دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره ی بازاریابی داخلی و بازاریابی بین المللی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره ی بازاریابی داخلی و بازاریابی بین المللی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره ی بازاریابی داخلی و بازاریابی بین المللی

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره ی بازاریابی داخلی و بازاریابی بین المللی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره ی بازاریابی داخلی و بازاریابی بین المللی
مبانی نظری و پیشینه درباره ی بازاریابی داخلی و بازاریابی بین المللی
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل docx
حجم فایل 37 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 23

مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره ی بازاریابی داخلی و بازاریابی بین المللی

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع :    انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل:     WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

بازاریابی داخلی و بازاریابی بین المللی 

تعریف بازاریابی

از نظر کاتلر، برجسته ترین صاحب نظر علم بازاریابی، بازاریابی فرآیندی مدیریتی-اجتماعی است که بوسیله آن افراد و گروه ها از طریق تولید و مبادله کالا با یکدیگر، به امر تامین نیازها و خواسته های خود اقدام می کنند.

تعریف فوق در برگیرنده هفت اصطلاح مهم می باشد که عبارتند از : نیاز، خواسته، تقاضا، کالا، مبادله، معامله و بازار است. موارد فوق مفاهیم اساسی بازاریابی هستند که هر یک را بطور مختصر شرح می دهیم.

نیاز: بیان کننده حالت محرومیت احساس شده در فرد است. به عبارت دیگر احساس محرومیت، همان نیاز است.

خواسته: شکلی است که نیازهای انسان تحت تاثیر فرهنگ و شخصیت انفرادی به خود می گیرد، به عبارت دیگر خواسته انسانی شکلی از نیاز انسان است که بر طبق فرهنگ و شخصیت فردی، تغییر شکل می دهد.

تقاضا: چون افراد دارای خواسته هایی نامحدود و منابع محدودی هستند لذا کالاهایی را برای مصرف انتخاب  می کنند که در ازای وجوه پرداختی، حداکثر رضایت را برای خودشان بدست آورند. خواسته ای که با قدرت خرید همراه باشد تبدیل به تقاضا می گردد.

کالا یا محصول: محصول عبارت است از چیزی که قادر به ارضای یک خواسته باشد به عبارت دیگر هر چیزی که بتوان برای جلب توجه، بدست آوردن، استفاده یا مصرف به بازار عرضه کرد بطوری که توانایی تامین یک خواسته یا نیاز را داشته باشد کالا تلقی می شود.

مبادله: مبادله عبارتست از دریافت چیزی مطلوب از کسی دیگر، در مقابل ما به ازایی به او. در حقیقت بازاریابی وقتی تحقق می بابد که مردم برای تامین نیازها و خواسته های خود تصمیم به مبادله بگیرند. مبادله هسته مرکزی بازاریابی است و برای تحقق آن، 5 شرط زیر لازم است:

1. حداقل دو طرف باید با یکدیگر مشارکت داشته باشند.

2. هر طرف باید چیزی با ارزشی برای مبادله با دیگری در اختیار داشته باشد.

3. هر طرف باید علاقمند به مبادله با طرف دیگر باشد.

4. هر طرف باید در رد و قبول پیشنهاد طرف دیگر آزادی کامل داشته باشد.

5. هر طرف باید دارای توانایی لازم برای مراوده و تحویل باشد.

بازار: به مجموعه ای از خریداران بالقوه و بالفعل یک کالا، بازار اطلاق می شود. بنابراین روشن است که یک بازار می تواند حول محور کالا، خدمت و یا هر چیز با ارزش دیگری تشکیل شود.

تعریف مدیریت بازاریابی : مدیریت بازاریابی همان مدیریت تقاضاست. زیرا برای نیل به اهداف شرکت مدیریت بازاریابی می کوشد به طریقی سطح، زمانبندی و ماهیت تقاضا را تحت تاثیر قراردهد، بنابراین  می توان گفت مدیریت بازاریابی به عنوان تجزیه و تحلیل، برنامه ریزی، اجرا و کنترل برنامه هایی تعریف می شود که برای نیل به اهداف سازمانی تهیه می گردند؛ بر نامه های با هدف ایجاد و حفظ مبادلات سودمند با خریداران.

 

2-4-2) فلسفه ها یا گرایش های مدیریت بازاریابی:

1. گرایش تولید : این گرایش بر پایه دو اصل زیر بنا نهاده شده است :

     الف) مصرف کنندگان خواهان محصولاتی هستند که موجود باشند.

     ب) محصولات دارای قیمت بسیار مناسبی باشند.(مصرف کنند گان قدرت خرید آنها را داشته باشند)

گرایش تولید در دو حالت گرایش مفیدی است:

 الف ) هنگامی که : تقاضا بیشتر از عرضه است، که در اینجا مدیریت روش های افزایش تولید را بررسی می کند.

ب) هنگامی که هزینه تولید محصول در سطح بالایی قرار داشته باشد و برای پایین آوردن هزینه، تولید بیشتر لازم باشد.

2. گرایش کالا: مفهوم کالا، طرزتفکری است که معتقد است مصرف کنندگان در پی کالاهایی هستند که دارایی بهترین کیفیت، عملکرد و خواص باشند در نتیجه شرکت ها و موسسات همواره باید به دنبال بهبود دائمی کالاهای خود باشند در این مفهوم اعتقاد بر آن است که خود کالا خودش را می فروشد بنابراین احتیاجی به فعالیت های تشویقی و ترفیعی نخواهیم داشت. که این امر ممکن است منجر به بیماری نزدیک بینی بازاریابی منجر گردد، زیرا در این مفهوم شرکت ها و موسسات به نیازهای مشتریان توجه نمی کنند و فقط در پی افزایش کیفیت محصولات فعلی خودشان هستند.

3.گرایش فروش: این مفهوم معتقد است که مصرف کنندگان تا وقتی که با تبلیغات پیشبردی و فروش تحریک نشوند محصولات شرکت را به حد کافی خریداری نخواهند کرد. شرکت هایی که از این گرایش پیروی می کنند باور دارند که محصولاتشان باید فروخته شود نه اینکه خریداری شود. در این مفهوم فروش نقش اول را دارد و رضایت مشتری در مرتبه دوم اهمیت است. این مفهوم فروش از داخل شرکت به بیرون نگاه می کند.

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره ی بازاریابی داخلی و بازاریابی بین المللی

دانلود مبانی نظری و پیشینه بازارگرایی

مبانی نظری و پیشینه بازارگرایی

مبانی نظری و پیشینه بازارگرایی

دانلود مبانی نظری و پیشینه بازارگرایی

مبانی نظری و پیشینه بازارگرایی
دسته بندی مبانی و پیشینه نظری
فرمت فایل docx
حجم فایل 58 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 31

مبانی نظری و پیشینه پژوهش بازارگرایی (فصل دو)

در 31 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx 

قسمتهایی از متن مبانی نظری و پیشینه

بازارگرایی

مفهوم بازارگرایی

اندیشه بازارگرایی را میتوان زاده دهه پنجاه میلادی دانست، زمانی که پیتر دراکر  در سال (1954)  مشتری را عامل اصلی بقای سازمانها معرفی نمود. در سالهای بعد، اظهارات دراکر مورد حمایت محققان دیگر قرار گرفته و کم کم در زمینه بازار و بازاریابی تحقیقاتی انجام شد. به طوری که مدیران بازارگرایی را به عنوان یک رکن اصلی در کسب سود مورد توجه قرار دادند. واژه بازارگرایی متشکل از دو واژه (بازار) و (گرایش)  بوده به طوری که  "بازار" مجموعه ای از خریداران بالفعل و بالقوه است و "گرایش" بیان کننده حالتی است که بر اساس آن شرکتها به مصادیق این بازار متمایل می شوند؛ این نامی است که هنگام استقرار مفهوم بازاریابی به آن داده می شود. فلسفه مفهوم بازارگرایی بر این اصل استوار است که برای رسیدن به هدف های سازمانی، باید به نیازها و خواسته های بازار توجه داشت و رضایت مشتریان را بیشتر، بهتر و با کارایی بالاتر نسبت به رقبا تامین کرد. بنابراین، بر مبنای این فلسفه سازمانها نوع تولیدات خود را بر اساس خواسته های مصرف کنندگان و مشتریان تعدیل می کنند و از این طریق هم به ارضای خواسته ها و نیازهای مشتریان میپردازند و هم خود سودی به دست می آورند. به عبارت دیگر، شرکتها سود خود را بر مبنای رضایت مشتریان دنبال میکنند (حسینی و طاهری اردکانی،  1386).

مطالعه سیستماتیک بازاریابی از اوایل دهه 90 آغاز گردید و کهلی و جاوورسکی (1990) و نارور و اسلاتر (1990) نخستین کسانی بودند که شروع به مطالعه بازارگرایی  نمودند. به اعتقاد نارور و اسلاتر (1990)، بازارگرایی قلب تپنده مدیریت و استراتژی بازاریابی مدرن است و کسب و کاری که بازارگرایی اش را افزایش دهد، عملکرد بازارش را بهبود خواهد بخشید . بازارگرایی، فرهنگی سازمانی است که با حداکثر کارایی و اثربخشی، رفتارهای لازم جهت خلق ارزش برتر برای مشتریان و در نتیجه عملکرد برتر مستمر برای کسب و کار را فراهم می کند. آنها بازارگرایی را شامل سه جزء رفتاری- مشتری گرایی، رقیب گرایی و هماهنگی بین وظیفه ای و دو معیار تصمیم- تمرکز بلندمدت و سودآوری می دانند .  و کوهلی و جاورسکی (1990) بازارگرایی را به شکل زیر تعریف میکنند: بازارگرایی ایجاد هوشمندی در سراسر سازمان در ارتباط با نیازهای فعلی و آتی مشتری، نشر هوشمندی در بین بخشهای سازمان و پاسخگویی سراسری به آن هوشمندی است.

در ادبیات و عملیات بازاریابی توجه ویژه ای به بازارگرایی شده چرا که بازارگرایی سازمان به عنوان یک منبع متفاوت کلیدی که به کل عملکرد سازمان مربوط است مطرح شده (Kotter, 2001:87). و می تواند در خلق ارتباط مستقیم بین بازاریابی و ارکان سازمان و همچنین خلق مزیت رقابتی نقشی اساسی ایفا میکند (Barney, 2001: 41).

برخی از تعاریف بازاگرایی از دیدگاه صاحبنظران مختلف در ذیل ارائه شده است:

بازارگرایی زمانی به عنوان مزیت رقابتی مطرح است که غیرقابل تقلید، نادر و با ارزش باشد (Narver and Slater,  1990:21).

فلتون (۱۹۸۴) بازارگرایی را یکی از پایه مرکزی بازاریابی قلمداد نموده است.

هانت و مورگان (1994) بازارگرایی را از گرایش بازاریابی جدا می کنند بطوریکه معتقدند اولی توجهات وسیع سازمانی را مشخص می کند و دومی توجهات وظیفه ای بر روی بخش بندی بازاریابی منعکس می کند (Im et al., 2008).

...


2-23) پیشینه تحقیق

الف) مطالعات انجام شده در داخل کشور

ابزری و همکاران (1388) در پژوهشی که در سال 1388 بر صنعت  هتل داری اصفهان با عنوان " تاثیر بازاریابی داخلی بر بازارگرایی و عملکرد سازمانی در صنعت هتلداری" به انجام رسانیدند برای این منظور با استفاده از ابزار پرسشنامه به بررسی یک نمونه 100 تایی از مدیران و سرپرستان هتل ها در سطح شهر اصفهان پرداختند. بطوریکه در زمینه ارتباط بازارگرایی بر عملکرد سازمانی، هر دو بعد بازارگرایی بر عملکرد سازمانی مؤثر است یعنی هر چه میزان بازارگرایی بیشتر باشد عملکرد سازمانی افزایش می یابد همچنین نشان دادند که بازاریابی داخلی تأثیر معناداری بر بازارگرایی دارد. بدین ترتیب که بازاریابی داخلی از طریق بازارگرایی بر عملکرد سازمانی موثر است.

اله توکلی و همکاران (1388) در پژوهشی با عنوان "بررسی تاثیر آموزش رفتار شهروندی سازمانی بر افزایش تعهد سازمانی" اثربخشی آموزش رفتار شهروندی سازمانی بر تعهد سازمانی را در بین کارمندان سازمان فرهنگی و تفریحی شهرداری اصفهان در سال 1386 صورت گرفته را مورد بررسی قرار دادند. در این پژوهش گروه آزمایش در شش جلسه آموزش رفتار شهروندی سازمانی شرکت کردند. ابزار اندازه-گیری شامل دو مقیاس، رفتار شهروندی سازمانی و تعهد سازمانی برای گردآوری داده های پژوهش (پیش آزمون و پس آزمون) بوده و با استفاده از تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش رفتار شهروندی سازمانی بر افزایش تعهد سازمانی، تعهدعاطفی و تعهد هنجاری موثر بوده اما تاثیر معناداری بر افزایش تعهد مداوم ندارد.

زارع گیلدهی (1389) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان " اثر بازاریابی داخلی بر تعهد سازمانی بانکه ای منتخب خصوصی شهر رشت" به بررسی آثار ابعاد بازاریابی داخلی بر تعهد سازمانی کارکنان شعب بانک های خصوصی شهر رشت پرداختند. داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه که 77 رییس شعبه بانک خصوصی رشت، تکمیل کرده اند، به دست آمد. برای انجام پژوهش پنج فرضیه در نظر گرفته شد که ابعاد بازاریابی داخلی مانند انگیزش، رضایت شغلی، آموزش، « تفاهم و تمایز» و « هماهنگی و انسجام درون سازمانی» را به تعهد سازمانی پیوند می داد. تحلیل داده ها نشان داد که هر 5 عنصر بازاریابی داخلی بر تعهد سازمانی اثر مثبت دارد.

....

دانلود مبانی نظری و پیشینه بازارگرایی

دانلود مبانی نظری و پیشینه بازاریابی داخلی

مبانی نظری و پیشینه بازاریابی داخلی

مبانی نظری و پیشینه پژوهش بازاریابی داخلی

دانلود مبانی نظری و پیشینه بازاریابی داخلی

مبانی نظری و پیشینه پژوهش بازاریابی داخلی
دسته بندی مبانی و پیشینه نظری
فرمت فایل docx
حجم فایل 198 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 54

مبانی نظری و پیشینه پژوهش بازاریابی داخلی (فصل دوم)

در 54 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx 

قسمتهایی از متن مبانی نظری و پیشینه

بازاریابی داخلی

2-1) بازاریابی

بازاریابی بخشی از فعالیت های مؤسسه است که دربردارنده عملیاتی مثل برنامه ریزی، ترفیع، قیمت گذاری و ارایه کالا و یا خدمات مطلوب مشتریان می باشد. به طوری که یک محصول خدماتی باید مطابق با نیاز مشتری طراحی شده باشد، قیمت آن واقع بینانه باشد، و از طریق کانال های راحت توزیع شود. در واقع هیچ سازمانی، کوچک یا بزرگ، انتفاعی یا غیرانتفاعی، داخلی یا جهانی بدون داشتن یک سیستم بازاریابی صحیح به موفقیت نخواهند رسید .فیلیپ کاتلر وگری آرمسترانگ ، بازاریابی را نوعی فرآیند اجتماعی و مدیریتی می دانند که بدان وسیله، افراد و گروه ها می توانند از طریق تولید،  ایجاد و مبادله محصولات و ارزش ها با دیگران، نیازها و خواسته های خود را برآورده سازند .تأکید مدیریت بازاریابی، بیشتر بر تعیین محصولات و یا خدمات سازمان بر مبنای نیازها و خواسته های مشتریان موردنظر و نیز استفاده از قیمت گذاری ارتباطات و توزیع مؤثر جهت آگاهی دادن، ایجاد تحرک و انگیزه و ارایه خدمات به مشتریان است  (یعقوبی و همکاران، 1390). از این رو می توان بازاریابی را طرز تفکری اقتصادی قلمداد کرد که عبارت است از راه حل رسیدن به اهداف سازمانی و یکپارچه نمودن فعالیتهای بازاریابی به منظور تشخیص و تامین نیازها و خواسته های بازارهای هدف، بطوریکه بتوان نسبت به رقبا بهتر و موثرتر عمل کرد. مفهوم بازاریابی را به اشکال گوناگون به شرح ذیل بین گردیده است:

  • ·        خواسته ها و نیازها را شناسایی و به آنها پاسخ دهید.
  • ·        اولویت با مردم است؛
  • ·        همگی در منافع شریک هستیم ؛
  • ·        شما همه کاره هستید؛
  • ·        مطابق میل شماست.

پیتر دراکر (1973) هم معتقد است که هدف بازاریابی، فروش فراوان است. وی معتقد است که هدف این است که مشتری شناخته و نیازهای او درک نموده، بطریقی که کالا یا خدمت، با نیازهای او منطبق گردد و کالای خود را به فروش برساند (محب علی و فرهنگی، 1390: 3).

2-2) فرآیند بازاریابی

فرایند بازاریابی از پنج مرحله تشکیل می شود که در چهار مرحله اولیه، شرکت سعی در درک مصرف کنندگان، تولید ارزش برای مشتری و ایجاد رابطه ای مستحکم با او دارد. در گام نهایی، شرکت پاداش خود از ایجاد ارزش برای مشتری را کسب می کند. با ایجاد ارزش برای مشتری، شرکت پاداش خود را به شکل فروش، سود و سرمایه ای از جنس رابطه طولانی مدت با مشتری دریافت می کند (Kotler and Armstrong, 2008)....

...

 

2-3) بازاریابی کل نگر

 تعاریف گوناگونی برای بازاریابی بیان شده است، مانند گروهی از فعالیتهای تجاری وابسته؛ پدیده ای بازرگانی؛ فرایندی اقتصادی فرایند مبادله یا انتقال مالکیت محصولات؛ فرایند عرضه و تقاضا؛ و بسیاری معانی دیگر. هر کدام از این تعاریف بیان کننده گوشه ای از فعالیتهای بازاریابی بوده و کامل و منطبق بر گرایش بازاریابی جدید نیست (روستا و همکاران، 1390: 7).

در مفهوم بازاریابی، اعتقاد بر این است که نیل به اهداف سازمانی، بستگی تام به تعیین تعریف نیازها و خواستههای بازار هدف و تامین رضایت مشتریان به نحوی مطلوبتر و موثر تر از رقبا دارد . در حقیقت این مفهوم یک فلسفه نسبتاً جدید اقتصادی است. (کاتلر و آرمسترانگ،1385).

در حقیقت مفهوم بازاریابی کل نگر بر پایه توسعه، طراحی و به کارگیری فرآیند ها ، فعالیت ها و برنامه های بازاریابی در سطح وسیعی و به صورت وابسته به یکدیگر بنا گردیده است. بازاریابی کل نگر تاکید میکند که همه چیز دارای اهمیت است. براین اساس چهار عنصر را که تشکیل دهنده بازاریابی کل نگر است بدین ترتیب معرفی مینماید:

  • بازاریابی درونی: اطمینان از اینکه همه افراد سازمان در قوانین بازاریابی درنظر گرفته شده باشند.
  • بازاریابی یکپارچه  :اطمینان از اینکه کلیه ابزارهای ایجاد مزیت رقابتی در یک ترکیب بندی مناسب و یکپارچه به کار آمده باشند.
  • بازاریابی ارتباطی: تلقی وجود یک ارتباط غنی با کانالهای مشتریان و سایر شرکا داشتن .
  • بازاریابی مسئولیت اجتماعی: درک تاثیرات اخلاقی، محیطی، قانونی و اجتماعی بازاریابی است (Kotler and Keller, 2006).

بسیاری از بازاریابان و مدیران هوشمند به این نتیجه رسیده اند که ارائه خدمات با کیفیت بالا نیازمند کارکنانی است که بتوانند آن را فراهم کنند به همین دلیل آنان بر این باورند که بازاریابی دردرون سازمان به اندازه بازاریابی در بیرون سازمان مهم بوده و حتی در بسیاری از موارد درونی مهم تر از بیرونی است. در حقیقت بازاریابی درونی به مفهوم استخدام، آموزش و انگیزش، همچنین تعامل با کارکنان به منظور ارائه خدمات ارزنده تر و با کیفیت بالاتر به مشتریان است (Kotler and Keller, 2006).

2-4) بازاریابی داخلی

بازاریابی داخلی یکی از مباحث نسبتاً جدید بازاریابی در حوزه خدمات به شمار می رود. بری وگرونروس برای اولین بار مفهوم بازاریابی درونی را در دهة  1980 معرفی کردند. در قلب مفهوم بازاریابی درونی این نکته وجود دارد که کارکنان، بازار داخلی درون سازمانی را شکل می دهند؛ یعنی سازمان یک بازار درونی متشکل از مشتریان و عرضه کنندگان درونی است و تأمین نیاز های این مشتریان درونی برای موفقیت سازمان لازم و ضروری است. امروزه سرمایه های انسانی و دارایی های نامشهود، منبع نهایی خلق ارزش پایدار به حساب می آیند. در اصل، بازاریابی داخلی به عنوان رویکردی به مدیریت خدمات نگریسته می شود که شامل به کار بردن مفهوم بازاریابی و آمیخته بازاریابی در محیط بازار درونی سازمان می باشد (Varey, 1995) به اعتقاد بری، از آنجائیکه کارکنان بخش فروش خدمات بیشترین تعامل را با مشتریان دارند، بنابراین می توانند نقش قابل توجهی در ایجاد رضایتمندی مشتریان و نیز ایجاد وفاداری در آنها دارا باشند. طبق تعریف وی بازاریابی شامل جذب، توسعه، انگیزش ونگهداری بهترین کارکنان با استفاده از مشاغلی است که نیازهای آنها را برطرف میکند. در این تعریف کارکنان، مشتریان سازمان هستند و محصولی که به آنها فروخته میشود شغل آن هاست که باید با نیازهای آنها منطبق باشد و در همین حال سازمان را به اهدافش برساند. بنابراین، بازاریابی داخلی عبارت است از جذب، توسعه، انگیزش، و تداوم کیفیت کارکنان از طریق شغل به عنوان یک محصول و ارضای نیازمندیهای آنها. به عبارت دیگر، بازاریابی داخلی فلسفه رابطه و پیمان مشترک بین مشتریان و کارکنان (مشتریان داخلی) سازمان است (Cahil, 1995). به تعبیری، بازاریابی داخلی به عنوان یک شناخت آکادمیک، علمی و تجاری در زمینه ارتقا سطح رضایتمندی مشتریان و کارکنان مطرح است (Ling, 2000).

 

2-5) تعریف و مفهوم سازی بازاریابی داخلی

بازاریابی درونی، متمرکز بر روابط درونی مناسب بین افراد در همة سطوح در سازمان ها می باشد؛ بنا براین یک رویکرد خدمت محور و مشتری محور بین کارکنان در تماس با مشتریان ایجاد می شود.  بازاریابی درونی به عنوان یک فرایند مدیریتی جامع عمل می کند که وظایف چندگانة سازمان را در دو مسیر، تلفیق و یکپارچه می کند. اولاً موجب می شود که تمام کارکنان در همة سطوح سازمان، کسب و کار و فعالیت ها، فرایند های مختلف در متن یک محیط را درک و تجربه کنند. دوماً موجب می شود که همة کارکنان برای فعالیت در یک طریق خدمت محور، آماده و انگیزه مند شوند (Gronroos, 2000). دنیس(1995) بازاریابی درونی را نوعی فلسفة مدیریت استراتژیک می داند که کار جذب، توسعه، انگیزه مند کردن و حفظ کارکنان مهم و برجسته را با فراهم کردن محیط کار با کیفیت و تأمین نیاز های آنان، به انجام می رساند.

دانلود مبانی نظری و پیشینه بازاریابی داخلی

پایان نامه اثر بازاریابی درونی، تعهد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی بر بازارگرایی بانکهای تخصصی

موفقیت سازمان های خدماتی در راستای فعالیتهای بازارگرایی مستلزم این است که تعهد کارکنان تضمین شود. یکی از راه های دستیابی به چنین تعهدی، اجرای برنامه های بازاریابی داخلی است.

ادامه مطلب ...