگی در بزهکاری آنها مؤثر است. بزهکاری چیست و با چه متغیرها و معرفهایی می‌‌توان آنرا سنجید؟ (متغیر وابسته)
به طور کلی می‌خواهیم بزهکاری را در چارچوب خانواده و روابط والدین و فرزندان و با تأکید بر نظم خانواده بررسی کنیم. نظم چیست و نظم خانواده چگونه حفظ می‌شود؟ چه عواملی باعث ایجاد اختلال در نظم خانواده می‌شود؟ نظم در خانواده ( را با چه معرفهایی می‌توان سنجید؟ با توجه به اینکه نظم اجتماعی خرد حداقل در چهار بعد با مشکل ماهوی مواجه است‍( که عبارتند از:
1- همفکری مشترک
2- همگامی مشترک
3- همدلی مشترک
4- همبختی مشترک
اگر این چهار مشکل در گروه اجتماعی (خانواده) حل شود، خانواده دارای نظم و تعادل خواهند بود. (چلبی، 19:1375) به عبارت دیگر، عدم همفکری، همگامی، همدلی و همبختی مشترک در خانواده منجر به اختلال در نظم خانواده می‌گردد. می‌خواهیم بدانیم آیا این اختلال در نظم خانواده می‌تواند منجر به طلاق شود. همچنین آیا اختلال در نظم خانواده می‌تواند منجر به بزهکاری اعضاء خانواده از جمله فرزندان گردد. علاوه بر این آیا طلاق روی بزهکاری فرزندان تأثیر می‌گذارد.
شکل بحرانی از بین رفتن نظم در خانواده را طلاق در نظر می‌گیریم. از بین رفتن نظم در خانواده پیامدهای از جمله بزهکاری را به دنبال خواهد داشت. در تحقیق حاضر ما دو گروه خانواده سالم و ناسالم (افراد بزهکار و غیر بزهکار) را با هم مقایسه می‌کنیم.
با این امید که با انجام این تحقیق توانسته باشیم در شناخت و رفع مشکلات رفتاری نوجوانان قدمی کوچک برداشته باشیم و نتایج حاصله برای اولیاء مربیان وخانوادهایی که با نوجوانان خود مسأله دارند در زمینه آگاه کردن آنها در مورد نحوه برخورد با فرزندان‌شان و همچنین برای مراکز دادگستری و مراکز زندانها و مسئولین کشور مفید و سودمند باشد.

 

فهرست:

 

فصل اول: کلیات

فصل دوم: ادبیات تحقیق

فصل سوم: روش تحقیق

فصل چهارم: نتیجه گیری

دانلود رابطه بین طلاق والدین و بزهکاری فرزندان